جان مولا حرف حق را گوش کن شمع بیت المال را خاموش کن
این تجمل ها که بر خوان شماست زنگ مرگ و قاتل جان شماست
می سزد کز خشم حق پروا کنیم در مسیر چشم حق پروا کنیم
این دو روز عمر مولایی شویم مرغ اما مرغ دریایی شویم
مرغ دریایی به دریا می رود موج برخیزد به بالا می رود
آسمان را نورباران می کند خاک را غرق بهاران می کند
لیک مرغ خانگی در خانه است روز و شب در بند مشتی دانه است
تا به کی در بند آب و دانه ای غافل از قصاب و صاحب خانه ای
شیعه یعنی وعده ای با نان جو کشت صد آیینه تا فصل درو
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( پنج شنبه 85/6/16 :: ساعت 12:34 صبح )