فرض کنید شما از همسایه تان یک ظرف پر از حبوبات به قرض گرفته اید در آن لحظه جنس و قالب یا مقدار آن مشخص است حالا اگر بعد از چند روزی که قرار است آنرا به صاحبش برگردانید ظرفی که شما بعنوان معیار از آن استفاده کرده بودید شکسته و کوچک شده است !آیا هنوز هم این طرف می تواند معیار درستی برای بازگرداندن مقدار حبوبات به امانت گرفته شده باشد!؟
در شرایط کنونی مبلغ پولی که ما از کسی قرض می گیریم اگر زمان پس دادن آن بیشتر باشد مثلا" یکی دوسال به فرض اینکه ما دقیقا" همان مبلغ را به صاحبش برگردانیم ولی با توجه به میزان تورم در جامعه ارزش پول برگشت داده شده با ارزش پولی که قرض گرفته بودیم به هیچ عنوان یکی نیست .از طرفی با اینکه این مبلغ را خودشخص می توانست خرجش کند و لازمش داشت چون به مدت یکی دوسال خرجش نکرده بنا به نظر برخی از مراجع خمس هم برآن واجب می شود.
یعنی ارزش پول با تورم 20%از صدتومان به هشتاد و پس از کسریک پنجم از آن (باز حدود 20%)به عنوان خمس به شصت تومان کاهش می یابد .در حالیکه طبق تعالیم اسلامی موقع برگرداندن پول قرض گرفته شده بهتر است مبلغی هم به صورت اضافه و برای تشکر به صاحبش برگردانده شود.
پس می توان حدس زد که چرا امروزه کمتر کسی پیدا می شود که به دیگران قرض الحسنه بدهد.!!
انگار که ما یک چک صدتومانی را گرفته و مثلا"چک هفتاد تومانی را برگردانیم آیا تمام دین خود را پرداخته ایم هر چند که هر دومورد گرفته شده و پس داده شده چک از یک جنس بوده و متعلق به یک بانک هم باشندو فقط ارزش یکسانی نداشته باشند !!
آیا به نظر نمی رسد که مبلغ پول معیار درستی برای تعیین ارزش آن نبوده و باید معیار درستتری را جایگزین آن کرد؟ مخصوصا"در کشور ماکه ارزش پول روز به روز کاهش داشته است.
بنابراین اگر ارزش پول را با معیار ثابت تری همانند ارزش طلا مقایسه کرده و معادل مبلغ مذکور ارزش طلا را معیار قرار دهیم تا حدودی می توانیم ارزش واقعی دین خود را باز پرداخت نماییم.
و این غیر از مشکلات دیگری اعم از بی اعتمادی و عدم باز پرداخت پول و کلی دردسرهایی که برای بازگرفتن آن باید متحمل شوی ودر آخر سر بعنوان فردی خسیس و بدردنخور و....خواهی بود !!!
آیا مردم بی اعتقاد شده اند؟ یا برخی ارزش ها آنطور که باید و شاید درست اجرا نمی شوند؟