سلامٌ قولاً مِن ربّ رحيم
تو اي که نيست شبيه تو هيچکس ! برگرد
تو را به عشق که افتاده از نفس ، برگرد !
براي آنکه نيايي و شب سحر نشود
خو آگهي که دليلي نمانده پس برگرد
نويد وصل تو را داده ام به دل باز آي
نگاه سبز تو را کرده ام هوس ! برگرد
بهار ! حال که ما را نمي کنند آزاد
تو لطف کن به حوالي اين قفس برگرد
کساني که بدند و بدبين ، شعارهاي به ظاهر شبيه شعور مي دهند . بايد دعا کنيم برگردد .
يا حق