جناب آقای مهندس میرحسین موسوی
با اهدای سلام، مصاحبه جناب عالی با پایگاه اطلاعرسانی کلمه که بیشتر به یک بیانیه شبیه است نظر به اینکه در آستانه راهپیمایی 22 بهمن صادر شده است طبعاً هدفدار بوده و دارای آثار عملی مثبت و منفی خواهد بود. لذا مناسب است که این نامه را به صورت سرگشاده بنگارم.
به عقیده اینجانب شما در این بیانیه دردها را خوب بیان کرده اید اما درمان را نه. روح بیانیه و جان کلام شما این است که ما برای اصلاح به میدان آمده ایم نه برای انتقامگیری یا کسب قدرت و یا ویران گری. این امر میتواند محور وحدت و هدف مشترک اطراف بحران سیاسی کنونی باشد، خصوصاً که اصلاح مستمر اجتماعی یکی از ارکان تعلیمات اسلامی است که از آن به «امر به معروف و نهی از منکر» تعبیر میشود. اما این هدف از چه راه بهتر تأمین میشود؟
شما در بیانیههای خود از قانون گریزی دولت و تمایل آن به استبداد و پاسخگو نبودن آن در مقابل مجلس و قوه قضائیه سخن گفته اید، همچنان که اشارات و تصریحاتی به خشونت ورزی و کم توجهی مدیران این بحران به حقوق مردم داشته اید. آیا فکر نمی کنید که خاطیان این دو حوزه برای استمرار و توجیه تخلفات خود، خواهان ادامه وضع موجود هستند و آرامش و وحدت ملی سم مهلک برای آنها است؟ آیا فکر نمی کنید که وضع موجود، دست رهبری نظام و بسیاری از مصلحان مجلس و قوه قضائیه را برای برخورد با این خاطیان بسته است؟ مثلاً در شرایط عادی امکان سؤال از رئیسجمهور درباره برخی قانون گریزیها و رهاسازی و لیبرالسیم فرهنگی وجود دارد اما اکنون چون این گونه اقدامات قانونی، همراهی با سران معترض و موجب تشدید بحران تلقی میشود، زمینه پذیرش آن در میان نمایندگان مجلس و مردم ضعیف است. (البته اینها به معنی نفی نقاط مثبت و تلاش صادقانه این دولت نیست.)
پس باید قبول کنید که جناب عالی و جناب آقای کروبی تبدیل به مانعی برای اصلاحات مورد نظر خودتان و بسیاری از دلسوزان انقلاب اسلامی شده اید. اینجانب حدس قوی دارم که اگر رهبر گرانقدر انقلاب خیالشان از ناحیه شما دو بزرگوار راحت شود به سراغ خودکامگیها و لجاجتهای بزرگوار سوم یعنی رئیسجمهور محترم و خطاهای برخی افراطیهای مدعی اصولگرایی خواهند رفت. لااقل چندماهی امتحان کنید، اگر این گونه نبود به راه خود که آن را بی نتیجه و مضر میدانم ادامه دهید. خودتان در بیانیه آورده اید که حجم اخبار اقتصادی و اجتماعی در مقایسه با اخبار سیاسی اندک است. این جمله مؤیدی است بر مدعای ما که بحران کنونی مانعی است برای ارزیابی و نظارت بر عملکرد اقتصادی و اجتماعی دولت و پاسخگو بودن آن.
در بیانیه شما نکات مثبت و گامهایی به سوی اتحاد و رفع بحران دیده میشود مانند محکوم کردن رسانههای بیگانه، تبری از شعارهای ضد اسلام و جدا کردن راه خود از راه خارج نشینان از همه مهمتر تأکید بر التزام به قانون اساسی، گر چه یکی از اصول قانون اساسی اصل ولایت فقیه است و مطابق آن باید در معضلات اجتماعی و سیاسی نظر رهبری را فصل الخطاب بدانیم هرچند قانع نشده باشیم و در بیانیه شما به این اصل توجه لازم مبذول نشده است.
از سوی دیگر، بخشی از این بیانیه نشان میدهد که جناب عالی میلی به پایان یافتن این بحران ندارید و مایلید این شعله هر چند کم سوتر همچنان افروخته باشد، البته به زعم خود برای دفاع از حقوق مردم، در حالی که با فراهم شدن زمینه مناسب برای قانون گریزی و بسته شدن دست مصلحان قانونی، حقوق مردم به شکل دیگری پایمال میشود و با بهره گیری دشمنان خارجی از این بحران، اقتدار نظام اسلامی و منافع ملی نیز آسیب میبیند.
رهبر بزرگوارمان در نطق اخیر خود از اقدامات جناب عالی و جناب آقای کروبی به «غفلت» تعبیر کردند، همان چیزی که اینجانب در مناظره تلویزیونی به «لغزش سیاسی» تعبیر کردم و برخی بر من خرده گرفتند که کار اینها بالاتر از لغزش بوده است، در حالی که تعبیر «غفلت» ملایم تر به نظر میرسد.
به هر حال، اینها علامتهایی است که ایشان به شما میدهند برای تغییر مسیر و تقویت وحدت ملی. امیدوارم این فرصتها مغتنم شمرده شود و اولین اثر آن این باشد که راه پیمایی 22 بهمن مظهر وحدت ملی و نقطه پایان بحران خود ساخته کنونی باشد. این حادثه مبارک را دور نمی بینم زیرا جناب عالی را پیرو امام علی ـ علیهالسلام ـ میدانم. فرضاً در ماجرای اخیر حق تماماً به جانب شما باشد باید مانند امیرالمؤمنین به خاطر حفظ اسلام و وحدت اسلامی از حق خود بگذرید و البته حقوق عمومی در جای خود پیگیری خواهد شد. از جناب عالی با سابقه خوب در انقلاب اسلامی، این انتظار دور از ذهن نیست. لینک مطلب:سایت تابناک
علی مطهری
یکی ازدوستان شعری در مورد آقای کروبی نوشته بودند که این بهانه ای شد برای اظهار نظر بنده و متعاقبا پاسخ ایشان به نظرات و...
اظهار نظر من
دوست عزیز یا شما خوابید و یا خود را به خواب زده اید که در صورت دوم هیچ کاریتان نمی شود کرد
کروبی بفرض اگر پولی خورده از یک شخصی گرفته از بیت المال که صرف هزیه های انتخاباتی نکرده است
مسلمان احتمال دارد حرام بخورد دزدی بکند و ......
ولی مسلمان هیچ وقت دروغ نمی گوید
اگر خود را بهتر از دیگران پنداری مطمئن باش که این اثری از شیطان است
چه بسا همان بدها کارهای انجام داده اند که در پیش خدا از شما عزیزتر باشند
ایمانی که با تعصب کورکورانه همرا باشد پشیزی نمی ارزد و نتیجه اش همان می شود که کلی از مردم از دین فاصله می گیرند
گناهی که انسان را پشیمان سازد بهتر است از عبادتی که وی را مغرور سازد
پاسخ ایشان
سلام
سید جان
در پاسخ نظرت در وبلاگم باید بگویم که
آدمی که دم از آزادی بیان میزند نباید به دیگران تهمت بزند.
کروبی سیصد میلیون را که گرفت بعدش قرار بود چه کند برای جزایری؟
آیا برای آنکه با امثال من مخالفت کنی باید از کروبی و کرباسچی و . . . دفاع کنی؟ مسئله سیصد میلیون را دادگاه جمهوری اسلامی تایید کرده اما اتهامات شما به دکتر را شبکه بی بی سی!
سید با عرض احترام باید بگویم شما روی عقیده خود تعصب لجاج گونه میورزید.
بنده خدا، آزادی یعنی اینکه بنده بتوانم برای کاندیدای محبوب خودم تبلیغ کنم بی آنکه کسی ناسزایم بدهد. آزادی یعنی اینکه وقتی داردم عکس دکتر را به دبوار میچشبانم ناسزای ناموسی نشنوم.
شمال شهر تهران را اگر بودی و اواخر تبلیغات میدیدی . . . این را به پای امثال تو نمینویسم اما دختر و پسر وسط خیابان توانیر پارتی برگزار کرده بودند با رقص و آواز و . .. با عرضه شرمندگی بوسه. ما اینها را دیدیم که برآشفتیم. اینها خبرهایی است که به گوش مسلمانانی چون تو نمیرسانند. از عقیده ات دفاع کن اما توجهنما که حرف امثال فائزه و حجاریان را که به هیچ چیز معتقد نیستند؛ تکرار نکنی. نگاهی به طیف یاران موسوی بینداز.
سید! صرف هزینه بیت المال برای تبلیغات به نفع دکتر آیا مصداقی هم دارد یا صرفا در حد یک ادعاست؟ راستیندیدی دانشگاه آزاد چقدر برای موسوی خرج کرد؟ پول دانشجویان آنجا بیت المال نیست؟
برادر مسلمانت علی
و نهایتا جواب بنده
با سلام و ادب
بنده منظورم از دروغ و ریا فقط یک شخص نیست بلکه همه ما باید مراقب این امر باشیم
ولی سوالی که از شما برادر مسلمانم دارم
1- هزینه تبلیغات کاندیدای مورد نظر شما از کجا بود نمی خواهم بشنوم که مردم این پول را خرج کردند که در این صورت آقای هاشمی هم از مردم بودند که برای مهندس موسوی تبلیغات کردند.
2-آیا اتهام به کسی همانند آقای هاشمی که بیش از 50 سال رفاقت با رهبر انقلاب از طرف وی در مناصب مهمی چون مجمع تشخیص قرار گرفته اند موضع رهبری را تضعیف نمی کند؟یعنی رهبر ایشان را به اندازه من و شما یا به اندازه کاندیدای شما نمی شناسد؟
3- چرا شخصی چون پالیزدار وقتی اتهامی به اشخاصی در جمع 200 نفری دانشجویان می زند 10 سال به حبس محکوم می شود ولی وقتی این اتهامات از طرف کاندیدایی در رسانه عمومی 70 میلیونی مطرح می گردد ایشان به عنوان قهرمان معرفی می گردند آیا این یعنی اینکه همه در برابر قانون مساویند!!
4-آیا کشور فقط متعلق به من و شما قشر مسلمان و نمازخوان است و همان افراد بی حجاب و... سهمی ندارند و ما می توانیم بجای آنها تصمیم بگیریم؟
5- آیا میزان رای ملت است یا اینکه میزان رای مومنان و نمازگزاران است؟آیا این روش خوبی برای صدور انقلاب و جذب افرادی که در اعتقاداتشان ضعیف هستند می باشد.
6-آیا صرف حمایت عده ای از این افراد از مهندس موسوی باعث می شود که او را تکفیر کنیم در حالیکه امام علی هنوز هم طرفدارانی دارد که او را خدای خود می دانند پس ما باید از امام خود دوری کنیم؟
7- آیا سه روز قبل رئیس بانک مرکزی اعلام نکرد که میزان تورم از 26 به 22 کاهش یافته است در حالیکه در مناظره کاندیدای شما آنرا 16 درصد اعلام کرد و ما بخاطر اینکه مهندس موسوی میزان تورم را 25 درصد اعلام کرد در روزنامه دولتی ایران با تیتر بزرگ نوشتیم موسوی دروغ می گوید!!! این خلافه گویی نیست.
8- وقتی رسانه ملی آشکارا از یک کاندیدایی حمایت می کند و ما اخبار درست را فقط در رسانه های خارجی می شنویم تکلیف چیست؟
9-آیا زیر سوال بردن دولتهای قبل که توسط همین ملت و با انتخاباتی که همه قبولش داشته اند توهین به آگاهی و شعور ملت نیست ؟یعنی شما همه انتخاب هایتان اشتباه بوده و فقط در دولت نهم انتخاب درستی داشته اید؟
10-آیا حکمیت قوه قضائیه که سه نفر از آنها از اعضای دولت کنونی هستند به نظر شما می تواند بی طرفانه باشد .
11-به فرض که دانشگاه آزاد برای مهندس موسوی خرج کرده آیا از دانشجویان برای تبلیغات به زور پول گرفته یا اینکه قسمتی از درآمدش را صرف این کار نموده است؟
12- دوست عزیز!باورکن که اسلام زورکی نمی شود و به زور ما نمی توانیم مردم را به بهشت ببریم که در اینصورت باید همه زندانی های حبس ابد اهل بهشت بودند.هر عملی که بدون از آزادی و انتخاب باشد فاقد ارزش است .
لازم نیست ما مردم را بزور به رعایت موازین شرعی و حجاب و...مجبور سازیم بلکه کافی است ما که ادعای دینداری می کنیم رفتار و کردارمان را اصلاح کنیم که مردم به رفتار و کردار آمرین به معروف بیش از گفتارشان توجه دارند.
به قول مولا امیرمومنان مردم بردین ملوک خود هستند بنابراین اگر من و شما در رسانه عمومی به عنوان یک مسئول پرطرفدار خلافه گویی کنیم قبح این عمل از بین می رود.
بیشتر بودن یک گناه در جامعه فاجعه نیست ولی از بین بردن قبح یک عمل قبیح و زشت فاجعه ای بزرگ است.
دوست عزیز !باور کن ضربه ای که این مردم به ظاهر بی اعتقاد می توانند به دین بزنند خیلی کمتر از ضربه ای است که من و شما و مدعیان دینداری می زنند چون ما اشتباهات خود را به حساب دین می گذاریم ولی این قوم بدبخت کسی ازشان حرفی نمی شنود حتی اگر حرفشان صحیح هم باشد.
شما از تعریف آزادی گله مندید و من از تعریف دینداری
چون بیشتر کسانی که من باهاشون دوست هستم اعم از طلبه و بسیجی و ... پس از اینکه شنیدند رای من به مهندس موسوی است از من روی برگردانده اند و گفتند که این کار شما سفاهت و ضعف دینی است و از شما چنین انتظاری نداشتیم!!!!!!!
آیا این است دینی که ما مدعی ایمان به آن هستیم.
دوست عزیز! اگر شما دلتان از عده ای بدحجاب و بی حجاب خون است باکی نیست چون از آنها انتظاری نداریم ولی من دلم از کسانی خون است که خود را پیرو سیرت نبوی و علوی می دانند و خود را بهتر از بقیه می پندارند
در حالیکه امام در کتاب چهل حدیث فرموده اند:
گناهی که انسان را پشیمان سازد بهتر از عبادتی است که وی را مغرور سازد.
برادرم همه کسانی که در خیابانها ریختند آشوبگر نیستند خس و خاشاک هم نیستند آمریکایی و خارجی هم نیستند و جیره خوار هم نیستند و پول هم نگرفته اند که جان خود را فدا کنند و .... بلکه عده ای علاقمند نظام هستند که دارند بی اعتماد می شوند و کسی آدم حسابشان نمی کند.و اکثرشان شما را نمی گویم ولی از من خیلی بهتر و متدین و شجاعترند و فقط بخاطر آرمان خود از همه چیزشان حاضرندکه بگذرند.
امیدوارم مسئولین محترم از روی عناد به پیشنهادات هاشمی رفسنجانی ننگرند بلکه به عنوان یک دوست و همرزم و همسنگر رهبر انقلاب او را بپذیرند.
امیدوارم خداوند آخر و عاقبت ما را بخیر کند که مهم فقط عاقبت به خیری است
یا علی و یا حسین
به گزارش قلم نیوز، به نقل از سایت«آینده»، این دیدار مدتی پیش انجام شده و آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی برای عیادت از پدر مهندس موسوی به منزل وی در منطقه بوذرجمهری تهران رفتهاند و در دیداری صمیمانه که علاوه بر مهندس موسوی دیگر اعضای خانواده این دو شخصیت نیز حضور داشتهاند، از پدر ایشان عیادت کردهاند. در یکی از دیدارهای رهبر انقلاب نیز ایشان عصایی را به پدر مهندس موسوی هدیه داده اند. روابط صمیمانه و نزدیک «میرحسین موسوی خامنه» با آیتالله «سید علی حسینی خامنهای»، علاوه بر مسئولیتهای این دو بزرگوار به خاستگاه ایشان، «خامنه» نیز برمیگردد.
خامنه یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی و مرکز بخش مرکزی شهرستان شبستر در 75 کیلومتری تبریز است. با این حال برخلاف برخی شایعات درباره ارتباط نزدیک فامیلی موسوی و رهبری انقلاب، آنها صرفاً رابطه فامیلی دوری با هم دارند.
آیتالله خامنهای و میرحسین موسوی هر دو علاوه بر عضویت شورای انقلاب، از پایهگذاران حزب جمهوری اسلامی بودهاند و همچنین آیتالله خامنهای صاحب امتیاز روزنامه جمهوری اسلامی ـ ارگان این حزب ـ و مهندس موسوی، مدیرمسئول و سردبیر آن بودهاند.
با وجود آن که به دلیل اختیارات درهم تنیده رئیسجمهور و نخستوزیر در دهه اول انقلاب برخی اختلافات ناگزیر بین رهبر انقلاب (رییس جمهور وقت) و موسوی رخ داد و منجر به اصلاح قانون اساسی شد، اما مهندس موسوی تأکید کرده که هماهنگی با رهبری، یکی از ملزومات اولین مقام اجرایی کشور است.
مهندس موسوی پس از پایان نخستوزیری خود و آغاز رهبری آیتالله خامنهای، به عنوان مشاور رهبر انقلاب و نیز عضو منصوب ایشان درمجمع تشخیص مصلحت نظام مشورتهای خود را به رهبر انقلاب ارائه میداده است.
همچنین، مهندس موسوی از کسانی بود که بدون داشتن مسئولیت اجرایی از سوی رهبر انقلاب به جلسات هماندیشی سران نظام که برای مشورت درباره مسئله هستهای تشکیل شد، دعوت گردید و در آن جلسات نیز موضع وی برخلاف مواضع برخی مسئولان وقت، به موضع حضرت آیتالله خامنهای مبنی بر مقاومت بر فناوری اتمی نزدیک بود.
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای باراک اوباما
رئیسجمهور منتخب ایالات متحده آمریکا
از اینکه توانستید آراء اکثریت شرکتکنندگان در انتخابات را به خود جلب کنید تبریک میگویم. میدانید فرصتهایی که از ناحیه خداوند به بندگان هدیه میشوند زودگذرند و میتوانند در مسیر کمال انسان و صلاح ملتها و یا خدای ناکرده در مسیر سقوط علیه ملتها به کار گرفته شوند. امیدوارم جنابعالی با ترجیح مصالح حقیقی مردم و انصاف و عدالت بر تقاضاهای سیریناپذیر اقلیتی خودخواه و ناصالح، از فرصت خدمت، حداکثر استفاده را به عمل آورید و نام نیکی از خود به جای بگذارید.
توقع عمومی این است که پاسخگویی سریع و روشن به مطالبه تحول صحیح و اساسی در سیاستهای داخلی و خارجی دولت آمریکا که خواست همه ملتهای جهان و ملت آمریکاست، سرلوحه و محور همه برنامهها و اقدامات دولت آینده شما قرار گیرد.
از سویی ملت آمریکا که دارای گرایشات معنوی است انتظار دارند که همه توان و همت دولت در مسیر خدمت به مردم، اصلاح وضعیت بحرانی اقتصادی، بازیابی حیثیت، روحیه و امید آنان و رفع کامل فقر و تبعیض، احترام کامل به کرامت، امنیت و حقوق انسانی و تقویت بنیانهای خانواده که از جمله تعلیمات انبیاء الهی است در سرزمین آمریکا مصروف شود.
از سوی دیگر، ملتهای جهان انتظار دارند که سیاستهای مبتنی بر جنگطلبی، اشغالگری، زورگویی، فریبکاری، تحقیر ملت ها و تحمیل روابط تبعیضآمیز و غیرعادلانه بر آنان و برمناسبات جهانی که موجب انزجار همه ملتها و اکثریت دولتها از حاکمان آمریکا و مشوهشدن حیثیت مردم آن کشور شده است به رفتاری مبتنی بر عدالت و احترام به حقوق انسانها و ملتها، دوستی و عدم دخالت در امور دیگران تبدیل گردد و دایره دخالتهای دولت آمریکا به مرزهای جغرافیایی آن کشور محدود شود. به ویژه در منطقه حساس خاورمیانه، انتظار آن است که رفتار ناعادلانه شصت ساله به سوی استیفای کامل حقوق حقه ملتها به خصوص ملتهای مظلوم فلسطین، عراق و افغانستان تغییر جهت دهد.
ملت بزرگ و تمدنساز و عدالتجوی ایران از تحولات اساسی، عادلانه و واقعی در سیاستها و رفتارها به ویژه در این منطقه استقبال میکند.
اگر در مسیر الهی و در جهت اجرای تعلیمات پیامبران الهی گام برداشته شود امید میرود که خدای بزرگ یاری کند و خسارات سنگین گذشته تا حدودی جبران شود.
از خداوند متعال برای آحاد بشریت و همه ملتها، سعادت، سلامت، سربلندی و رفاه و برای حاکمان ومدیران جوامع عبرتآموزی از گذشتگان، اغتنام فرصت خدمت، بسط مهرورزی، رفع ظلم و برپایی عدالت و رعایت دستورات الهی، مسئلت دارم.
محمود احمدی نژاد
رئیس جمهوری اسلامی ایران
وقتی معلوم شد که مدیر کل پارلمانی دولت -تحت مسئولیت آقای رحیمی معاون پارلمانی رئیس جمهور- به بهانه کمک 5 میلیون تومانی دولت برای ساخت و تعمیر مساجد، 2 برگه رسید، از برخی نمایندگان امضاء کننده طرح استیضاح آقای کردان دریافت می کرده و نمایندگان با این تصور که برای دریافت این کمک 5 میلیون تومانی امضای 2 برگه ضروری است، هر 2 برگه را امضاء می کرده اند... اما هوشیاری چند تن از نمایندگان مجلس و پیگیری ماجرا مشخص کرد که یکی از 2 برگه، مربوط به دریافت کمک 5 میلیون تومانی است و برگه دیگر خطاب به رئیس مجلس نوشته شده و نماینده امضاء کننده بی آن که بداند با امضای برگه دوم انصراف خود از امضای طرح استیضاح کردان را به اطلاع رئیس مجلس رسانده است!ادامه و لینک مطلب
موقع انتخابات مطالبی را در مورد اکبر اعلمی نوشته بودیم که ایشان نماینده ای هستند که هیچ پرونده مالی و اخلاقی در پرونده شان ندارند شاید برای برخی از دوستان این مطلب ساده و پیش پا افتاده به نظر می رسید که مگر نماینده مجلس هم می تواند پرونده مالی داشته باشد و اینکه ایشان چک سفید یک شرکت دولتی را نپذیرفته و تصویر آنرا به مجلس آورده بودند کسی ابراز احساساتی نشان نداد البته آقای اعلمی دیگر در مجلس نبودند که ببینیم گول پنج میلیون تومان را می خورند یا نه!!و شاید من نمی دانم که مبلغ چک سفید بیشتر است یا پنج میلیون تومان .
ولی ان شاا... گرفتن این پول هم از طرف برخی غیر عمدی بوده است مانند این نوشته:
در خبرها می خوانیم محمد عباسی مدیرکل پارلمانی دولت قصد داشته پس از دادن پنج میلیون تومان به نماینده ها از آنها (به طوری که متوجه نشوند) امضایی بدین مضمون بگیرد که استیضاحشان را از وزیر پس گرفته اند؛
آگاهان احتمال می دهند ایشان از راهی که در زیر نمونه اش توضیح داده شده است، توانسته از برخی از نمایندگان امضا بگیرد.
- بیا این چک پنج میلیونی رو بگیر، این رسید رو هم امضا کن؛
-- وایستا بخونمش ...
- اِ ... اون بالا رو نگاه کن! از او بالا کفتر می آیه، یه دانه دختر می آیه!!
( و نماینده مذکور حواسش پرت شده و متن را نخوانده و ناخواسته امضا کرده است.)
البته از آنجا که یک نماینده دیگر حواسش بوده است که مجلس سقف دارد و کفتر نمی تواند از آن بالا وارد محیط مجلس شود به بالا نگاه نکرده و متن را می خواند و ...
-- این چیه بهم دادی من امضا کنم؟ این که توش نوشته:«من کردان را دوست دارم و او را استیضاح نمی کنم!»
- ببخشید اشتباه شد! بیا این یکی رو امضا کن ...
-- چی چی رو اشتباه شد؟! شترق!! (شنیده ها حاکی از آن است این شترق صدای حاصل از برخورد یک صورت با یک عدد دست بوده است!)
مارها قورباغهها را می خوردند و قورباغهها از این نابسامانی بسیار غمگین بودند
تا اینکه قورباغهها علیه مارها به لک لکها شکایت کردند
لک لکها چندی از مارها را خوردند و بقیه را هم تار و مار کردند و قورباغهها از این حمایت شادمان شدند
طولی نکشید که لک لکها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغهها
قورباغهها ناگهان دچار اختلاف دیدگاه شدند
عده ای از آنها با لک لکها کنار آمدند و عدهای دیگر خواهان بازگشت مارها شدند
مارها بازگشتند ولی اینبار همپای لک لکها شروع به خوردن قورباغهها کردند
حالا دیگر قورباغهها متقاعد شدهاند که انگار برای خورده شدن به دنیا آمده اند
ولی تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است !
اینکه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان !!؟؟
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم ؟
تعجب نکنید، این حقیقت وصف حال جامعه امروزی ماست ! چرا که شکاف طبقاتی بقدری عمیق شده و هر روز نیز عمیق تر هم می شود. چنانکه یکی از شدت سیری در حال ترکیدن است و در مقابل او یکی که نه بلکه هزاران نفر در اثر شدت نداری، گرسنگی و ضعف رمقی برایشان باقی نمانده است!
حقیقت این است که بررگترین فاجعه اقتنصادی که در جامعه امروز ما اتفاق افتاده این است که بدنه اصلی اجتماع را که باید اکثرا طبقات متوسط تشکیل دهند متاسفانه طبقات فقیر تشکیل می دهند! چون آن طبقه متوسطی که دستش به دهانش برسد و نه چندان ثروتمند باشد که نداند با این همه ثروت چه کند و نه چندان فقیر که شب و روز در فکر تامین مایحتاج روزانه اش باشد و اسیر قسط و وام و قرض و بدهکاری نباشد، الان دیگر وجود ندارد. البته باز هم تعجبی ندارد چون جای آن را دو طبقه ی متمایز گرفته اند : یک طبقه فوق العاده ثروتمند با پولهای باد آورده و زندگی های افسانه ای که البته تعدادشان اندک است و از چند درصد جامعه فراتر نمی رود و یک طبقه بزرگ که اکثریت جامعه را تشکیل می دهد و با رنج و مشقت زندگی می کند و اتفاقا تمام فشارهای کاری و زحمات جامعه هم بر روی دوش این گروه اخیر است و اینجاست که همه حرفی که ما می خواهیم بزنیم در همان یک جمله بالا آمده است که هزاران نفر به رنج و یکی به گنج ! و شما در این میان لازم نیست پرتغال فروش را پیدا کنید چون با گذشت زمان و استمرار این واقعیت تلخ بر این باوریم که دیگر پرتغال فروشی وجود ندارد!
در ادبیات لرها اگر رجوع کنیم، خواهیم دید که ضرب المثل جالبی دارند که خیلی مفید و مختصر در این باره می گویند :
شد غلامی که آب جوی آرد
آب جوی آمد غلام ببرد
صید هر بار ماهی آوردی
ماهی این بار رفت و صید ببرد!