برای همه ما که دغدغه دینی داریم شاید جای سوال باشد که چرا مسلمانان پس از آنهمه نفوذ و انتشاراسلام رو به افول گذاشتند و در حالیکه پیشرفتهای علمی در آن زمان بیشتر در انحصار مسلمانان بود و دانشمندان اسلامی آن زمان هنوز هم برای خیلی ها در غرب چهره ای شناخته شده هستند . چرا در زمان کنونی تمام کشورهای اسلامی جزو کشورهای عقب افتاده یا حداکثرجزو کشورهای در حال توسعه هستند؟!!!
عوامل داخلی موثر در افول مسلمانان(در زمان حکومت امویان).
***تبدیل حکومت اسلامی به حکومت استبدادی و موروثی که حاکمان به جای اجرای احکام الاهی تابع هوا و هوس فردی خود بودند
***از بین رفتن مساوات و برابری که یکی از ارکان مهم نظام اسلامی است درحالیکه قرآن و سنت ÷پیامبر تمامی امتیازها را ملغی و ملاک را بر پرهیزگاری قرار داده بود
*** اختصاص درآمد حکومت به تجمل و خوشگذرانی حکومت بجای صرف آن در امور عمومی....
***استفاده از قوه قهریه برای نابودی مخالفان دستگیری حبس شکنجه کشتار و گاه قتل عام.....
***گرایش به تجمل در زندگی خوراک لباس خانه و...
***می گساری زن بارگی کنیزکان آوازه خوان و مدیحه سرایی به سبک و سیاق دوران جاهلیت ....
و در کنار عوامل داخلی فوق عوامل خارجی
*** کینه شدید غیر مسلمانان نسبت به مسلمانان بدلیل موفقیتهای چشمگیر آنها در جنگهای متعدد و فتح مناطق وسیعی از اروپا و...
***تهاجم فرهنگی اروپاکه در طی برنامه ای طولانی مدت تخم رخوت بی اعتقادی و بی اعتنایی را در جامعه مسلمانان پاشیدو تهی ساختن جامعه اسلامی از درون به عنوان مثال:
+++ چهره های سرشناس مسلمانان به گردشگاههای مجلل و زیبای مسیحیان می رفتند تا علاوه بر گردش به تماشا و لذت بردن از دختران مسیحی نیز بپردازند
+++ باده گساری به امری عادی در بین مسلمانان تبدیل شد و هرکه ازاین کار سرباز می زد او را کهنه پرست و متعصب خطاب می کردندو...
+++ مسجد تنها به جایگاه افراد سالخورده تبدیل شده بود و در عوض مراکز عیش و نوش مملو از جوانان بودو..
+++ رواج فساد اداری و رشوه و اختلاس و...
+++ بی توجهی نسبت به صنعتگران دهقانان و کارگران و..
وعوامل درونی دیگر
*** استبدادپادشاهانی که برای توجیه قدرت خود از ایدئولوژی نیز مدد می جستند و نظریه خدادادی بودن قدرت خود را مطرح کرده و سعی در انتقال حکومت از نسلی به نسل دیگربه عنوان یک خاستگاه مقدس و آسمانی داشتند و تبلیغ اینکه خدمت به شاه خدمت به خداست و فرمان پادشاه نیز فرمان خداست با هدف نهادینه سازی رعب و وحشت مافوق بشری در قلب رعایا تا اندیشه طغیان را به مخیله راه ندهند و..
*** دنیاگرایی تحجر و دور شدن از اسلام راستین و ثروت هنگفت خلفا و امراو...و ظهر جریاناتی که یکی نظریه حسبنا کتاب ا... و دیگری حسبنا احادیثنا و اخبارنا را طرح کردند و جریانی که در قالی تقدس مساله معرفت ناپذیری و دست نایافتنی بودن آموزه های قرآنی را مطرح کردند و...
و گسترش اهل تصوف در برابر اهل شرع و پیروان عقل که عقل و استدلال را برای وصول به حقیقت ناکافی می شمردندو گاه ازآن به عنوان حجاب شناخت و معرفت خداوند یاد می کردند
در حالیکه هر کجا تعقل و تفکر محکوم به ایستایی باشد طبعا"جمود و تحجر نیز تقویت خواهد شد.
برداشتی از کتاب -فرهنگ و تمدن اسلامی دکتر علی اکبر ولایتی
- شعر تساوی -
معلم پای تخته داد می زد
صورتش از خشم گلگون بود و
دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی آخر کلاسی ها لواشک بین خود تقسیم می کردند
وان یکی در گوشه ای دیگر ((جوانان)) را ورق می زد
برای آن که بی خود های و هوی می کرد و با آن شوق بی پایان
تساوی های جبری را نشان می داد
با خطی خوانا به روی تخته کز ظلمتی تاریک
غمگین بود
تساوی را چنین نوشت
(یک با یک برابر است)
از میان جمع شاگردان یکی برخاست
همیشه باید یکی به پا خیزد
به آرامی سخن سر داد
تساوی اشتباهی فاحش و محض است
معلم مات بر جا ماند
و او پرسید:
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آیا باز یک با یک برابر بود؟
سکوت مدهشی بود و سوالی سخت
معلم خشمگبن فربیاد زد
آری برابر بود
و او با پوزخندی گفت:اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آن که زور و زر به دامن داشت بالا بود
وانکه قلبی پاک و فاقد زر داشت
پایین بود….
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آن که صورت نقره گون چون قرص مه می داشت
بالا بود
وان سیه چرده که می نالید
پایین بود
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
این تساوی زیر و رو می شد
حال می پرسم یک اگر با یک برابر بود
نان و مال مفت خوران از کجا آماده می گردید؟
یا چه کس دیوار چین ها را بنا می کرد؟
یک اگر با یک برابر بود
پس که پشتش زیر بار فقر خم می شد؟
یا که زیر ضربت شلاق له می گشت؟
یک اگر با یک برابر بود
پس چه کس آزادگان را در قفس می کرد؟
معلم ناله آسا گفت:
بچه ها در جزوه های خویش بنویسید:
یک با یک برابر نیست…..