سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چگونه از اهل دانش باشد کسی که در مسیرآخرت رو به دنیا دارد و چیزی را که به وی زیان می رساند، از آنچه به وی سود می بخشد بیشتر دوست دارد . [عیسی علیه السلام]
روزی تو خواهی آمد
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» نحوه شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام در منابع اهل تسنن

ویژه نامه شهادت حضرت فاطمه الزهرا(س)   
مردم بی‎وفای آن عصر به دنبال تحریک برخی به در خانه دختر رسول خدا آمدند و نسبت به وصی پیامبر اکرم، امیرالمومنین علی علیه السلام بی‎حرمتی کردند و این هجوم به خانه وحی ضایعاتی را در پی داشت و حضرت زهرا علیهاالسلام، عزیز رسول خدا، همو که پیامبر اکرم بارها در موردش فرموده بود: "کسی که فاطمه دخترم را آزار دهد، مرا آزار داده و کسی که مرا آزار دهد باعث ناخشنودی خدا می‎شود"؛ را صدمه زدند.
نارضایتى‎هاى حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام از برخی صحابه
از جمله مسائل قابل طرح و بحث که مربوط روزهای آخر زندگی حضرت زهرا علیهاالسلام می‎شود مسئله ناراضى بودن حضرت زهرا علیهاالسلام از برخی صحابه رسول خدا است (چه این که نارضایتى حضرت فاطمه علیهاالسلام، نارضایتى رسول خدا و در نتیجه نارضایتى خداوند بارى تعالى است) ما در این جا با ذکر اسناد و مدارکى از اسلاف عامه که از معتمدین و بزرگان ایشان هستند، این مسئله و دلائل آن را مورد بررسى قرار می‎دهیم.
حضرت زهرا علیهاالسلام
قسمت اول ـ تدفین شبانه
از دلایلى که نارضایتى حضرت زهرا علیهاالسلام را مى‎رساند و علماى اهل تسنّن در منابع خویش ذکر کرده‎اند، تدفین مخفیانه و شبانه است. به راستى چرا باید دختر بزرگوار حضرت رسول اکرم صلى الله علیه وآله وصیت نمایند تا ایشان را بدینگونه و شبانه تدفین نمایند؟! و کسی بر پیکر مطهر ایشان نماز نخواند؟!

پاسخ این سؤال در لابلاى کتب اهل تسنن موجود می‎باشد.
متن کامل ویژه نامه در سایت تبیان



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( سه شنبه 87/3/14 :: ساعت 9:9 صبح )
»» دیوارهای شیشه ای

یک روزی از روزها دانشمندى آزمایش جالبى انجام داد. او یک آکواریوم ساخت و با قرار دادن یک دیوار شیشه‌اى در وسط آکواریوم آن ‌را به دو بخش تقسیم ‌کرد.
در یک بخش، ماهى بزرگى قرار داد و در بخش دیگر ماهى کوچکى که غذاى مورد علاقه ماهى بزرگتر بود.
ماهى کوچک، تنها غذاى ماهى بزرگ بود و دانشمند به او غذاى دیگرى نمى‌داد.
او براى شکار ماهى کوچک، بارها و بارها به سویش حمله برد ولى هر بار با دیوار نامرئی که وجود داشت برخورد مى‌کرد، همان دیوار شیشه‌اى که او را از غذاى مورد علاقه‌اش جدا مى‌کرد.
پس از مدتى، ماهى بزرگ ازحمله و یورش به ماهى کوچک دست برداشت. او باور کرده بود که رفتن به آن سوى آکواریوم و شکار ماهى کوچک، امرى محال و غیر ممکن است.
در پایان، دانشمند شیشه ی وسط آکواریوم را برداشت و راه ماهی بزرگ را باز گذاشت. ولى دیگر هیچگاه ماهى بزرگ به ماهى کوچک حمله نکرد و به آن‌سوى آکواریوم نیز نرفت.
میدانید چـــــرا ؟
دیوار شیشه‌اى دیگر وجود نداشت، اما ماهى بزرگ در ذهنش دیوارى ساخته بود که از دیوار واقعى سخت‌تر و بلند‌تر مى‌نمود و آن دیوار، دیوار بلند باور خود بود ! باوری از جنس محدودیت ! باوری به وجود دیواری بلند و غیر قابل عبور ! باوری از ناتوانی خویش .

اگر ما در میان اعتقادات و باورهاى خویش جستجو کنیم، بى‌تردید دیوارهاى شیشه‌اى بلند و سختى را پیدا خواهیم کرد که نتیجه مشاهدات وتجربیات ماست و خیلى از آن‌ها وجود خارجى نداشته بلکه زائیده باور ما بوده و فقط در ذهن ما جاى دارند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( جمعه 87/3/3 :: ساعت 9:21 عصر )
»» حکایت پادشاه و بادمجان

گویند:پادشاهی داشت بادمجان می خورد ندیمش درباره فواید بادمجان مقاله ها برایش خواند.

چون پادشاه از خوردنش سیر شد و به اصطلاح دل زده شد گفت:از بادمجان خوشمان نمی آید!

ندیمش بار دیگر در ذم و نکوهش بادمجان جملات زیادی گفت!

پادشاه رو به ندیمش کرد و گفت :همین حالا تو داشتی بادمجان را تعریف می کردی؟!!!

ندیم گفت: پادشاه به سلامت باد! مرا چیزی گفتن که شما را خوش آید نه بادمجان را!!!!

تا زمانی که کمکهای ایران به کشورهایی همانند آذربایجان و افغانستان و عراق بیشتر از آمریکاست آنها در حمایت از ما جملاتی می گویند و اگر روزی پول بیشتری ازطرف آنها برسد همان روز قید ایران را زده و بر علیه اش سخن می گویند:

بدون شک حمایت کشور دوست و برادر و همسایه مان عراق را از مالکیت امارات بر جزایر سه گانه ایرانی شنیده اید.!!!!
دولت عراق از حق مالکیت امارات بر جزایر سه گانه ایرانی حمایت کرد!!!
البته کار خوب این است که یکی به میخ بکوبند و یکی به سندان
,تا هر دو را همزمان در دست داشته باشند.

قابل توجه مسئولین محترم:احتمالا" شهریه کشور عراق به موقع پرداخت نگردیده است!!!

ای دریغ ! آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم.

کاش به جای سرمایه گذاری در اینگونه کویرها, در داخل کشور و در سرزمینهای حاصلخیز خودمان به فکر کشت و کار می بودیم!!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( پنج شنبه 87/2/19 :: ساعت 10:50 صبح )
»» واکنش دختر استاد شهریار نسبت به سریال شهریار

انتقاد «مریم بهجت تبریزی» نسبت به سریال «شهریار»؛

دختر شهریار: سریال «شهریار» ارتباطی با زندگی واقعی پدرم ندارد

خبرگزاری فارس: «مریم بهجت‌ تبریزی» فرزند استاد شهریار در واکنش به سریال «شهریار» گفت: اعلام می‌کنم که آنچه به عنوان سریال شهریار از شبکه دو پخش شده، ارتباطی با زندگی شاعر بلند‌آوازه ایرانی، شهریار نداشته است.

«مریم بهجت‌ تبریزی» فرزند استاد شهریار در واکنش به سریال «شهریار»(کمال تبریزی) به خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس گفت: سریالی که با نام «شهریار» از شبکه دوم سیما در حال پخش است، متاسفانه دارای صحنه‌ها و سکانس‌هایی غیرواقعی و توهین آمیز به شخصیت استاد شهریار بوده که نه تنها با واقعیت‌های حیات آن بزرگوار همخوانی نداشته و ندارد، بلکه با تحریف و تغییراتی همراه بوده است که نهایتا به مسخ شخصیت حقیقی و اجتماعی و ادبی پدرم -که محبوب‌ترین شاعر ایران در قرن حاضر است- منجر می‌شود.
وی ادامه داد: متاسفانه با تماشای اهانت‌های ناروا به مادرم و تصویری مبهم از یک معلم فرهنگی شریف، متوجه شدم که سریال شهریار بدون کمترین تحقیق و پژوهش سرهم‌بندی و نگارش شده است.
فرزند محمدحسین بهجت‌تبریزی با اشاره به ذکر نام خانواده شهریار در تیتراژ این سریال به فارس گفت: می‌خواهم بگویم شما که خانواده شهریار را در جریان این سریال نگذاشتید و اطلاعات مستندی هم از آنها نگرفته‌اید، چگونه در تیتراژ انتهای سریال از آنها تشکر می‌کنید؟! وقتی این مطلب را بیننده سریال می‌بیند، فکر می‌کند که حتما خانواده شهریار نیز با این سریال همکاری داشته‌ است.
وی افزود: اگر من را از این جریان مطلع می‌کردند،ابتدا درخواست می‌کردم که فیلمنامه را بخوانم.

             ادامه مطلب در لینک منبع

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( سه شنبه 87/2/17 :: ساعت 11:58 صبح )
»» مجلس به نوبت

 در اداره ای که ما کار می کنیم سال قبل وقتی اسامی کارکنان نمونه را اعلام کردند همه مان خندیدیم چون همه فکر می کردیم که این طنزی بیش نیست که بعدا" متوجه شدیم نه تنها طنز نیست بلکه عین واقعیت است.

وقتی بعدا" همکاران با رئیس در مورد شاخص های انتخاب سوال کردند گفته بود که از این پس انتخاب کارمند نمونه نوبتی است!!!! و به ترتیب همه معرفی خواهند شد.!!!

وقتی یک روز با رئیس کل در مورد شرایط متفاوت کاری همکاران و یکسان بودن حقوق و مزایا صحبت کردند و اعتراض داشتند مبنی بر اینکه کسی که در قسمت تولید کار می کند بدلیل شیفت بودن و سرو کار داشتن با انواع مواد شیمیایی و آلودگی های تنفسی و صوتی و میدانهای مغناطیسی قوی و... و حساسیت کار و نیاز به دقت و حوصله و استرس  با کسی که بصورت روزکار و در قسمت اداری و با قابلیت استفاده از تمام امکانات رفاهی  و ورزشی و....از لحاظ حقوق و مزایا فرقی داشته باشد اعلام کردند:آقا شرکت یک سفره گسترده شده ایست که هر کسی به نحوی دارد ارتزاق می کند شما کار خود را بکنید چه کار به بقیه دارید؟!!!

از بررسی دو مورد بالا و با توجه به اینکه انصافا" کشورمان ایران یک سفره گسترده ای است که فقط عده خاصی می توانند بهتر ارتزاق کنند .به عنوان مثال امسال برای مسکن نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مبلغ 250 میلیارد سال اختصاص داده شده که برای هر نماینده 86 میلیون تومان بیشتر نمی رسد با وضعیت خودم که با داشتن بیش از 7 سال هنوز 5 یا 6 سال دیگر باید صبر کنم تا نوبت وام مسکنم فرا رسد تازه آن موقع مبلغ 18 میلیون خواهم گرفت و با این تورم مسکن کمترین قیمت مسکن آن موقع بدون شک بیش از صد میلیون خواهد بود البته نا گفته نماند که بنده ماهانه مبلغ چهارهزاروپانصدتومان به عنوان حق مسکن دریافت می کنم تازه شکر خدا که ما شاغلیم و از شغلمان راضی هستیم.

بنابراین به کاندیداهای عزیز حق میدهم که برای بدست آوردن هر رای سور و میهمانی بدهند یا با پول آرایی را خریداری نمایند یا وعده هایی دهند و.....

از طرفی در اوایل مجلس هفتم خیلی ها ادعا می کردند که این بهترین مجلس یا همان مجلس نمونه ماست  همان  نمایندگانی که دیگر حوصله شرکت در برخی از جلسات مجلس را هم ندارندو...

پیشنهاد من این است که برای تحقق عدالت اجتماعی و امکان ارتزاق عموم ملت شریف از این سفره گسترده ایران نمایندگی مجلس به صورت نوبتی باشد ونمایندگان  از هر قوم و قبیله یا حتی خانواده با کاهش مدت نمایندگی از چهار سال به یک سال انتخاب شوند .

شاید بعضی ها اعتراض کنند که پس تخصص و آشنایی به قانونگذاری و .... چه می شود؟

عرض می کنم وقتی که قرار است هیچ قانونی در کشور اجرا نشود و هر کسی قانون را بر اساس رای شخصی خود تفسیر و اجرا می کند مصوبات مجلس هر چه باشد فرقی نمی کند و این قانون اگر در آن خیری باشد به طبقه از ما بهتران و چنانچه خیری در آن نباشد برای طبقات پایین کشور قابل اجرا خواهد بود.

و من اکنون به کاندیداهای عزیز عرض می کنم که وقتی گذارتان به مجلس عزیز و صندلی های سبزش رسید:

یاد آرید ای مهان زین مرغ زار

یک صبوحی در میان مرغزار



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( سه شنبه 87/2/10 :: ساعت 1:8 عصر )
»» بیمه گستاخی

یکی دوسال قبل بود . تاکسی های خیلی از مسیرها جلو ماشین خود دو نفر سوار می کردند.و من خود در این روز نفر دومی بودم که سوار جلو ماشین شدم.یکبار در را بستم ولی احساس کردم خوب بسته نشد دوباره در را باز کردم و بستم.(البته نه اینکه خیلی محکم در را ببندم).
راننده گفت: شاید چون شما می دانید که من به دوباره بستن در حساسیت دارم این کار را انجام دادید!!!؟

گفتم:احساس کردم در خوب بسته نشده بود.

گفت: نه بسته شده بود.

گفتم:نمی دانستم ولی یک بار باز و بسته کردن اضافی در بهتر از این است که مسافرتان بیفتد و هم خود او و هم شما را گرفتار و بدبخت کند.

گفت: نه برای من مشکلی پیش نمی آید بیمه برای این روزهاست دیگه پولش را می دهد!!!!؟

او این حرف را زد و من
سالهاست که در گوش خود آرام آرام

گفتن این حرف او تکرارکنان

می دهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم که چرا؟

من با هیچ منطقی جوابی برای این شخص نداشتم!

و چند روز قبل یکی از بچه ها تعریف می کرد که راننده تریلی در طی یک تصادف با دو سه ماشین سه چهار نفر را کشته بود در حالی که می توانست به بهای آسیب دیدن جزئی ماشین خود جان آنها را نجات دهد ولی می گفت من چرا خود را به خطر بیندازم بیمه دیه شان را می دهد!!!!

نمی گویم عمل این افراد را با ایثار و از جان گذشتگی شهدا و جانبازان و ... مقایسه کنیم ولی می گویم مفهوم شعر: بنی آدم اعضای یکدیگرند ........ چه شده است.؟

 این ملت چه شان شده است؟
ای کاش اگر دین نداریم لااقل آزاده باشیم. ای کاش!!!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( یکشنبه 87/2/1 :: ساعت 3:39 عصر )
»» چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟

منظور از پنیر در اینجا مهمترین خواسته و آرزوی هر شخص می باشد

ما مشتاق استخدام افراد صادق بودیم ولی اکنون نیاز به افرادی داریم که انعطاف پذیر باشند و خود را پای بند روشهای قدیمی نکنند.

هر قدر پنیر برای فرد اهمیت بیشتری داشته باشد به همان اندازه نسبت به آن وابستگی بیشتری احساس می کند.

اگر انسان خود را تغییر ندهد نابود می شود.

اگر انسان نمی ترسید چه کارهایی می توانست بکند؟

بیشتر مواقع پنیر را بو کن تا به موقع متوجه کهنه شدنش بشوی.

حرکت در مسیر جدید به انسان کمک می کند تا پنیر تازه ای پیدا کند.

وقتی انسان از دست ترس رهایی یابد احساس آزادی می نماید.

همیشه در بیرون پنیر تازه ای وجود دارد که باید دنبالش رفت!

رویای لذت بردن از پنیر جدید حتی قبل از دست یافتن به آن انسان را به سوی آن هدایت می کند.

انسان هر قدر زودتر پنیر کهنه را رها کند به همان نسبت زودتر به پنیر تازه می رسد.

آنچه انسان از آن می ترسد به اندازه ای که فکر می کند وحشتناک نیست . وحشتی که در ذهن انسان شکل می گیرد خیلی بدتر از موقعیتی است که در واقعیت وجود دارد.

زمانی تغییر انسان را متعجب می سازد که او منتظر چنین چیزی نباشد و آنرا جستجو نکند.

باورهای کهنه انسان را به سوی پنیر تازه  هدایت نمی کند.

باورهای جدید انسان را به رفتارهای جدید سوق می دهد.

وقتی انسان متوجه بشود که می تواند پنیر تازه پیدا کند و از آن لذت ببرد طرز تفکر خود را تغییر می دهد.

توجه به موقع به تغییرات کوچک انسان را برای روبرو شدن با تغییرات بزرگتر آماده می سازد.

سریع ترین روش تغییر کردن خندیدن به اشتباهات خود می باشد.

بعضی از ترسها قابل احترام هستند زیرا آنها انسان را از خطر واقعی در امان نگاه می دارند . ولی خیلی از ترس ها هم غیر منطقی هستند و زمانی که انسان به تغییر نیاز دارد مانع تغییر او می شوند.

تغییرات اتفاق می افتند  چه شما از آن بترسید و یا نترسید.

مشکل ما این است که نمی دانیم  چه چیزی را باید رها کنیم و به سوی چه چیزی حرکت نمائیم؟

هر تغییری که تحمیل شود تبدیل به یک تهدید می شود .

برداشت از کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟
نوشته اسپنسر جانسون    ترجمه محمد علی جدیری



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( یکشنبه 87/1/25 :: ساعت 7:6 صبح )
»» رابطه ما با خدای خود چگونه است؟

چقدر عجیبه ...!                                               آدرس منبعhttp://amisi.parsiblog.com/449582.htm
-چقدر عجیبه که یک ساعت عبادت به درگاه الهی ،دیر و طاقت فرسا می گذره ،ولی 60 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می گذره !
-چقدر عجیبه که 100 تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه ، اما وقتی که با همون پول به خرید می رویم ،کم به چشم می آید
-چقدر عجیبه که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد ،اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می گذره !
-چقدرعجیبه که وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم ،هر چی فکر می کنیم ،چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم ،اما وقتی که می خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم !
-چقدر عجیبه که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمان به وقت اضافی می کشه ،لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمان نمی گنجیم اما وقتی که مراسم دعا و خطابه و نیایش طولانی می شه ،شکایت می کنیم و آزرده خاطرمی شویم !
-چقدر عجیبه که خوندن یک صفحه یا بخشی از قرآن سختة ،اما خواندن 100صفحه از پر فروشترین کتاب رمان دنیا اسونه !
-چقدر عجیبه که سعی می کنیم ردیف جلوی صندلی های یک کنسرت با مسابقه رو ،رزرو کنیم ،اما به آخرین صف های نماز جماعت تمایل داریم ! 
 -چقدرعجیبه برای عبادت و کارهای مذهبی ،هیچ وقت زمان کافی در برنامه رومزه خودپیدا نمی کنیم ،اما بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تو اخرین لحظه هم که شده انجام بدیم !
-چقدر عجیبه که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می کنیم ،اما سخنان خداوند در قرآن رو به سختی باور می کنیم !
-چقدر عجیبه که همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنن یا کاری در راه خدا انجام بدن ،به بهشت برن !
-چقدر عجیبه که وقتی
جوکی رو از طریق پیام کوتاه یا ایمیل به دیگران ارسال می کنید ،به سرعت آتشی که
در جنگلی انداخته شود ،همه جا را فرا می گیرد ،اما وقتی که سخن و پیام الهی رو می شنوید دو برابر در مورد گفتن اون فکر می کنید !

آدرس منبع:http://amisi.parsiblog.com/449582.htm



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( دوشنبه 87/1/12 :: ساعت 1:6 عصر )
»» دایى؛ مردى که فوتبال جهان او را مى ستاید

مصاحبه علی دایی در ویژه نامه عید نوروز روزنامه ایران
001272.jpg 
- در آن مقطع خیلى ها دنبال این بودند که على دایى دیگر در هیچ تیمى بازى نکند. بعضى  جاها دخالت کردند یعنى مى خواستند ثابت کنند براى على دایى در فوتبال ایران جایى نیست. سایپا براى من فرصت ابراز وجود بود مى خواستم خودم را براى آخرین بار ثابت کنم. انگیزه هاى بزرگى داشتم.
اما جدایى لورانت زندگى على دایى را در سایپا و فوتبال ایران متحول کرد!
- نه! فقط یک پروسه را جلو انداخت.
سال ?? براى على دایى سالى ویژه بود. بازى با مس کرمان را به یاد بیاوریم. روزى که سایپا با مربیگرى على دایى بازى آخر فصل را آغاز مى کند. على دایى به زمین مى آید و گل قهرمانى تیمش را مى زند. توپ از دست دروازه بان رها مى شود و زیر پاى شما مى افتد، گل مى زنید، قهرمان مى شوید.
- مطمئناً روز ویژه اى در زندگى من بود اما من از خیلى قبل تر تصمیم داشتم بازى را کنار بگذارم. این تصمیم فقط در ذهن من بود.‎/‎/ هیچ کس از آن خبر نداشت، هیچ کس! حتى نزدیک ترین عناصر زندگى ام هم از این تصمیم هیچ اطلاعى نداشتند.
حتى خود على دایى هم اطلاع نداشت! چه کسى فکر مى کرد گل قهرمانى سایپا را شما بزنید، همان روز وقتى جام را بالاى سر برده اید با فوتبال و بازیگرى اش وداع کنید؟ حتى خود شما هم چنین تصورى نداشتید!
- نه، چون من هیچ وقت به گل زدن در بازیهاى خاص فکر نکردم. هیچ مسابقه اى را به یاد نمى آورم که از قبل براى گلزنى یا شادى گل برنامه ریزى کرده باشم. آن روز هم مثل تمام روزهاى دیگر!
آن توپى که شما گل کردید را فقط باید على دایى گل مى کرد. اشتباه عجیب آن دروازه بان.‎/‎/
- من توپ را ندیدم. چه زمانى که سانتر شد و چه زمانى که زیر پاى من افتاد. آن توپ مى خواست به پاى على دایى بخورد و گل شود. هیچ چیز در آن صحنه در دست من نبود. حتى دیدید که توپ روى پاى من ننشست و راحت وارد دروازه شد.‎/‎/ راحت تر بگویم خدا مى خواست آن روز من گل بزنم.
بهترین گلزن تاریخ فوتبال جهان، بدون بازى خداحافظى از فوتبال ملى کنار رفت. تأسف بار نبود؟ لطفاً نگویید قبل از شما براى دیگران بازى خداحافظى نگذاشته بودند چون هیچ کس در عرصه بین المللى نام على دایى را نداشت. نه احمد رضا عابدزاده، نه حمید استیلى، نه جواد زرینچه و دیگران!
- مى دانستم هیچ وقت بازى خداحافظى نخواهم داشت، چون همیشه سعى کردم با واقعیت ها زندگى کنم. آدم خودفریبى نیستم.
متن کامل مصاحبه 

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( دوشنبه 87/1/5 :: ساعت 11:2 صبح )
»» سال نو مبارک

 

 

ضمن آرزوی سالی سرشار از سرفرازی  سلامت و توفیق روزافزون

من راههای رسیدن به موفقیت را نمی دانم ولی راه عدم رسیدن به موفقیت این است که با گول دادن بقیه خود را فردی موفق جلوه دهیم.

مراقب باشید چیزهایی را که دوست دارید بدست‌آورید وگرنه ناچار خواهید بود چیزهایی را که بدست آورده‌اید دوست داشته‌باشید.
جرج برنارد شاو



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( چهارشنبه 86/12/29 :: ساعت 7:44 صبح )
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شعر زیبای سیب حمید مصدق و جواب زیبای فروغ فرخ زاد
هیچ کس به تو مانند نشد!
به نسیمی همه راه به هـــم می ریزد
نامه اعتراضی على مطهری به شورای نگهبان درباره رد صلاحیتش
گفتگوی انتقادی طنز با خدا
نامه علی مطهری به فرمانده سپاه پاسداران
نامه سرگشاده على مطهرى خطاب به رئیس مجلس خبرگان رهبرى
گل یاس علی
تکنولوژی جدید برای کاهش چشمگیر انتشار گاز دی اکسید کربن
راز شب بود پیکر زهرا...
جملات منتسب به امام که در صحیفه نیست
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 8
>> بازدید دیروز: 48
>> مجموع بازدیدها: 557906
» درباره من

روزی تو خواهی آمد
سیدموسی سیدمحرمی
این وبلاگ صرفا برای دیگران نوشته نمی شود بلکه هر آنچه خود علاقمند به یادداشت آن هستم به عنوان دفتر خاطرات و ذخیره اطلاعاتی که در دفتر یادداشت و خاطرات برایم مقدور نیست می باشد لذا در وهله اول برای خودم می نویسم و اگر برای کسی قابل استفاده بود که چه بهتر.مزیت وبلاگ بر دفتر عقاید و خاطرات و... این است که در سایه اظهار نظر منتقدین کم و کاست نوشته هایم معلوم می گردد در حد امکان در صدد اصلاحشان برآیم و ....

» پیوندهای روزانه

پایگاه اطلاع رسانی دکترعلی مطهری [35]
مقالات محمد مطهری فرزند شهید مطهری [382]
پژوهشهای قرآنی [129]
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت [198]
سایت مذهبی تبیان [215]
مرکز اطلاع رسانی شهید آوینی [202]
شبکه فن آوری اطلاعات ایران [155]
پایگاه اطلاع رسانی طب مکمل [249]
پایگاه اطلاع رسانی طعام اسرار [128]
استاد شهید مطهری کتابها سخنرانیها و دست نوشته ها با امکان دانلود [184]
وب سایت شخصی اکبر اعلمی [192]
تو را من چشم در راهم [255]
روزی تو خواهی آمد. [278]
[آرشیو(13)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
مطالبی در مورد کامپیوتر بهداشت و تغذیه مذهبی و ...[117] . نماز . همای . همرنگ جماعت . با یک گل بهار . دست کوتاه و خرما بر نخیل . ربنا - شجریان . سد معبر . صدای طبل . عزاداری . عیسی به دین خود موسی.. . کاخ نیاوران . کنسرت دوزخیان . گروه مستان . گفتگوی ویزه خبری میرحسین موسوی موج سبز رتبه فساد بسیجی واقعی مسک .
» آرشیو مطالب
آموزش کامپیوتر
مذهبی
جامعه و زندگی
مذهبی ( میلادها)
تبریز و آثار تاریخی آن
به مناسبت یکصدمین سال تولد استاد شهریار
ماه مبارک رمضان
پزشکی و بهداشت و تغذیه
وبلاگهای دیگر نویسنده
طب قرآنی
لطیفه ها و جوکها
شهادت و وفات
سیاست و اداره جامعه
خاطرات
ورزشی
شهریور 1385
مهر 1385
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
آذر 1387
دی 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
آذر 88
دی 88
بهمن 88
فروردین 89
اردیبهشت 89
خرداد 89
مرداد 89
آذر 89
آبان 89
شهریور 89
دی 89
بهمن 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
شهریور 90
مرداد 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
اسفند 90
فروردین 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
بهمن 91
خرداد 92
آبان 92
مرداد 92
بهمن 92
اردیبهشت 93
خرداد 93
مهر 93
آذر 93
آبان 93
دی 93

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
عاشق آسمونی
پاییزی ...
آخرین روز دنیا
.: شهر عشق :.
رنگارنگه
تیشه های اشک
شبستان
پاک دیده
عشق
جوک
گــــلستان: Golestan
allah is my lord
مذهب عشق
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
انا مجنون الحسین
رنگارنگ
مشاوره و مقالات روانشناسی
کجایید ای شهیدان خدایی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
وقایع
نیار یعنی آرزو
ESPERANCE55
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
قدرت شیطان
تو میتونی !! دانلود سرگرمی عکس کلیپ آهنگ mp3 اس ام اس
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
آواز یزدان
اس ام اس عاشقانه
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
بازی بزرگان
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
کوثر
هیچ کس نمی داند من هستم
آسمان آبی
مزار شهدا
هوادارن پارسی بلاگ

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان













» طراح قالب
document.write('');