»» مشخصه منحصر به فرد ایرانی ها
(متن زیر یک نقل قول است:)
دوستی هلندی که بدلیل شغلی ارتباط زیادی با خارجی ها دارد می گوید: یک موضوع در میان شما ایرانی ها منحصر به فرد است، ایرانی ها تنها ملتی هستند که اگر از آنها در مورد اعتقاد شان بپرسی بجای آری(اگر معتقد باشند) یک دفتر 40 برگ برایت توضیح می دهند.
کافی است از یکی سوال کنی: آیا مسلمان هستی؟
تا با جوابهایی مثل: آره، اما می دانی، من مشروب می خورم، روزه نمی گیرم، خانواده ما(و یا زنم) حجاب ندارد، ما مثل این ترک و عربها نیستیم، اوپن فکر می کنیم وووو...
و پرسید که تو می دانی چرا؟
راستش نه نمی دانم، می دانم که ما از جامعه ای تعریف نشده می آییم و برای همین همه چیز حتی اعتقادات مان را مجبوریم خودمان به شکلی که قالب تنمان باشد ساخته و تعریف کنیم، شاید می خواهند که طرف مقابل فکر نکند که آنها افراطی مسلمان هستند.
گفت: ربطی ندارد، من فقط سوال می کنم که آیا معتقد به دیانتی هستی و یا نه، این چه ربطی به افراطی بودن دارد؟ این همه ترک و عرب هم هستند که حجاب ندارند، دیسکو می روند، مشروب می خورند، چرا آنها در مقابل این سوال سخن رانی نمی کنند و خیلی ساده می گویند که مسلمان هستند؟ مگر از کسی سوال کنی آیا مسیحی هستی؟ برایت یک ساعت توضیح می دهد که آره ولی کلیسا نمی رم، عید پاک را جشن نمی گیرم، اعتراف نمی کنم وووو.
نکته جالبی است، خودت چی فکر می کنی؟
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( سه شنبه 88/8/19 :: ساعت 1:37 عصر )
»» فیلم کتاب قانون و حمایت علی مطهری
فیلم بحث برانگیز کتاب قانون ساخته مازیار میری و بازی پرویز پرستویی که پس از چند سال توقیف ،به تازگی در سینماها اکران شده و از فروش خوبی نیز برخوردار گردیده است این روزها باانتقاداتی از سوی غلامعلی حداد عادل ویک تشکل دانشجویی اصولگرا مواجه شده است .
«کتاب قانون» در حدود دو سال اجازه نمایش پیدا نمیکرد و اخیرا با تحولی که در مدیریت و مسئولیتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حاصل شده، مجوز گرفته و در سینماهای کشور به نمایش درآمده است.داستان فیلم به صورت خلاصه از این قرار است:
رحمان توانا (پرویز پرستویی) که سابقه حضور در جبهه نیز دارد، همراه با هیئتی در قالب یک مأموریت برای شرکت در یک جلسه مذاکره به بیروت میرود و در آنجا با یک خانم جوان مسیحی بهنام «ژولیت خمسه» که صاحب یک رستوران است، آشنا میشود. این خانم زبان فارسی را آموخته و با ادبیات ایرانی، بهویژه اشعار حافظ آشنایی دارد و لفظ قلم صحبت میکند. این آشنایی به عشقی میان این دو مبدل میشود و با مسلمان شدن ژولیت و تغییر نام او به «آمنه»، به ازدواج منتهی میشود. «مرد ایرانی» همسر خارجی تازهمسلمان خود را به ایران میآورد و زندگی با او را در محیط ایرانی در کنار خانواده سنتی خود آغاز میکند و از اینجا ماجرای اصلی فیلم و پیام آن شکل میگیرد. فیلم جنبهها و جهات گوناگونی دارد که قابل بحث و بررسی است. ما توضیح میدهیم تنها به بحث درباره پیام اصلی فیلم بپردازیم و توجه خواننده این نقد و بینندگان فیلم را به این جنبه معطوف کنیم. «کتاب قانون» میخواهد تناوب اسلام حقیقی را با «رفتار مسلمانان» نشان دهد. رفتار غلطی که آکنده از جهل و تعصب و آلوده به خرافات و به نام دین در قالب «سنت» ظهور و بروزهای گسترده دارد. منبع و مأخذ اسلام حقیقی، «قرآن» است که «کتاب قانون» است و آمنه نومسلمان، اسلام خود را از آن گرفته و میخواهد براساس آن عمل کند. فاصله میان اسلام قرآنی و افکار و اعمال مسلمانان سنتی در چنین فضایی به نمایش گذاشته میشود. خانواده رحمان توانا با عروس خارجی تازهمسلمان خود دچار تعارض میشوند. زندگی آنها یکسره با دروغ و غیبت و تهمت و اسراف و کجفهمی و خرافات همراه است و آمنه امروزی و ژولیت دیروزی به همه این رفتارها با استناد به قرآن اعتراض میکند و با واکنشهای غیرمنطقی خانواده شوهرش روبهرو میشود. همه اعضای این خانواده به استثنای یک دختر جوان (کوکب) که خواهر رحمان تواناست، با او دشمنی میکنند. اما آمنه با اسلام قرآنی خود تنها با خانواده شوهرش مشکل ندارد، بلکه با قصاب و بقال و میوهفروش محله هم مشکل دارد. کاسبهای محله هم بیاستثنا کمفروش و متقلب و بدجنس و حقهبازند و همه این بانوی نومسلمان مؤمن به اسلام حقیقی را که با امر به معروف و نهی از منکرهای خود از آنها انتقاد میکند، از خود میرانند. میتوان گفت که در بطن اندیشه حاکم بر فیلم «کتاب قانون» اندیشه قابل فهم و نیت پاک و مقدسی وجود داشته که همانا نقد رفتار عامه مردم در ترازوی اسلام و قرآن بوده است. علیاکبری در دفاع از فیلمی که ساخته میگوید:
«اگر روزی سلمان فارسی تازه مسلمان شده در کنار حضرت رسول(ص)، حتی نزدیکان پیامبر را براساس کتاب ا... نقد میکرد، صحابه باید ناراحت میشدند که چرا یک ایرانی قوم عرب را به مسخره گرفت و ما را موعظه میکند؟»
حمایت علی مطهری
اما علی مطهری در یادداشت دیگری به حمایت از کتاب قانون پرداخته ونوشته است :فیلم سینمایی «کتاب قانون» از این نظر که به ارزیابی رفتارهای فردی و اجتماعی ما ایرانیان و میزان انطباق آن با اسلام پرداخته و به عبارت دیگر، فاصله مسلمانی ما با اسلام را به تصویر کشیده است، یک کار هنری ابداعی و ابتکاری است و جامعه ما نیاز بسیار به اینگونه تلاشها دارد. در واقع، این فیلم آینهای است که در مقابل بخشی از جامعه ایران قرار داده شده تا خود را آنچنان که هست، ببیند و با مقایسه با آنچه باید باشد، به رفع عیوب خود بپردازد و خود را به جامعه الگوی اسلامی نزدیک کند.
مصداقی برای امر به معروف
به اعتقاد علی مطهری «کتاب قانون»، مصداقی برای اصل مهم امر به معروف و نهی از منکر و به تعبیر دیگر اصلاح مستمر اجتماعی است؛ اصلی که مطابق سخن معصوم، یکی از پایههای نخبگان دین اسلام است.به همین جهت، این انتقاد که این فیلم تصویر زشتی از جامعه ایران به نمایش میگذارد و واقعیت جامعه را نشان نمیدهد، چندان مقبول نیست، زیرا اساس هدف نویسنده، تهیهکننده و همچنین کارگردان این فیلم نشان دادن واقعیت جامعه ایران نبوده، بلکه نمایش برخی کاستیها بوده است تا بیننده فیلم، ادبی از نوع ادبی که لقمان حکیم آموخت، بیاموزد.
نمایش برای غیر ایرانیها درست نیست
البته نمایش این فیلم برای غیرایرانیها ممکن است درست نباشد، زیرا آنها تنها با نیمی از چهره واقعی ایران آشنا میشوند و نیم دیگر زیبای آن پنهان میماند. این یک رشد اجتماعی است که ملتی به دنبال رفع نقصهای خود باشد و کسانی که داعیهدار این امر عظیم هستند، مصلح اجتماعی به شمار میروند.
گاه اصلاح اجتماعی از راه کتاب و مقاله و سخنرانی انجام میشود و گاه از راه هنرهایی چون سینما و تئاتر. به تعبیر شهید آیتالله مطهری، مصلح اجتماعی کسی است که با نقاط ضعف جامعه خود مبارزه کند، هرچند از میزان محبوبیت او کاسته شود، نه اینکه بر موج آن نقاط ضعف سوار شود تا راحتتر به اهداف شخصی خود برسد. البته چون این فیلم جنبه طنز نیز دارد، برخی بزرگنماییهای آن قابل توجیه است.
سنتهایی ساخته عرف
به گفته آقای مطهری این فیلم نشان میدهد که برخی از ما ایرانیان بیش از آنکه به حقیقت دین اسلام بپردازیم و دستورهای آن را رفتار کنیم، به ظواهر سنتهایی میپردازیم که ساخته عرف جامعه است. مثلا به سفره حضرت ابوالفضل ـ که البته از آن جهت که در آن قرآن خوانده میشود با فضیلت است ـ و به شلهزردی که باید در آن باشد، اهمیت زیادی میهیم، اما در سر همین سفره غیبت میکنیم.
یا ممکن است فروشندهای برای سفر حج تمتع و عمره مفرده و زیارت عتبات عالیات اهمیت زیادی قایل باشد، اما نسبت به مسأله کمفروشی و آیه قرآن کریم که «وای بر کمفروشان» بیتفاوت باشد. یا اینکه فردی از ما نسبت به عزاداری برای امام حسین(ع) ساعی باشد، اما در رعایت حقالناس و احوال عمومی کمتوجه بوده و مثلا اسکناس را که ثروت ملی است، مچاله سازد یا روی آن نقاشی کند. یا فروشندهای مواد خوراکی تاریخ مصرف گذشته را به فروش بگذارد و توجه نداشته باشد که این هم یک گناه است و گناه فقط نماز نخواندن یا روزه نگرفتن و مانند اینها نیست.
رانندگی ما ایرانیان
اینها مواردی بود که در فیلم «کتاب قانون» به آن پرداخته شده بود، اما موارد دیگری نیز هست که در این فیلم نیامده است، مانند نحوه رانندگی کردن ما ایرانیان که در رتبههای آخر دنیاست و برای هر تازهوارد خارجی موجب تعجب است و خود ما ایرانیان نیز وقتی به کشورهای دیگر حتی کشورهای همردیف خودمان میرویم، تفاوت آشکاری را احساس میکنیم.
همین گونه است مواردی مانند آشغال ریختن از درون خودرو به بیرون و در برخوردهای اجتماعی به اندک بهانهای دشنام دادن. اینها مواردی است که باید مصلحانی به اصلاح آن بپردازند و چه بهتر که این اصلاح در قالب فیلمهای سینمایی مانند «کتاب قانون» باشد.
نکته دیگری که در این فیلم هست، این که یک تشنه حقیقت که به چشمه احکام و معارف اسلامی میرسد، بسیار بیشتر از ما که از طریق پدر و مادر و گاه از روی عادت به آن رسیدهایم، قدرشناس این احکام و معارف است.
در آغاز این فیلم نیز نکتهای فلسفی، عرفانی و روانی نهفته بود و آن اکسیر بودن عشق است. رحمان توانای مسلمان و ژولیت مسیحی در لبنان عاشق یکدیگر میشوند و از قضا این عشق از ناحیه ژولیت نیز شدید است.
یک فیلم مثبت
همین عشق و نیز سابقه آشنایی ژولیت با حافظ باعث میشود که ژولیت به اسلام گرایش پیدا کند و یک مسلمان واقعی شود که اسلام را جدی گرفته و تکتک دستورهای آن را مورد توجه قرار میدهد؛ یعنی عشق به رحمان و پیشنهاد دوستانه رحمان به او که آیا بهتر نیست پوشش اسلامی داشته باشی، وی را متحول میکند و راه زندگی او را تغییر میدهد و یک مسلمان واقعی و نه شناسنامهای میشود.
این بخش از کیمیا بودن عشق عفیف ـ به تعبیر ابن سینا ـ را که بسیار مورد توجه عرفا و فلاسفه و روانشناسان است، به خوبی به تصویر کشیده است.
در بخش پایانی این فیلم که رحمان برای پیدا کردن آمنه (ژولیت) به جنوب لبنان میرود، در بین راه راننده تاکسی جملاتی بر زبان میراند که خالی از اشکال نیست. او میگوید من سالها در این کشور بودهام و با اقوام گوناگون مسلمان، اعم از شیعه و سنی، مسیحی، دروزی و غیره مراوده داشتهام، به اینجا رسیدهام که «فرقی بین ادیان و مذاهب نیست، همه یک پیام دارند و آن اخلاق است.»
از این سخنان، بوی پلورالیزم و کثرتگرایی دینی به مشام میرسد و این بخش از فیلم از نقاط ضعف آن است، هرچند نمایش مناطق بمباران شده توسط رژیم صهیونیستی و به تصویر کشیدن سبعیت و درندگی این رژیم در بخش پایانی فیلم، از نقاط مثبت آن به شمار میرود.
در مجموع، «کتاب قانون» را یک فیلم مثبت میدانم و بر این باورم که چنین فیلمهایی باید ساخته شود و قطعا برخی نقاط ضعف آن نیز مورد توجه خواهد بود.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( سه شنبه 88/8/19 :: ساعت 12:13 عصر )
»» سرما فقط در آنسوی شیشه هاست
سرما فقط در آنسوی شیشه هاست
این سو تو "پیپ" می کشی
موسیقی "پاپ" گوش می کنی
آنسو ولی صدای زوزه باد
رویای دخترکی کبریت فروش را بر هم می زند
اینسو تو از بوی نان تازه و عسل یرمست می شوی
آنسو ولی پسر بچه ای فلج
دست کبود خود را دراز کرده است
در روبروی هر چه مردم بی اعتناست
سرما فقط در آنسوی شیشه هاست
اینسو تو در پناه آتش گرم بخاری ات :
"به به چه برف خوبی باریده است"
زیباست برف آری
اما فقط از اینسوی شیشه ها
آنسوی شیشه بالای بام تو
دستان پینه بسته پیرمرد پارو به دست
دردا که با بخار دهانش گرم نمی شود
اینسوی پنجره بچه ات
سرگرم بازی در اناق دیگر است
آنسو ولی بچه ای زمین خورده است
پیشانی زخمی اش خونین گشته است
سرما و سوز سرد
از کفش های سوراخ پاره پاره اش
تا مغز استخوانش نفوذ کرده است
اینسو تو دست نهاده بر شکم گنده ات
با گوش های تیزکرده
اخبار آخرین صعود قیمت ارز را گوش می کنی
آنسو ولی اسکناسهای سبز و سرخ
معصومیت دختران گرسنه را معامله می کنند
................(با حذف دو بیت)
آنسو بر سنگفرش حیاط خانه ات
آن پیرمرد جان می کند پارو بدست
مرگ اسفناک یک پیرمرد در یک روز سرد
بی سرپرستی یک زن و چندین سر عائله
در تقویم زندگی برای تو
یک اتفاق ساده یک روز برفی است
شب شد دریغ ولی این مرز شیشه ای
مابین ظلم و داد
نشکست هرگز به غیرت دستان پست ما
پس لاجرم که دنیای این سو و آنسوی شیشه ها
در رهگذر زندگی دوگونه است هنوز:
آنسو به خانه سردی بچه ای
از زور گرسنگی گریه می کند
اینسو تو در زیر آبی شومینه ای بزرگ
........(با حذف یک بیت)
شعر از امیر محمد رحمن پورکوچه- تبریز
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( پنج شنبه 88/8/14 :: ساعت 3:1 عصر )
»» مظاهری و تورم
حسین قضاوی، معاون اقتصادی بانک مرکزی که تا چند روز پیش قائممقام این بانک بود با افتخار به رسانهها اعلام کرد، نرخ تورم در پایان شهریور نسبت به پایان سال 87 حدود 7 درصد کاهش یافته و از 4/25 درصد به 5/18 درصد رسیده است.
به گزارش خبرنگار جام جم، هر چند محمود بهمنی، رئیس کل کنونی بانک مرکزی خود از مدیران باتجربه بانکی است و از حدود 2 سال قبل، وارد این بانک شد اما بدون تردید باید اذعان کرد، گزارش لحظه به لحظه بانک مرکزی از کاهش نرخ تورم در کشور، میوه چینی سیاستهایی است که طهماسب مظاهری در دوران کوتاه ریاست خود بر بانک مرکزی اجرا کرد.
پاییز سال 86، زمانی که مظاهری قدم به ساختمان بانک مرکزی گذاشت، در نتیجه سیاستهای دولت و تزریق کمسابقه دلارهای نفتی بازار نرخ تورم روندی شتابان به خود گرفته بود و همین مساله باعث شد، مظاهری با اتخاذ اقدامهایی ضربتی، درصدد مهار این شاخص کلان اقتصادی برآید.
وی که با آمدنش محمود بهمنی و حسین قضاوی را به دبیرکلی و قائممقامی بانک مرکزی منصوب کرده بود، بلافاصله جلوی بیانضباطی بانکهای دولتی را گرفت و هرگونه استفاده بانکها از ذخایر قانونی خود نزد بانک مرکزی برای ارائه تسهیلات را ممنوع کرد. مظاهری همچنین چکپولهای بدون پشتوانه بانکهای دولتی را جمعآوری کرده و در یک دوره زمانی کوتاه، چکپولهای بانک مرکزی جای چکپولهای بانکها را گرفت و بانکها برای دریافت این چکپولها میبایست معادل آن، اسکناس بانک مرکزی پرداخت میکردند که همین مساله نیز نقش بسزایی در مهار نقدینگی ایفا کرد. وی همچنین بانکها را ملزم کرد، مطالبات معوق خود را از مشتریان بدهکار دریافت کنند اگرچه این سیاست تاکنون با موفقیت همراه نبوده است.این اقدامات ضربتی، البته با مخالفت شدید تسهیلاتگیرندگان که بسیاری از آنها مجموعههای دولتی بودند مواجه شد و نهضت بزرگی در مقابل سیاستهای مظاهری شکل گرفت. در این میان، چالشهای شدید مظاهری و جهرمی (وزیر سابق کار) در آن روزها زبانزد خاص و عام شد.
اما مظاهری به هیچ عنوان از سیاستهای خود دستبردار نبود. وی بدرستی معتقد بود که نرخ سود تسهیلات بانکی نباید پایینتر از نرخ تورم باشد و همین اعتقاد هم چالشهای زیادی برای او ایجاد کرد تا جایی که رئیس دولت نهم در یکی از سفرهای استانی در میان مردم بدون نام بردن از مظاهری گفت، کسانی که مخالف کاهش نرخ سود تسهیلات هستند، باید کنار بروند. مظاهری سرانجام پس از یک سال پرتنش در بانک مرکزی، مهر ماه سال گذشته صندلی ریاست کلی را به محمود بهمنی دبیرکل خود در بانک مرکزی سپرد.
اما چند ماه پس از خداحافظی مظاهری از بانک مرکزی نتیجه سیاستهای او آشکار شد و نرخ تورمی که نزدیک بود سر به 30 درصد بگذارد، حرکت شتابان خود را متوقف کرد. از زمستان سال گذشته بود که مسوولان بانک مرکزی از معکوس شدن روند رشد نرخ تورم خبر داده و اکنون با افتخار از مهار آن سخن میگویند.
حسین قضاوی یار دیرین مظاهری اکنون در کسوت معاونت اقتصادی بانک مرکزی هر چند در گزارش خود تکرقمی شدن سطح عمومی قیمتها را پس از 40 ماه اعلام کرد اما تاکید دارد که نرخ تورم نقطه به نقطه ملاک ارزیابی و تصمیمگیری نیست. وی در این باره گفت: در اصل نرخ تورم نقطه به نقطه نداریم و مقایسه رشد شاخص قیمتها در 2 ماه مشابه 2 سال باعث غفلت از ماههای میانی میشود و به هیچ وجه معرف تورم نیست.
قضاوی تصریح کرد: نرخ تورم، باید حکایت از قدرت خرید خانوار در یک سال باشد و آنچه مبین نرخ تورم است، میانگین نرخ تورم سالانه نسبت به سال گذشته است که در این نرخ، 24 ماه منظور میشود در حالی که در نرخ تورم نقطهای 2 ماه منظور میشود.معاون اقتصادی بانک مرکزی درخصوص علت اصلی کاهش نرخ تورم در طول 11 ماه گذشته، گفت: کاهش میانگین نرخ تورم از 4/25 در پایان سال گذشته به 5/18 درصد در پایان شهریورماه به دلیل کنترل رشد نقدینگی است.
لینک منبع
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( پنج شنبه 88/8/7 :: ساعت 6:28 صبح )
»» قهرمان راستین
سیدمحمد خاتمی:
زندگی جویبار زلال و دل انگیزی است که از سرچشمه ازل سرازیر شده و تا دریای ابد ادامه خواهد یافت. منتهی
”رگ رگ است این آب شیرین و آب شور
در خلایق می رود تا نفخ صور“
انسان آگاه و آزاد (مختار) شایسته آن است که زندگیش – که نعمت بزرگ پروردگار است – شیرین باشد ولی افسوس که غفلت یا بداندیشی خود آدمی و یا بدخواهی و ستیزگری بدخواهان و رهزنان بی پروای فضیلت، زندگی را بر بسیاری از مردمان تلخ می کند و آگاهان آزاد نیز از دردی که بیشتر مردمان گرفتار جهل و فقر و استبداد و حرمت شکنی قدرت پرستانِ انسان ستیز می برند رنج می کشند.
اما با یاد خدا، درد انسان و انسانیت را داشتن و برای ما که در این نقطه حساس از سرزمین خدا و این لحظه پر تپش تاریخ زندگی می کنیم برای ایران بزرگ و ایرانی سرفراز اندیشه و تلاش کردن راهی است که آیین و وجدان پیش پای ما گذاشته است. باید استوار بود و به لطف خداوند امیدوار و به آینده ای روشن تر از امروز چشم دوخت و دل سپرد و از موانع و مشکلات نهراسید. منتهی آنچه مهم است بیداری و هوشیاری و امیدواری و پایداری خود مردم است که گره گشا است و قهرمان راستین کسی است که مردم را قهرمان بداند و همه تلاش او این باشد که قهرمان اصلی و حقیقی توان و شایستگی خود را باور کند و به میدان بیاید و در آن بماند. خداوند نیز بندگان باورمند و پایدار و آزاده خود را مورد عنایت ویژه خود قرار خواهد داد.
رئیسجمهور سابق کشورمان یادآور شد: باید با هر رفتار وحشیانهای که با هر کس شود برخورد شود، ولی مهمتر از اینها لطمهای است که به اعتماد عمومی وارد شده است و باید آن را ترمیم کرد.
خاتمی تاکید کرد: برای ترمیم اعتماد عمومی هر هزینهای هم که پرداخت شود زیاد نیست، اما با این حال اگر کسی از سر خیرخواهی پیشنهادی برای رفع ظلم و ترمیم اعتماد عمومی میدهد با امواج تهمت و دروغ و نسبتهای ناروا روبرو میشود و اتهام زنندگان و غوغاگران با امنیت خاطر به کار خود ادامه میدهند.
وی با ابراز تاسف شدید از حملههای صورت گرفته به برخی شخصیتها، اظهار داشت: در این مدت ببینید تا چه حد علما و شخصیتهای موجه و نخبگان و مردم مورد اهانت قرار گرفتند، در حالیکه باید با افراد و جریانهای طراح و مجری جنایات برخورد جدی شود.
رئیس جمهور سابق کشورمان در بخش دیگری از سخنانش گفت: در نظام و طبق قانون اساسی و همچنین در بیانات حضرت امام خمینی(ره)، مجلس بالاترین جایگاهها را دارد. تحقیق و تفحص در هر امور، استیضاح وزیران و حتی تصمیمگیری درباره صلاحیت و کفایت رییسجمهور از اختیارات مجلس است.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( یکشنبه 88/8/3 :: ساعت 11:10 صبح )
»» سیدمحمد خاتمی برنده جایزه گفتگوی جهانی
سید محمد خاتمی برنده جایزه "گفتگوی جهانی" در سال 2009 شد. به گزارش ایلنا، جایزه "گفتگوی جهانی" در سال 2009 تاسیس شده و اولین دوره از کنفرانسها و جوایز خود را در ژانویه 2010 برگزار میکند. در این جایزه، نامزدهایی معرفی شده بودند که دو هفته پیش، از میان آنها داریوش شایگان و سید محمدخاتمی را به عنوان برگزیده معرفی و طی نامهای اعلام کردنـد. در پایگاه اطـلاعرسانی جایزه گفتگوی جهانی آمده است کـه این جایزه درباره تحقیقات بنیاد فرهنگی و همکاری و ارتباط های فرهنگی در جهان امروز است. این جایزه بر اهمیت تحقیقات میان فرهنگی در جامعه مدرن و ارزش مطالعات انجام شده تاکید دارد و به محققان، روزنامهنگاران و سازمانهای مستقل در سراسر جهان که مسئولیت این گفتگو را برعهده دارند تعلق میگیرد. این جایزه از سال 2009 تا 2017 هر دو سال یکبار برگزار خواهد شد. از برندگان جایزه (شایگان و خـاتـمی) برای شرکت در مراسمی که ماه ژانویه در دانشگاه <آرهوس> کپنهاگ برپا می شود، دعوت شده است. گفتنی است، خاتمی از زمانی که رئیسجمهور ایران شد، در توسعه گفتگوی تمدنها نقش مهمی ایفا کرد؛ به ویژه بعد از نطقی که در سال 2001 در سازمان ملل خواند به طور مداوم پیگیر موضوع گفتگوی تمدنها بوده و موسسهای را هم تاسیس کرده است. دربخشی از سخنرانی معروف خاتمی در نشست سازمان ملل آمده بود: شگفتا که کسانی به بهانه رستگاری مردم، گاه بر اندیشه و اراده آدمیان لجام زدهاند و آزادی آنـان را سـرکـوب کـردهانـد و گـاهی دیگــر رستگاری را در برداشتن هرگونــه لجامی از کــام هوس سیری ناپـــذیرانسان و قربانیکردن عقل و عشق در پای معبد هوس تفسیر کردهاند.گاه به نام آزادی، عدالت پایمال شده است و گاهی دیگر به بهانه عدالت، آزادی از میان رفته است و در نتیجه، بشر هم از آزادی عادلانه و هم از عدالت آزادانه محروم مانده است . از آن روز که کسانی علم حقیقی را آن دانستند که توانایی بیاورد نه آنکه قدرت را مهار کند چند قرن بیش نمیگذرد. در این مدت به جای آنکه علم در خدمت رستگاری انسان و اعتلای شخصیت او باشد، در بیشتر موارد در خدمت افراد و گروههایی قرار گرفته که جز به آیین سود و فایده نمی اندیشند. در این چند قرن، علاوه بر پیشرفتهای بزرگی که نصیب بشر شده است و بزرگ هم هست، انسان بیش ازهمیشه طعم تلخی و تبعیض را چشیده است. بیاییم همگی علیه نسل کشی، تجاوز و تحقیر انسان در گوشه گوشه جهان، دست اتحاد به هم بدهیم و جلوی فاجعههای ننگینی که از جمله در فلسطین و افغانستان و کوزوو و در بسیاری از نقاط آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، چهره انسانی این قرن را سیاه کرده است، بگیریم. امنیت و صلح در خاورمیانه که امری ضروری است، با به رسمیت شناختن حق همه فلسطینیان برای حاکمیت بر سرزمین آباء واجدادیشان برقرار خواهد شد. بیتالمقدس اشغالی خانه تفاهم و گفتگو است و به این جهت صدای بیت المقدس که از اعماق تاریخ به گوش می رسد صدای با لذات ضد نژادپرستی و ضد صهیونیستی است. در بیت المقدس، ادیان بزرگ میتوانند در کنار یکدیگر به طور مسالمت آمیز زندگی کنند و سلطه حکومت اسرائیل در آنجا مخالف این همزیستی و همدلی است. فلسطین خـانـه فلـسـطـیـنـیان (اعم ازمسلمان، مسیحی و یهودی) است نه آزمایشگاه هوسهای خشونت آمیز صهیونیستها. در افغانستان هیچ راه حل نظامی برای از بین رفتن مشکل وجود ندارد.
لینک مطلب
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( یکشنبه 88/8/3 :: ساعت 9:54 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شعر زیبای سیب حمید مصدق و جواب زیبای فروغ فرخ زادهیچ کس به تو مانند نشد!به نسیمی همه راه به هـــم می ریزدنامه اعتراضی على مطهری به شورای نگهبان درباره رد صلاحیتشگفتگوی انتقادی طنز با خدانامه علی مطهری به فرمانده سپاه پاسداراننامه سرگشاده على مطهرى خطاب به رئیس مجلس خبرگان رهبرىگل یاس علیتکنولوژی جدید برای کاهش چشمگیر انتشار گاز دی اکسید کربنراز شب بود پیکر زهرا...جملات منتسب به امام که در صحیفه نیست[عناوین آرشیوشده]