دلواپسیم!!!
این کلمه مرا یاد یک خاطره ای می اندازد:
مرحوم بابام نقل می کرد:روزی مردی را دیدم که بسیار داد و بیداد می کرد ازش علت را پرسیدم گفت:گاوی ذبح کرده بود تا بفروشد ولی ماموران بهداشت بدلیل تشخیص بیماری گاو، گوشت آن را گرفته و اجازه فروش نداده بودند که گوشت گاو بیمار باید دفن شود نه اینکه به مردم فروخته شود.چون هیچ راه حلی پیدا نکرده بود همه اش می گفت لااقل اجازه بدهید پوستش را بردارم .و همه اش پیگیر این کار بود یا به عبارت بعضی آقایان دلواپس پوست گاو بود.
بهش گفتیم بابا ولش کن گاوت که حیف شد پوستش را هم ولش کن مگر چند می ارزد؟ولی اون گوشش بدهکار نبود .
بهش گفتیم اگر حرف ما را قبول می کردی ما حاضر بودیم لااقل نصف خسارتت را جبران کنیم حالا که قبول نکردی برو و دلواپس همان پوستت باش!!!!
حالا ماجرای این آقایان است !گویا که از خواب چندین ساله تازه بلند شده اند .دوستان! ما هم دلواپسیم ولی نه حالا !بلکه از چندین سال قبل! همان موقع که می گفتید اگر دکتر 20 سال رئیس جمهور ایران شود ایران از آمریکا جلو می زند !!!! حالا آمریکا را ولش در مدت این 8 سال تونستید از همین آذربایجان یا ترکیه جلو بزنید؟دلواپسی خوب است برای اینکه چیزی را از دست ندهیم مگر چیزی برایمان مانده که از دست بدهیم همه چیز را فدای انرژی هسته ای کردیم و انرژی هسته ای را فدای بی تدبیری و بی سیاستی شما آقایان!