شعر زیبای حمید مصدق
توبه من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
وتو رفتی و هنوز،
سال ها هست که در گوش من آرام،آرام
خش خش گام تو تکرارکنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا ، خانه کوچک ما سیب نداشت
جواب بسیار زیبای فروغ فرخ زاد :
من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده خود پا
سخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک
لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد
گریه تلخ تو را
و من رفتم و هنوز
سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت...
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
لب تو میوه ممنوع، ولی لب هایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس، هیچ کس این جا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد!
به نسیمی همه راه به هـــم می ریزد
کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد؟
سنگ در برکه مـی اندازم و مـــی پندارم
با همین سنگ زدن، ماه به هم می ریزد
عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است
گاه مــی ماند و ناگاه بــــه هـــــم مــــی ریزد
آن چه را عقل به یک عمر به دست آورده است
عشق یک لحظه کــــــوتاه به هــــــــم می ریزد
آه، یک روز همین آه تــــــو را می گیرد
گاه یک کوه به یک کاه به هم می ریزد
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نامهای به شورای نگهبان نسبت به رد صلاحیتش اعتراض کرد. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در این نامه که علی مطهری آن را در اختیار ایسنا گذاشته آمده است: شورای محترم نگهبان? با اهداء سلام، اینجانب از طرف هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات به استناد بندهای […]
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نامهای به شورای نگهبان نسبت به رد صلاحیتش اعتراض کرد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در این نامه که علی مطهری آن را در اختیار ایسنا گذاشته آمده است:
شورای محترم نگهبان?
با اهداء سلام، اینجانب از طرف هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات به استناد بندهای 1 و 3 ماده 28 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی رد صلاحیت شدهام. نکات ذیل را متذکر میشوم:
بند 1 ماده 28 به عنوان شرایط کاندیداهای مجلس به این شرح است: اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی.
این بند شامل چهار جزء است: اعتقاد به اسلام، التزام عملی به اسلام، اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی، التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی.
در مورد اعتقاد به اسلام، عرض میکنم خود اسلام و مسلمانی هر شخص به گفتن شهادتین است که همه ما گفتهایم. اما اعتقاد و ایمان یک شخص به اسلام یک امر قلبی است که بر هیچ فرد دیگری از جمله هیئت مرکزی نظارت روشن نیست. بنابراین ادعای آن هیئت باطل است.
در مورد التزام عملی به اسلام، به عرض میرسانم کسی التزام عملی به اسلام ندارد که بر یک گناه کبیره مثلا شرب خمر اصرار داشته باشد. آیا من چنین آدمی هستم؟
درباره اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی، روشن است که اینجانب اعتقاد دارم و پدرم از بنیانگذاران این نظام بوده و در این راه به شهادت رسیده است، گرچه ممکن است برداشت من از «جمهوری اسلامی» با برداشت کسانی که به جمهوری بودن این نظام اعتقادی نداشته و برای مردم نقش چندانی قائل نیستند متفاوت باشد.
التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی نیز یعنی تابع قوانین این نظام بودن. روشن است که اینجانب همواره بر اجرای قانون اساسی و قوانین عادی تأکید داشته و با قانونشکنیها مبارزه کردهام.
اما بند 3 ماده 28 شامل دو جزء است: وفاداری به قانون اساسی و وفاداری به اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه.
وفاداری اینجانب به قانون اساسی روشن است و سؤال من و برخی نمایندگان دیگر مجلس هشتم از رئیس جمهور وقت به خاطر زیرپا گذاشتن قانون اساسی بود.
همین طور است وفاداری اینجانب به اصل ولایت مطلقه فقیه، منتها باید برداشت درستی از این اصل داشت. از نظر من، برخلاف نظر عدهای، ولایت فقیه با آزادی بیان منافات ندارد و اگر کسی در موضوعی نظر مخالف نظر ولیفقیه داشت آزاد است که نظر خود را ابراز کند، همچنان که خود مقام رهبری در دیدار با دانشجویان فرمودند: این طور نیست که همه باید نظر من را تکرار کنند، هرکس نظر خودش را بگوید. و نیز فرمودند: از من انتقاد کنید، چه کسی گفته از من انتقاد نکنید؟!
عظمت و مترقی بودن اصل ولایت فقیه به همین است که مردم در میان نظرات مختلف، نظر ولیفقیه را انتخاب کنند. عدهای کاسه داغتر از آش شدهاند و به ضرر اصل ولایتفقیه کار میکنند و نقش دوست نادان انقلاب را بازی میکنند.
بنابراین استناد هیئت مرکزی نظارت به بندهای 1 و 3 ماده 28 قانون انتخابات مجلس برای رد صلاحیت اینجانب، نادرست بوده است.
با تقدیم احترام
علی مطهری
شعری شنیدنی و زیبا از خلیل جوادی
گفتگوی انتقادی طنز با خدا
..................
«سلام خدا، خدای کل هستی
خدای عقل و هوش و عشق و مستی
خدای اول و خدای آخر
رفیق مؤمن و شفیق کافر
اسب خداییت رو حسابی تاختی
یه هفتهای کل کُرّات رو ساختی
یه ابسیلون خلل تو خلقت نیست
یه ذره شک توی اصالتت نیست
من دارم از بچگی فکر میکنم
کرات آسمون رو چک میکنم
یه لحظه هم نمیمونن معطل
دارن میچرخن مثل روز اول
بعد هزار تا انفجار و لرزش
یه ذره مو نرفته لای درزش
خلاصه کلام کارت درسته
پایه عقل منکر تو سسته
میخوام یه بار همینجوری خدایی
یه خورده اختلاط کنیم دو تایی
حتا اگه شده برای خنده
یه لحظه گوش بدی به حرف بنده
بدون سیستم و صدای قوی
شک ندارم هر چی بگم میشنوی
زبون ما رو هم که فوت آبی
با لهجهمون حال میکنی حسابی
سرم مثل کلاف سر در گمه
بس که پر از مغلطه مردمه
یه عالمه سؤال توی ذهنمه
مخم داره میترکه، جا کمه
بس که جواب دیگران چرنده
هر چی میگن، عقل نمیپسنده
هر کی رسیده از تو چیزی گفته
خودت بگو که دو زاریم بیفته
گفتم اگه وقتش رو داشتی، از دم
هر چه سؤاله از خودت بپرسم
رفتی رو سقف آسمون نشستی
برای ما سفیر میفرستی!
اون هم نه در حد سه تا چهار تا
یهو صد و بیست و چهار هزار تا
آدم اگه بیاحتیاطی کنه
ممکنه اصلاً یهو قاطی کنه
پیش خدا که کار نشد نداره
پس چیه این کارهای چندباره؟!
من اینجوری فکر میکنم همیشه
اراده خدا عوض نمیشه
خودت که عیب و نقص ما رو دیدی
از اولش درست میآفریدی
یه چیز میگم، فقط نگی جفنگه
فکر میکنم یه جای کار میلنگه
والله، کشیش و شیخ و شاه که نیستی
اهل دروغ و اشتباه که نیستی
یه عالمه جونور آفریدی
کرگدن و اسب و خر آفریدی
کلی به سوسک و پشه حال دادی
به هر دو تاشون پر و بال دادی
نوبت خلقت که به آدم رسید
یه دفعهای بال و پرت ته کشید
الآن میگی من به تو عقل دادم
که هیچکی هم نداره غیر از آدم
پیش خودت نگفتی این کار بده؟!
عقل بدی، به هیچ چی هم قد نده!
آدم رو ساختی که خرابش کنی؟!
از تو بهشت یهو جوابش کنی؟!
به خاطر یه سیب نیمخورده
کی آبروی بندهای رو برده؟!
زدی تو پوزش که سرافکنده شه؟!
پیش زنش طفلکی شرمنده شه؟!
میگن همیشه بخشش از بزرگاست
خدا کیه؟ بزرگ کل دنیاست
قربون قدرتت! تو که خدایی
اول و آخر بزرگیایی
خودت بهش کلی ماشاالله گفتی
وقتی که ساختی بارکالله گفتی
جان خودم این دیگه خیلی درده
بگن طرف حرفتو گوش نکرده
اگه اراده خودت نباشه
همینجوری گل نمیتونه باشه
اگه بگن خدا نمیپسنده
غنچه غلط میکنه هی بخنده
میخواستی شوتش کنی روی زمین
پس چرا گفتی «أحسن الخالقین»؟!
روی زمین ببین چه غوغاییه؟!
کارهای بندههات تماشاییه
دویست تومن دست فقیر میذارن
توقع کل بهشت رو دارن!
چی میشد اصلاً تو بهشت نداشتی
خلق رو به حال خودشون میذاشتی؟!
الآن تو دنیا هرچی کار زشته
برای رفتن به همون بهشته
دست یه عده آدم طمعکار
یه عدهای دیگه شدن گرفتار
بیخودی گیر میدن به موی مردم
جفتپا میرن تو آبروی مردم
آخه بهشتت هم که چیزی توش نیست
فقط چهار تا نهره توی پردیس
شیر و شرابش هم که توی جوبه
باز هم همین که هست خیلی خوبه
چقدر میشه رفت لب چشمه آب خورد؟!
چقدر میشه فقط نشست شراب خورد؟!
راستی، شراب و حوری و میکده
اونجا خوبه، پس چرا اینجا بده؟!
مردها که دورشون پر از حوریه
شرایط زنها هم اینجوریه؟!
زن تو بهشت هر جوری خواست میگرده؟!
یا نه، باز هم تابع حرف مرده؟!
میگم اگه بهشت پر از حوریه
تکلیف این زنهای مؤمن چیه؟!
شنیدم اونجا بی فرودگاهه
بدون جاده و بزرگراهه
اونجا بریم باید شتر سوار شیم؟!
توی بیابوناش باید قطار شیم؟!
وقتی بهشت کامپیوتر نداره
هر کی بخواد، باید خودش بیاره؟!
وقتی وسایل رفاهیش کمه
پس چرا تبلیغ میکنند این همه؟!
اینجا که ما کلی وسایل داریم
با این همه هزار تا مشکل داریم
اونجا میگن هزار سال نوری
آدم باید سر کنه با یه حوری!
میبینی بندههات چه کار میکنند؟!
همدیگه رو هی لت و پار میکنند
هزارها ساله که مفتی مفتی
سر میبُرن مییان میگن تو گفتی!
جوان ریشدار قندهاری
مییاد میشه قاتل انتحاری
از سر بیفکری و بیکلهای
همینجور آدم میکشند فلهای
میگن به خاطر رضای خداست
رضای تو واقعاً اینجور چیزهاست؟!
نمیدونم والله کجا نوشته
که جای قاتلا تو بهشته
خلاصه کلام، خیلی پستند
اونها که از قول تو خالی بستند
یکیش همین ملاعمر
که هیچی نخورده جز مغز خر
اگه میخواد بره بهشت این آدم
یک کاری کن بنده برم جهنم
کاش از تو این جمله رو میشنفتند
که بچه جون! اینها رو من نگفتم!»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
رئیس محترم مجلس خبرگان رهبری
با اهداء سلام و تحیت، نظر به این که در موضوع ممنوعالتصویری و ممنوعالبیانی رئیس جمهور اسبق و نیز در مسئله حصر خانگی نخستوزیر دوره جنگ و همسرش و رئیس اسبق مجلس، مراجع مسئول مستند قانونی ارائه نمیکنند و پاسخگو نیستند، مستدعی است این دو موضوع در دستور کار اجلاس پیش روی مجلس خبرگان قرار داده شود تا با تدبیر و هدایت رهبر گرانقدر انقلاب اسلامی این دو معضل حل و فصل گردد.
از جنابعالی که محضر درس استاد شهید آیتالله مطهری را درک کرده و با سیره آن شهید آشنا هستید این انتظار نزد اقشار مختلف ملت وجود دارد. قبلا از حسن توجه آن مقام محترم سپاسگزارم.
با تقدیم احترام
دیگر آن خنده ی زیبا به لب مولا نیست
همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست
قطره ی اشک علی تا به ته چاه رسید
چاه فهمید کسی همچو علی تنها نیست.
ضمن تبریک به دوست عزیزمان جناب دکتر خازنی و خانواده محترم ایشان و دوستان عزیز
فن آوری تازه ثبت شده ای که می تواند با ایجاد تحول در فرآیند جذب گاز دی اکسید کربن، کمک شایان توجهی به کاهش آلودگی جهانی نماید.
تصویر ناصر خازنی، دانشجوی دکترای مهندسی شیمی دانشگاه نیومکزیکو آمریکا با ویالی در دست حاوی موادی برپایه فلزی – آلی که در آزمایشگاه توسط وی تولید شده اند. وی با کمک اداره انتقال فناوری و مالکیت فکری در مرکز Arrowhead برای خلق فناوری که می تواند گاز دی اکسید کربن جوی را جذب کند، مشغول به کار شده است.
دست اندرکاران این پژوهش عباس قاسمی، رضا فودازی و جلال رستگاری به همراه ناصر خازنی ماده ویژه ای با قابلیت جذب گاز دی اکسید کربن ساخته اند که از تمامی فناوری های موجود امروزی، دارای ظرفیت بیشتری است. مجوز ثبت این فناوری توسط Theresa Lombard صادر شده است.
Lombard هیجان زده بیان می کند: "این فناوری، جهانی را که در حال انتشار گاز دی اکسید کربن به جو است، تکان بنیادینی خواهد داد."
با توجه به آمارهای وزارت انرژی آمریکا، این کشور تنها در سال 2013 بیش از 3.18 میلیارد تن متریک گاز دی اکسید کربن تولید کرده است که بیش از دو سوم آن تنها مربوط به نیروگاه های تولید انرژی است؛ عموما بیست تا سی درصد انرژی این نیروگاه ها صرف جذب و به دام انداختن مقادیر منتشرشده گاز دی اکسید کربن بوده است که هزینه ای بالغ بر 70 دلار برای هر تن متریک صرف شده است.
Lombard ادامه داد: "این عمل (جذب نیروگاهی گاز دی اکسید کربن) علاوه بر هزینه بر بودن، برای محیط زیست هم مضر است. مزیت فناوری جدید این است که هر دوی این مشکلات را یکجا از میان می برد."
بیشتر تمرکز پروژه خازنی، روی جداسازی پس از احتراق گاز دی اکسید کربن و فرآیندهای مؤثرتر جداسازی، انتقال، ذخیره سازی و یا استفاده مجدد بوده است.
وی زنجیره ای از واکنش های علت و معلولی که از فعالیت های انسانی – نظیر سوزاندن سوخت های فسیلی – شروع می شوند؛ در افزایش غلظت گازهای گلخانه ای که نتیجه آن گرم شدن جهانی و تغییرات اقلیمی است را برایمان توضیح داد.
سپس ادامه داد: "برای حل این مشکل، باید یکی از خطوط تشکیل دهنده این زنجیر را قبل از آن که به مرحله گرم شدن جهانی برسد قطع یا ضعیف کنیم که ما برای این کار، خط میانی را برگزیده ایم: به دام انداختن دی اکسید کربن موجود در جو زمین."
یکی از روش های بسیار متداول در این زمینه، فرآیند "جذب" نام دارد. در این فرآیند مولکولهای دی اکسید کربن در یک محلول مایع به دام می افتند. رهاشدن گاز از این محلول مایع برای ذخیره سازی یا مصارفی نظیر کمک به رشد جلبک ها، هم بسیار هزینه بر است و هم نامناسب.
روش دیگر، "جذب سطحی" نام دارد. در این روش بین دی اکسید کربن با یک ماده ریزتخلخل مانند یک سطح صاف اسنفجی اتصال فیزیکی برقرار می شود. رهاسازی گاز از این سطح، نه تنها هزینه و زمان بیشتری از روش "محلول مایع" دارد، بلکه کارآیی آن حتی کمتر است.
روش خازنی بر مبنای "جذب سطحی جامد" بنا شده است. در این روش دی اکسید کربن با استفاده از یک ساختار دوگانه فلزی-آلی به نام ایمی دازوله زئولیتی (zeolitic imidazolate) به عنوان پیوند دهنده یون های فلزی و آلی به دام می افتد و سپس می توان آن را برای ذخیره سازی یا انتقال مورد مصرف قرار داد.
در این پژوهش خازنی، یک ماده جدید از ایمی دازوله زئولیتی با یک حلقه گروه کربونیل اضافی سنتز نموده است که این ماده جدید هم تمایل و هم خاصیت جداسازی انتخابی بیشتری برای گاز دی اکسید کربن دارد و هم این که ساختارش از نظر شیمیایی و حرارتی پایدارتر است.
عمل شبیه سازی که روی این پژوهش به انجام رسید، نشان داد ماده ی خازنی میتواند 100 برابر دی اکسید کربن را بیشتر از همه روش های مشابه موجود جذب کند. مسئله قابل توجه در این میان انتخابی تر بودن قدرت جذب ماده ی سنترشده نسبت به دی اکسید کربن با مقادیر بسیار کم و قابل چشم پوشی سایر گازهای جذب شده نظیر نیتروژن و هیدروژن از یک مخلوط گازی است.
مشاهده ظرفیت بالا و انتخابی عمل کردن فزاینده این ماده و توانایی های کاربردی آن، خازنی را بر آن داشت که یافته خود را به عنوان یک فناوری در ماه اکتبر (آبان سال جاری) با کمک Lombard و اداره اداره انتقال فناوری و مالکیت فکری به ثبت رسمی برساند. خازنی معتقد است: "حفاظت از این فناوری، قدم اول است. قدم های بعدی شامل توسعه و کاربردی تر کردن توانایی های این پژوهش خواهد بود."
وی ادامه داد: "حساسیت پژوهش های اینچنینی بسیار بالاست. کافی است در مورد نقش پیوندی دی اکسید کربن در این ماده، صحبت کنید. همین یک جمله هم برای یک شیمیدان خوب برای ساختن ماده مشابه کافی است؛ در این رقابت تنگاتنگ من نیاز به حفاظت از این ایده داشتم و اکنون می توانم باخیال راحت در مورد کارکردهای تجاری این پژوهش، برای شرکت های مختلف پیشنهادهایی داشته باشم."
Lombard می گوید:" طبق عرف دانشگاه نیومکزیکو، 50 درصد منافع یک اختراع، متعلق به مخترع و 50 درصد باقیمانده سهم این دانشگاه است که این 50 درصد به سه قسمت تقسیم می شود: یک قسمت به گروه علمی (دپارتمان) مخترع تعلق می گیرد، یک قسمت به دانشکده مخترع و یک قسمت آخر سهم معاونت پژوهشی است که بر اساس آن یک سوم، طرح های پژوهشی آینده که قابلیت تجاری شدن داشته باشند را برنامه ریزی و حمایت می کند."
Lombard می گوید: "گام بعدی را اخذ مجوز برای این فناوری و آغاز ارتباط جدی با شرکت های بزرگ در صنعت انرژی می داند. بنا به آمار وارقام ورزات انرژی پیش بینی شده است که تا سال 2019 صنعت "جذب، استفاده و ذخیره سازی کربن جهانی" به رقم 6.8 میلیارد دلار درآمد برسد. این فناوری تناسب خوبی برای بازار کربن جهانی دارد و جهان را در زمینه جذب گاز دی اکسید کربن، به شدت متحول خواهد کرد."
بمناسبت همایش ملی علمی و پژوهشی استاد شهریار و قرآن:
این شعر از استاد شهریار را چون برای اولین بار دیدم لذا خواستم به وبلاگ بعنوان آرشیو و بمناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) اضافه کنم.
ماه آن شب خموش و سرگردان / روی صحرا و دشت می تابید
رنگ غم رنگ حزن پرور ماه / همه جا را نموده بود سپید
دانه دانه ستاره بر رخ چرخ / همچون اشک یتیم می لرزید
خواب گسترده بود خاموشی / برجهان پرده فراموشی
مرغ شب آرمیده بود آرام / چشم ایام رفته بود به خواب
سایه نخل ها به چهره نور / از سیاهی کشیده بود حجاب
باد در جست و جوی گمشده ای / چرخ می زد چو عاشقی بی تاب
غرق شهر مدینه سرتاسر / در سکوتی عمیق و رعب آور
می کشید انتظار خاک آن شب / مقدم تازه مهمانی را
می ربود از کف گران مردی / آسمان همسر جوانی را
آتش مرگ مادری می سوخت / دل اطفال خسته جانی را
مردم آرام لیک آهسته / نوحه گر چهار طفل دل خسته
بر سر دوش جسم بی جانی / حمل می شد به نقطه ای مرموز
همه خواهان به دل درازی شب / گرچه شب بود تلخ و طاقت سوز
تا مگر راز شب نگردد فاش / نبرد پی به راز شب دل روز
راز شب بود پیکر زهرا / که شب آغوش خاک گشتش جا
راز شب بود بانویی معصوم / که چه او مردی از زمانه نزاد
هیجده ساله بانویی پر شور / که سیاه کرد چهره بیداد
بانویی، که از سخن به محضرعام / ریخت آتش به جان استبداد
بانویی شیردل، دلیر و شجاع / که نمود از حقوق خویش دفاع
گرچه زن بود لیک مردانه / از قیام آتشی عظیم افروخت
شعله ای برکشید از ته دل / که سیاه خرمن ستم را سوخت
درس احقاق حق و دفع ستم / به جهان و جهانیان آموخت
مردم خفته را زخواب انگیخت / آبروی ستمگران را ریخت.