جملاتی از کیم -وو- چونگ نویسنده کتاب مشهور سنگفرش هر خیابان از طلاست
در میان همه چیزهایی که جوانی به همراه دارد مهمترینشا ن آرزوها ست.
مردما نی که آرزو و هدف دارند فقر نمی شناسند زیرا شخص به اندازه هدفهایش ثروتمند است.
آرزو اشخاص را می سازد وشخصیت اورا کنتر ل می کند.
آرزو مانند سکان یک کشتی جهت حرکت را مشخص می سازد .زند گی بدون امید وهدف مانند کشتی بدون سکان می باشد.
البته یک فرد با اهداف وآرزوهای غلط همان قدر خطر ناک است که شخص بی هدف.
جوان بی هدف جوان نیست تاریخ متعلق به کسانی است که در زند گی امید های بزرگ دارند.
وقتی دیگران شمارش معکوس غیر ممکن ها را شروع می کنند من به شمارش ممکن ها می پردازم.
مهارت ودانش مدیریت لازمه هرفعا لیت اقتصادی جدید است کسانی که دلشوره پیدا کنندکه ممکن است به نتیجه نرسم یا اگر موفق نشدم چه خاکی بر سرمان بریزیم صلا حیت ندارند که تاجر یا صنعتگر باشند.
مهم نیست که من چه کاری را انجام می دهم هر چه باشد دوست دارم آنرا به نحو احسن وتا انتها انجام دهم هیچکس دوست ندارد کسی را که به او اعتماد کرده است ما یوس کند.
کسانی را که شما درعنفوان جوانی به عنوان دوست انتخاب می کنید می تواند مسیر زندگی شما را تغییر بدهد بنا براین من امروز بسیار نگران این هستم که جوانان کره و جهان چه کسانی را سر مشق خود قرار داده وچه کسانی را از جان ودل می پذیرند.
نگاه کنید عکس چه کسانی روی میز ویا به درودیوار اطاق شما نصب شده است وبیندیشد راه ورسم این افراد ارزش الگو شدن ونمونه بودن را دارند یا خیر؟
زمان همانند تیری که از کمان رها شود هرگز باز نمی گردد.
موفقیت وشکست بستگی به نحوه استفاده او از وقت دارد اتلاف وقت حتی از هدر دادن پول هم اسفناک تر است زیرا شماهمیشه قادر به تحصیل پول خواهید بود ولی زمان هرگز باز نمی گردد.
ما زمان را به چشم یک کالای گرانبها می نگریم وبه آن ارج می گذاریم عمر انسان با ارزشمند تر از آن است که بیهوده تلف شود شما نه قدرت دارید که لحظات از دست رفته زندگی را باز یابید و نه میتوانید عمردوباره داشته باشید.
زندگی سرشارازچیزهای گرانبها ست اما هیچ چیزی با ارزش تراز وقت وزمان نیست فرذی که تا دیروز آدم گمنامی بیش نبوده چنانکه امروز با جدیت سعی در پیشرفت خود کند نهایتا به فرداهای درخشانی می رسد اما فرد برجسته امروز چنانچه با اتکا به افتخارات فعلی خود دست از هر تلاش برای پیشرفت برداردبه مرور در آینده ای نه چندان دوربه هیچ تبدیل می شود.
در انجام تمام کارها می بایست از همان ابتدا هدف معلوم و مشخص گردد و تمامی کارها طوری تنظیم گردد که ما را برای رسیدن به این هدف یاری نمایند.تمامی عبادات ما اعم از نماز و روزه وحج و جهاد و امربه معروف و نهی از منکر و برپایی عزاداریها و خیرات و ... باید در راستای دین و تامین سعادت دنیا و آخرت برای خود و جامعه مان باشند.بارها افرادی را دیده ایم که قصد کار خیری را دارند ولی بی خبر از هدف انجام کار و برنامه و راه و روش درست انجام آن کار نه تنها سبب خیری نشده اند بلکه باعث مشکلات بسیاری برای جامعه و دین یا حتی خود شخص شده اند . بعضی ها کاری را تنها به این خاطر که کار خیری است انجام می دهند و هدف و انگیزه و نتیجه ای که از آن باید گرفته شود را مد نظر ندارند و چه بسیار است از این قبیل کارهاو متاسفانه در برخورد با اینگونه موارد بی اختیار به یاد جوکی می افتم .
راننده ای در حین عبور از جاده با 12 نفر تصادف کرده و موجب مرگ یا آسیب دیدن همه آنها می شود .
وقتی از او سوال می شود که چرا 12 نفر را در حین تصادف کشته یا مصدوم نموده ای ؟ جواب می دهد:واقعیت این است که وقتی دیدم به هیچ عنوان ماشین را نمی توانم کنترل نمایم دیدم دو نفر از آنها در یک طرف جاده و ده نفر دیگر طرف دیگر جاده هستند با خود گفتم اگر به دو نفر بخورم بهتر از آن است که به ده نفر دیگر برخورد نمایم.
گفتند: درست ولی شما همه ده نفر را زیر گرفته اید!؟
جواب داد : نیت من دو نفر بود ولی تا من به ایشان برسم آندو دویدند در میان ده نفر دیگر!!!
و این نمونه ای از کاری است که هدف اصلی در آن فراموش شده و هدفی جزئی جای آن را گرفته است.
آنچه برای همه معلوم و مشخص است این است که خداوند به عبادات و اعمال ما هیچ نیازی ندارد لذا اگر عملی را انجام می دهیم فقط و فقط بخاطر خودمان است و ارزش و اهمیت عبادات به میزان تاثیری است که در رفتار و کردار ما ایجاد می نماید.تازه اگر عملی از ما پذیرفته شود ثواب آن متوجه خود شخص است
با این وجود نمیدانم این چه رسمی است و از کجا نشات می گیرد که هر کس عبادتی هر چقدرناچیزکه انجام می دهد به خود حق می دهد که خود را برترو بالاتر از دیگران ببیند و به خود حق می دهد که برای انجام آن حقوق دیگران را نادیده بگیردچون می دانند که بقیه جرات اعتراض را ندارند .در حالیکه این زورگویی آشکار و سوء استفاده از اعتقادات و مقدسات و ارزشی که دیگران بر امور مذهبی قائل هستند می باشد.
نمی دانم آیا درعبادات و اعمال و رفتارخود هدفی را دنبال می کنیم یا نه؟و اگر بدنبال هدف هستیم برای رسیدن به آن چه مسیری را طی می کنیم ؟آیا با مسیری که می پیماییم ارزش و اهمیت کار ما همچنان باقی خواهد ماند یا نه؟مثلا"از مال مردم دزدی کرده و صرف امور خیریه کنیم !!!و .....
عباداتی که انجام می دهیم تا چه اندازه به زندگی ما جهت می دهند ؟بعضی فکر می کنند که دین برای تامین آخرت انسانها آمده و کاری به دنیای آنها ندارد!!
در حالیکه تمام فروع دین را اگر بنگریم در درجه اول مربوط به دنیا و در عین تعیین مسیر زندگی دنیوی اسباب سفر آخرت او را فراهم می نمایند.
همه ما به نحوی نگران قبولی طاعات و عبادات خود می باشیم و در عین حال بسیار امیدوار به قبولی آنها هستیم و حق خود بر خدا می دانیم که ما رادر بهشت خود جای دهد.ولی من فکر می کنم که ما باید قادر به تشخیص قبولی یا عدم قبولی عبادات خود باشیم.
به عنوان مثال نماز که اولین فروع دین است خداوند درباره آن می فرماید:"ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر"یعنی انسان را از کارهای بد و ناشایست باز می دارد.بنابراین اگر نماز من هیچ تاثیری در رفتار و کردارم ایجاد نکرد نباید انتظار قبولی آنرا از خدا داشته باشم.
و نیزروزه علاوه بر تندرستی جسم و جان راهی برای آگاهی از افرادیست که دائما" گرسنگی و تشنگی می کشند و در صدد رفع مشکل آنها برآمدن می باشد .
و به همین ترتیب سایر فروع دین اعم ازحج و جهاد و خمس و زکات وامر به معروف و نهی از منکرو ... در درجه اول مربوط به امور دنیوی بوده و در عین حال سعادت اخروی را نیز تامین می نمایند.بنابراین هدف دین تنها تامین آخرت نیست بلکه در وهله اول نشان دادن شیوه و راه صحیح زندگی است .
اگر قرآن کتاب زندگی است باید هر مسلمانی شناخت کافی از آن و محتویاتش داشته باشد .
در حالیکه اکثرا" هدف از خواندن قرآن ثواب بردن است و شاید به خواندن آن با صوت بیشتر ازمعانی و مفاهیم آن توجه کنیم.
چه بسا افرادی که تعداد ختم قرآن برایشان بسیار با اهمیت تراست از توجه به معانی و تفاسیر آن.
و چه بسا افرادی که میل دارند همه ساله به زیارت حج و عتبات نائل گردند و کمک و دستگیری از بینوایان برایشان بسیار کم اهمیت تر از آن است .
لابد همه این ضرب المثل را شنیده ایم که می گویند" اگر می خواهی به یکی کمک کنی به جای اینکه برایش ماهی بدهی ماهیگیری را برایش بیاموز."
نگرش ما به دین به چشم ماهی است نه آموزش ماهیگیری! دین تنها برای تامین آخرت نیامده بلکه برای تامین دنیا و زندگی وفراهم نمودن اسباب زندگی خود و دیگران و جهت دادن به زندگی افراد آورده شده است .
اگر هر کس در زندگی خود تنها به این سه حدیث ار ائمه درست عمل کند جامعه ما همان بهشت آرزوها نخواهد بود؟
امام علی (ع): آنچه برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند و هر چه برای خود نمی پسندی برای دیگران نیز نپسند.
امام حسین(ع): اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.
و حدیثی از معصوم دیگر که می فرماید: مسلمان هرگز دروغ نمی گوید.
تمامی مشکلات جامعه امروزی ناشی از زیادی خواهی ها بی انصافی ها دروغ کم فروشی و گرانفروشی و احتکار خیانت به مردم و بیت المال و ... است .
همه اینها بیانگر این نکته است که :
اولا" شناخت درست و حسابی از دین نداریم.
ثانیا"اعتقاد کامل نداریم که دین واقعا" می تواند غیر از آخرت زندگی دنیوی ما را نیز تامین نماید.و خداوند می فرماید: من عبادت روز بعد را امروز از شما نمی خواهم در حالیکه شما روزی دهها سال بعد را از من طلب داریدو نگران آن هستید .
تاکنون هر چه گرفتاری برای مسلمین پیش آمده همه و همه ناشی از نادانی و جهل و کناره گیری آنهااز دین بوده است .تمامی ائمه بدست همین مسلمین نا آگاه به شهادت رسیده اند و در حالیکه زمانی مسلمین پرچمدار علم و دانش بوده اند اکنون همه آنها درگیر جنگهای درونی و قومی و زیاده خواهی و شهوترانی پادشاهانشان گردیده اند و دشمنان آنها با خیال راحت با شعار "تفرقه برانداز و حکومت کن"بدنبال اهداف خود هستند .
خیلی ها با خیال راحت ادعا می کنند که دین اسلام دیگر در این دوره و زمانه پاسخگوی جامعه بشری نیست غافل از آنکه در هیچ دوره و زمانی احکام اسلام بطور کامل پیاده نشده اند و اگر احتمال پیاده شدن احکام در جایی داده شده بلافاصله جهت آن را تغییر داده اند تا نه نتیجه مثبتی نداشته باشد بلکه نتایج معکوسی هم داشته باشد.