هزینه شجاعت شما نباید از جیب دیگران باشد. نباید شما حرف بزنید و هزینهاش را دیگران بدهند. این دیگر شجاعت نیست.
حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی که در دیدار با اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در حسینیه جماران سخن میگفت، به تبیین درسهای عاشورا برای عصر حاضر پرداخت و اظهار کرد: عاشورا، مبادی بزرگی برای روزگارهای مختلف دارد. قهرمانان عاشورا بیتردید مظهر کمالات بسیاری هستند. عاشورا جلوههای بزرگی دارد که عشق، شجاعت، صمیمیت و اخلاق از آن جملهاند. ویژگی بارز سیدالشهداء(ع) در برابر دیگران، پایبندی به مبادی اخلاقی بود.
وی با اشاره به ویژگیهای هویت عاشورا، گفت: اگر بخواهیم عاشورا را تعریف کنیم، باید بگوییم، عاشورا قیامی است علیه انحراف و ظلم همراه با شجاعت و درایت.
سیدحسن خمینی ادامه داد: اینکه در جامعه آن روز چه اتفاقی میافتد که نوه رسول خدا به شهادت میرسد، به انحراف جامعه برمیگردد و اینکه این انحراف از چه اهمیتی برخوردار بود و آمیخته با چه مشکلاتی بود، در یک کلام میتوان گفت، عاشورا نتیجه انحراف همراه با ظلم در گونههای مختلف بود.
سیدحسن خمینی در ادامه گفت: اگرچه همه کارها احتمال خطر دارند و نیاز به سبکسنگین کردن فائده و ضرر دارند، اما گاهی وظیفه انسانی ایجاب میکند، انسان خطرات را بر گردن بگیرد و به خاطر زیان رسیدن به فوائد شخصی، در انجام آن تردید نکند. نجات یک انسان از کشتهشدن، شاید ضرری هم به منافع شخصی داشته باشد اما در نهایت، ستودنی خواهد بود.
وی اضافه کرد: گاهی ریسک و منفعت از جنس مادیات هستند، اما بسیاری اوقات این دو از یک جنس نیستند. شجاعت در اینجا مفهوم پیدا میکند. انسان گاهی همه مراحل تصور، تصدیق و شوق موکد را انجام میدهد اما طمع یا ترس باعث میشود، از انجام کار منصرف شود.
وی افزود: برخی وقتها، راهزنهایی پیدا میشوند که انسان از ترس آنها، میگوید؛ اگر این کار را انجام دهم، مصالح شخصی من از بین میرود. گاهی برخی افراد، سخن از مصلحت میگویند. باید توجه کنیم که در همه مراحل، مصلحتسنجی، درست نیست. مصلحت در مبادی فعل، سنجیده و درست است اما بعد از مرحله نتیجهگیری، مصلحتسنجی، دخالت دادن منافع شخصی در اموری است که مصالح دینی و اخلاقی را تامین میکند و این دقیقا همان رابطه مصلحت و شجاعت است.
سیدحسن خمینی در ادامه شرط شجاعت را متوجهبودن هزینهها به خود انسان و نه دیگری دانست و گفت: هزینه شجاعت شما نباید از جیب دیگران باشد. نباید شما حرف بزنید و هزینهاش را دیگران بدهند. این دیگر شجاعت نیست شجاعت چیزی است که شما خودتان هزینهاش را بپردازید. اگر قرار باشد هزینه و عدمالنفع را دیگران پرداخت کنند، این جا شجاعت دیگر مفهومی ندارد.
یادگار امام به تبیین مصادیق سخنان خود در رخداد عاشورا پرداخت و اظهار کرد: آنچه در عاشورا اتفاق افتاد اول تصور انحراف در بنمایههای دین پیامبر بود و دوم، تصور ظلم به عنوان یک واقعیت در جامعه اسلامی. تصدیق به فایده این بود که نمیتوان این انحراف و ظلم را تحمل کرد. در مرحله بعد شوق موکد پدید آمد و در نهایت سیدالشهداء هزینه این امر را شخصا بر گردن گرفت.
وی افزود: در آن روزگار، کسی که علیه دستگاه خلافت میشورید لقب خارجی میگرفت و آبرویش میرفت. هزینه اول سیدالشهداء قبل از عاشورا، آبروی او بود. بعد از این هزینه نخست، هزینههای بسیاری داد که همه میدانیم که البته این هزینههای سنگین به معنای این نبود که عاشورا از عنصر تدبیر و درایت خالی بود. عاشورا درس بزرگ دیگری که به ما داد آن بود که هر چیزی که آمیخته با بیتدبیری باشد، شجاعت نیست.
سیدحسن خمینی در ادامه اظهار کرد: ما امروز با جامعهای مواجه هستیم که بیش از هر زمان دیگری محتاج درس گرفتن از عاشورا است. همواره باید عاشورا را به عنوان سرچشمه حقیقت در ذهن خود داشته باشیم.
سیدحسن خمینی در ادامه با اشاره به بداخلاقیها در جامعه گفت: بسیاری میگویند درد جامعه ما ترس است اما من فکر میکنم درد بزرگ جامعه ما نترسیدن است. ای کاش، درد، ترس بود. بسیاری از بداخلاقیها بخاطر این است که از خدا نمیترسیم و باور نداریم این جهان خدایی دارد. نترسیدن از خدا، رمز همه مشکلات اخلاقی است.
حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود ،
حسین (ع) تشنه عدالت بود
اما افسوس که به جای افکارش،
زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.
گزیده نطق دکتر علی مطهری در نشست مجلس، دربررسی استعفای وی
* یکی میگفت در بیداری اسلامی صلاح نیست از رئیس جمهور سؤال شود یا چون از خاتمیسؤال نشد یا چون در تحریم هستیم، سؤال به صلاح نیست. اما من هیچ ارتباط منطقی بین آنها نیافتم و یاد این شعر بی مربوط افتادم که میگفت: «کلنگ از آسمان افتاد و نشکست؛ وگرنه من کجا و بی وفایی»!
* با این استدلالها باید نمایندگی را ببوسیم و برویم. همیشه نظام مشکل داشته و دارد و بی بی سی و صدای آمریکا هم علیه ما مطالبی منتشر میکنند.
* فشار خارجی از طریق تحریمها همیشه هست و پایان نداد؛ اما میتوان نتیجه گرفت که از اصلاح امور داخلی بگذریم و چشم بر تخلفات ببندیم؟ اتفاقا برای اینکه تحریمها نتیجه ندهد باید مشکلات داخلی را مرتفع کنیم، همان گونه که مشی حضرت علی نیز چنین بود.
* با سؤال از رئیس جمهور چه اتفاقی قرار بود بیفتد که هیأت رئیسه و معاونان دولت، نمایندگان سؤال کننده را همچون دو تیغه قیچی تحت فشار قرار دادند تا این سؤال را پس بگیرند؟!
* قرار بود، سوالی بدون کسب رأی برگزار شود. چنین کاری حتی اگر تهران زیر بمب باران هم بود، خطری برای کشور نداشت. این روش باعث حسن تفاهم میان دولت و مجلس است.
ما رئیس?جمهور را دوست خود دانسته و با سؤال از او، قصد تحقیرش را نداشتیم بلکه موجبات پیشرفت وی را فراهم میآوردیم.
* به یاد دارم که با پدرم خدمت امام خمینی (ره) رسیدم و ایشان از یکی از برنامههای تلویزیون گفتند و گریستند که برخی میخواهند مطهری نباشد، اما نمیدانند که مطهری آنقدر بزرگ است که با این حرفها وجهه وی از بین نمیرود. بلاتشبیه باید گفت که خراب کردن آقای احمدی نژاد با یک سوال، هم اشتباه در برداشت است. ایشان خدمات زیادی داشتند و اشتباهات زیادی.
* باید کتاب خدمتها و اشتباهات احمدی نژاد به جای احمدی نژاد، معجزه هزاره سوم نوشته میشد.
* لاریجانی داماد ماست، ولی داماد ناخلفی است، چون در طرح سؤال همراهی نکرد. [لاریجانی هم به شوخی گفت مراقب خودتان و هم شیرهتان باشید] اما بدانید که حتی اگر آقای لاریجانی هم رئیس جمهور بود، ما این سؤال را پیگیری میکردیم.
* از همه نمایندگان امضا کننده متشکرم و اگر عدهای از نمایندگان هم امضایشان را پس گرفتهاند، حتما به تشویق اعضای هیأت رئیسه بوده که تصور کردهاند، یک خطر ملی در میان است. اما اگر پنجم تیر هیأت رئیسه این طرح را به جریان میانداخت، مسأله کم کردن امضاها پیش نمیآمد.
* بجاست از مرحوم اسلامی به عنوان یکی از امضا کنندگان این سؤال یادی کنیم و علو درجات را برای او مسألت داریم.
* در این چند دقیقه باید دلایل استعفایم را مطرح کنم و احیانا مخالفان استعفا آن را رد میکنند و نهایتا نمایندگان تصمیم میگیرند.
* اولین جرقه سؤال هنگامی زده شد که آقای رئیس جمهور گفتند قانون اعطای تسهیلات مترو را اجرا نمیکند و بعد هم گفت، مجلس را در رأس امور نمیداند. ما در طرح سؤال راسختر شدیم تا اینکه بر خلاف نظر علما گفت که قانون عفاف و حجاب را رعایت نمیکند و بر موضعش هم تأکید کرد. مسأله دیگر این بود که قانون هدفمند کردن یارانهها باید پنج ساله اجرا میشد اما دولت اجرای کمتر از سه ساله آن را در دستور خود قرار داد و قانون مجلس به درستی اجرا نشد.
* نظریه ترویج مکتب ایران به جای مکاتب اسلام که از سوی مشایی مطرح شده و با عتاب مراجع مواجه شد، از سوی رئیس?جمهور تأیید گشت. عوامل دیگر در سؤال از رئیس?جمهور، نحوه برکناری متکی و تشکیل وزارت ورزش پس از پنج ماه تأخیر و مقاومت یازده روزه رئیس جمهور در مقابل حکم حکومتی رهبر انقلاب بودند.
* دو منطق وجود دارد؛ یکی اینکه بگوییم گذشتهها گذشته و با تساهل بگذریم. منطق دوم این است که نباید در برابر استبداد دولت سکوت کرد. قدرت دولت سرکش و طغیان آور است که از نظارت متواری است و مجلس باید از حقوق خود دفاع کند، نه اینکه ثناگوی دولت باشد.
* چقدر اشتباه است، سخنان کسانی که میگویند ما رهبری داریم و اگر لازم باشد ایشان وارد عمل میشوند. اظهارات ایشان در کرمانشاه برای چندمین بار بر این موضوع خط بطلان کشید. این منطق که اگر لازم باشد، رهبری ورود مییابند، مرا یاد فروش تراکم در شهرداری اسبق تهران میاندازد که برخی میگفتند اگر این کار اشکال داشت، رهبری یا رئیس جمهور تذکر میدادند.
* برخی تصور میکنند که ولایت فقیه هر کاری را از گردن ما باز میکند، در حالی که این گونه نیست.
* سؤال از رئیس?جمهور تهیه شد، ولی به احترام اجرای قانون هدفمند کردن یارانه?ها برای به جریان انداختنش صبر کردیم. بعد هم به دلیل درخواست هیأت داوری فراکسیون اصولگرایان، صبر کردیم. در این میان، نامه?ای هم برای مقام معظم رهبری نوشتم که در آن در خصوص این سؤال توضیح دادم و گفتم که این اقدام موجب تفاهم بیشتر دولت و مجلس میشود و دستکم رئیس جمهور درمییابد که به سادگی نمیتواند بگوید که قانونی را اجرا نمیکند. ما هم معتقدیم که دولت باید این چهار سال را در مسیر ریلگذاری مجلس گذراند.
* ظن قوی دارم که بیانات رهبر انقلاب در استان کرمانشاه، پاسخی به این نامه است که فرمودند رهبری نه میتواند و نه حق دارد که در امور مجلس دخالت کند؛ بنابراین، خودداری هیأت رئیسه در طرح این سؤال، ربطی به نظر رهبری ندارد. مگر آنکه نگران باشند اظهاراتی نظیر آنچه در مناظرههای انتخاباتی مطرح شد، از تریبون مجلس مطرح شود.
* مجلس قادر به انجام کارهای بزرگ و اساسی نیست و حقیقت فدای برخی مصلحتها میشود. مجلس با 50 درصد ظرفیت خود کار میکند که میخواهیم آن را به 90 تا 100 درصد برسانیم.
* فرضا اگر سؤال از رئیس جمهور آثار سوئی داشته باشد، هم این کار سبب میشود که نمایندگان در آینده با دقت بیشتری این کار را بکنند. اما اگر هیأت رئیسه مدام مانع شود، مجلس هیچ گاه رشد نمیکند. اقتدار مجلس منجر به پیشرفت دولت نیز خواهد باشد.
* به دوستان اصولگرا گفتم اگر در آینده یک رئیس جمهور اصلاح طلب بود و گفت که قانونی را اجرا نمیکند، نمیتوانید از او سؤال کنید.
* مجلس و رهبری دو عامل مبارزه با استبداد هستند. در این میان، مجلس باید سپر رهبری شود، نه رهبری سپر مجلس، چرا که این عافیت طلبی است. اینکه برخی میگویند که آقا بگوید تا سؤال کنیم، بی دلیل است. چون در آن صورت، سؤال رهبری است، نه سؤال مجلس.
* متأسفانه مشغول بتسازی هستیم و یک فرد را آنقدر بالا میبریم که حتی نمیتوان از او پرسید؛ چه آنکه میگوید کابینه خط قرمز من است تا کسی از مفسدین دولت سؤال نکند.
* روحیه رودربایستی و رفیق بازی در برخی ما متولیان امور کشور وجود دارد. با مصالحه اوامر الهی برپا نمیشود.
* استعفای اینجانب آخرین دستگیره ای است که یک نماینده میتواند به آن متمسک شود و پاسخی است به مردم که سؤال از رئیس جمهور به کجا انجامید. پاسخم به مردم این است: اکنون که قادر به استیفای بخشی از حقوق شما نیستم، چون سوگند خوردهام که به حفظ حقوق شما باشم، از این سمت استعفا میدهم.
* رأی نمایندگان هر چه باشد میپذیرم؛ چه رفتن و چه ماندن. در این سه سال و نیم اگر حق کسی را در مجلس ضایع کردهام، حلالیت میطلبم.
* روز یکشنبه، هیأت رئیسه گفت سؤال را به کمیسیونها میفرستد اما چنین نشد و برای همین به استعفایم اصرار کردم و این استعفا، عامل منتفی شدن طرح سؤال از رئیس?جمهور نیست و اگر سؤال کنندگان بخواهند میتوانند این سؤال را ادامه دهند.
لینک مطلب در سایت تابناک
یک ماه مهمان خدا بودیم
از این پس ماهم خدا را مهمان دلهایمان بکنیم!
عیدسعیدفطر بر عموم روزه داران عزیز مبارکباد.
سرمربی تیم راه آهن در مورد برنامه طنزی که به تمسخر وی پرداخته بود، گفت: متاسفم که صدا و سیما نام اسلام را دارد؛ اما نگاهی به کوچکترین مسائل اسلام ندارد.
سرمربی تیم راه آهن در مورد تشویقش در بازی های پرسپولیس و ممنوع کردن این تشویق از سوی سران باشگاه پرسپولیس در ورزشگاه، گفت: من هم دوست ندارم پرسپولیسی ها مرا تشویق کنند و اگر این ممنوعیت به صلاح پرسپولیس است با آن مخالف نیستم. من نه مسوولیتی در این مملکت دارم و نه مثل آقایان بن دارم. اگر نگاهم به نیمکت پرسپولیس بود سرمربی راه آهن نمی شدم. از صمیم قلب بگویم که دوست ندارم در ورزشگاه تشویق شوم و دوست ندارم مظهر اعتراض مردم به آقایان باشم. می خواهم در کنار تیمم با آرامش کار کنم و با آن نتیجه بگیرم.
وی افزود: این آقایان هستند که خط می دهند، لیدرها را جمع می کنند، جلسه می گذارند و به مسافرت می روند. هیچ جا سراغ ندارید که بگویند من این کارها را انجام داده ام و اصلا اعتقاد به این کارها ندارم. اعتقاد من به آن بالایی است. مردم در ماه های گذشته نسبت به خیلی چیزها آگاهی پیدا کرده اند؛ اما با این حال به آنها می گویم که پرسپولیس از هر چیزی بزرگتر است و تیمشان را تشویق کنند.
دایی در مورد برنامه طنزی که در رسانه ملی با موضوعیت وی پخش شد، اظهار داشت: در این مورد نظر خاصی ندارم. فقط متاسفم که در سازمان کارهایی انجام می شود که مناسب نیست. کسی که شخصیت من را تقلید می کند مقصر نیست. طنز با مسخره کردن فرق دارد. وقتی ورزشی ها حرمت یکدیگر را نگه نمی دارند، چنین اتفاقاتی رقم می خورد. اکنون خیلی چیزها را مسخره می کنند و حرمت را می شکنند، اما مردم خیلی چیزها را می دانند.
وی همچنین تصریح کرد: آیا صداوسیما جرات دارد مسئولان سیاسی کشور را هم مسخره کند؟
دایی در ادامه اظهار داشت: در جام جهانی هم صدا و سیما با آوردن کارشناس های مختلف تلاش کرد که مرا زیر فشار قرار دهد و مرا مقصر ناکامی قلمداد کند. اگر این سازمان در پشت بندش نام اسلامی نبود، حرفی نمی زدم. اگر خوشحالی مردم باشد، بازهم حرفی ندارم. این آقایان نام اسلامی را روی سازمان خود گذاشته اند، اما اخلاق اسلامی را خدشه دار کرده اند. کجای اسلام به مسخره کردن مردم را توصیه کرده است؟ همه چیز مرا خدا داده و نمی توانید با خدا جنگ کنید. او به خیلی ها نعمت داده و به خیلی ها نداده است.
سرمربی تیم راه آهن درباره مورد تمسخر قرار گرفتن کاشانی در همین برنامه، تصریح کرد: کسی را با من مقایسه نکنید، جایگاه ها فرق می کند. شاید کسی وی را نمی شناخته و او با این برنامه معروف تر شده است، من 20سال است در این فوتبال هستم، اما آقایان تازه آمده اند و نمی دانم از چه راهی آمده اند.
دایی در مورد دریافت طلبش از پرسپولیس گفت: تاکنون منتظر تماس پرسپولیسی ها مانده ام و در این مدت متوجه شده ام که آنها با خیلی ها تسویه حساب کرده اند. با این حال اگر نتوانم مصالحت آمیز طلبم را دریافت کنم، ناچار می شوم از طریق قانون اقدام کنم.
وی همچنین تاکید کرد: من نه دوست دارم سیاسی شوم و نه احتیاجی به سیاست دارم، فقط می خواهم کار کنم و زندگی آرامی داشته باشم. دوست ندارم مانند خیلی ها پشت آدمهای سیاسی قائم شوم. حتی برای آینده ای دور هم به سیاست فکر نمی کنم.
دایی با اشاره دوباره به «خنده بازار» افزود: متاسفانه نمی دانم آقای کارگردان و مدیر این برنامه به چه چیزی اعتقاد دارند. یک دهه است که این گونه رفتارها در مملکت ما نقش گرفته و سر یکدیگر را کلاه می گذارند و به مردم دروغ می گویند. اگر هم بخواهم شکایت کنم باید سه سال بدوم و در نهایت آقایان می آیند و عذرخواهی می کنند و من هم باید ببخشم.
لینک مطلب در سایت تابناک
یار من یوسف نیا !اینجا کسی یعقوب نیست
لحظه ای چشمانشان از دوریت مرطوب نیست
ای گل زیبای من! از غربتت اشکی نریز
نازنین! اینجا خدا هم پیششان محبوب نیست
گرچه در هر جمعه ای زیبا دعایت میکنند
بهترینم! این دعا ها جنسشان مرغوب نیست
********************************
به روز مرگ، شعرت، سورة یاسین نخواهد شد
فریبت میدهند این فصلها، تقویمها گلها
از اسفند شما پیداست، فروردین نخواهد شد
مگر در جستجوی ربّنای تازهای باشیم
وگرنه صد دعا زین دست، یک نفرین نخواهد شد
مترسانیدمان از مرگ، ما پیغمبر مرگیم
خدا با ما که دلتنگیم، سرسنگین نخواهد شد
به مشتاقان آن شمشیر سرخ شعلهور در باد،
بگو تا انتظار این است، اسبی زین نخواهد شد
آفتاب: علی مطهری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی نامهای سرگشاده به محمود احمدینژاد نوشت.
آقای رئیسجمهور
با اشاره به ظهور امام زمان علیه السلام فرموده اید «او خواهد آمد و با کمک صالحان و نوروزیان یگانهپرستی، یک رنگی، عدالت و عشق را به انسان هدیه خواهد کرد». در کدام یک از متون اسلامی «نوروزیان» هم ردیف «صالحان» قرار گرفته است و اساساً با عقل جور در میآید که هر کس که در روزهای اول بهار به گردش و تفریح و دید و بازدید رفت و نوروزی بود لزوما جزو صالحان است؟
جناب آقای دکتر احمدینژاد
اینجانب در سال 85 یعنی بعد از گذشت یک سال از ریاست جمهوری شما، زمانی که برای بزرگداشت شهید مطهری به منزل ما آمده بودید، به دلیل برخی نشانهها، نسبت به روند فرهنگی دولت شما تذکری دادم اما احساس کردم که آن را جدی نگرفتید. در همان زمان در نامهای سرگشاده هشدارهای لازم را دادم اما توجهی نشد. در نطقی که در زمان رأی اعتماد به وزرای دولت دهم در مجلس داشتم در حضور خود شما و آقای مشایی گفتم که این دولت از نظر فرهنگی لیبرال است و باعث ناراحتی شما و دوستانتان شد و تلاش کردید پاسخ آن را بدهید که قانع کننده نبود. امروز همه آن دوستانتان این واقعیت را تایید میکنند و برخی به من می گویند تو زودتر از همه این مطلب را دریافتی.
حتی این مطلب به ذهن متبادر میشود که شما در زمان انتخابات 84 و 88 صداقت کافی به خرج ندادید و این افکار خود را آشکار نکردید و نگفتید من فردی هستم مرید آقای مشایی و این افکار ویژه را درباره نوروز و مکتب ایران و مسأله حجاب و به طور کلی امور فرهنگی دارم. مردم به شما به عنوان یک فرد حزباللهی و حساس نسبت به مسائل فرهنگی و اخلاقی رأی دادند اما امروز حرفهای روشنفکرانه از جناب عالی می شنوند و البته همه میدانند که این حرفها و فکرها از آثار ارادت و سرسپردگی فکری به آقای مشایی است و الا شما در زمان تحصیل در دانشگاه علم و صنعت که اینجانب نیز دو ترم با شما در آن جا بودم این افکار را نداشتید.
نمیخواهم وارد ماهیت این قضیه شوم. شاید کراماتی از ایشان دیده اید که به موجب آن، افکار امام (ره) و شهید مطهری را رها کردهاید و به افکار وی چسبیده اید. حضوراً به من گفتید که «مشایی مثل خودت زلال است». ولی زلالی افراد دلیل درستی افکار آنها نیست. ای بسا افراد زلالی که افکار غلطی دارند.
به راستی اگر امام خمینی (ره) و شهید آیتالله مطهری اکنون در قید حیات بودند جرأت داشتید متن سخنرانی خود در دومین جشن جهانی نوروز را به آنها نشان بدهید؟ و اساساً آیا قبل از این سخنرانی این متن را به رؤیت رهبر گرانقدر انقلاب اسلامی رساندید؟ بعید میدانم. متن نطق یک رئیسجمهور باید بر اساس واقعیات باشد نه بر اساس مجاز و توام با تعابیر شاعرانه.
آفتاب- صادق چهرقانی(خبرآنلاین): مستند «ظهور بسیار نزدیک است» اواخر سال گذشته در سطح بسیار وسیع، در شهرهای مختلف کشورو به صورت رایگان توزیع شد و در آن پس از آن که عنوان شده در حال حاضر دوره آخرالزمان است، چهرههای معاصری به عنوان افرادی که در روایات از آنها یاد شده نام برده میشود و از قول افرادی به تشریح این موضوع میپردازد.
نفس زکیه با مرحوم آیتالله مجمدباقر حکیم که در نجف اشرف به شهادت رسید، شعیب ابن صالح با محمود احمدینژاد، سید یمانی با سید حسن نصرالله، سفیانی با ملک عبدالله پادشاه اردن و... تطبیق داده شده است؛ اما این مستند، مخالفت برخی از بزرگان حوزه علمیه قم و نجف همچون آیتالله مکارم شیرازی و آیتالله صافی گلپایگانی را در پی داشت و نیز مرکز تخصصی مهدویت که نهاد مهم حوزه علمیه قم در باب مسائل مهدویت شناخته میشود، نسبت به این مستند واکنش نشان داد و آن را مردود دانست.
در همین رابطه سایت «خبر آنلاین» به سراغ علی اصغر سیجانی، که علاوه بر سمت مجری گری، کارگردانی فیلم «ظهور بسیار نزدیک است»رابرعهده داشته ، رفت تا با او درباره مخالفت هایی که با کار وی شده است، گفت وگو کند...
کارگردان مستند «ظهور بسیار نزدیک است» گفت: عدهای از خواص در مقابل حقیقت بزرگ که همان در آستانه ظهور قرار داشتن است، ایستادهاند.
با توجه به سخنانی که بر اساس مستند «ظهور بسیار نزدیک است» نسبت به عوامل آن بیان می شود و شما آن ها را تخریب و توهین تلقی می کنید، برای روشن شدن قضایا، بفرمایید هزینه ساخت مستند ظهور نزدیک است، از کجا تهیه شده است؟
گروه مبشران ظهور بیش از 1000 نفر عضو رسمی دارد؛ چیزی حدود 7 الی 8 میلیون تومان هزینه تولید مستند ظهور نزدیک است شده است که درخواست کمک در سایت خودمان داشتیم که از میان اعضا، از 5هزار تومان، 50 هزار تومان، 500هزار تومان کمک داشتیم؛ حتی یکی از خانمهایی که عضو گروه ما بود، طلاهای خود را فروخته و کمک به این کار کرده است. خودمان به تنهایی در مؤسسه فرهنگی مبشران ظهور این کار را انجام دادهایم و اگر شما هم این مستند را دیده باشید متوجه می شوید که این فیلم، فیلمی حرفهای هم نیست و مشخص است که گروهی آن را ساخته که آماتور هستند. اولین فیلم مان بود که آن را ساختهایم و هزینهاش هم برای ما کم نبوده است؛ در مورد کار توزیع هم خود ما بیش از 80 الی 90هزار عدد سی دی توزیع داشتیم که بخشی از این را به صورت صلواتی دادیم چون بانی داشتیم و یک بخشی هم پولش را گرفتیم. البته جدای از اینها نسخههای دیگری هم توسط خود مردم و به صورت خودجوش توزیع شده است؛ برای مثال طلبه بزرگواری در تهران با هزینه شخصی خودش 6هزار نسخه از این مستند را تکثیر و به صورت صلواتی در اختیار مردم قرار داده است؛ یا بسیاری از طلبههایی که بنده خودم آنها را میبینم میگویند که ما تعدادی از این مستندها را تکثیر کردیم؛ حتی افراد متعددی تماس میگیرند که ما میخواهیم تعدادی از این سی دیها را کپی کنیم، اشکالی ندارد؟ میگوییم خیر؛ خود ما از این کار استقبال میکنیم و ....؛
لینک مطلب در سایت آفتاب
در پی درگذشت حاج سید اسماعیل موسوی، آیت الله هاشمی رفسنجانی با صدور پیامی مصیبت وارده را به خانواده وی تسلیت گفت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت لله هاشمی رفسنجانی، متن کامل پیام تسلیت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بدین شرح است:
خبر درگذشت شادروان حاج سید میر اسماعیل موسوی موجب تاسف و تالم خاطر گردید. مصیبت وارده را بر شما خاندان معزز و به خصوص فرزندان خدوم و برومندشان به ویژه مهندس میر حسین موسوی تسلیت می گویم.
خاندانی که خدمات شایسته ای به اسلام و انقلاب و میهن اسلامی مان کردند و افتخار تقدیم چندین شهید در راه اسلام، انقلاب و میهن را در کارنامه خود دارند.
از درگاه احدیت برای آن مرحوم مغفور رحمت واسعه و برای بستگان صبر و اجر مسالت می کنم.
قران من شرمنده ام ! دکتر شریعتی
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند
می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "
چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .
قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام.
یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته، یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده، یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته، یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم؟
قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند، آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند.. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ”احسنت …!” گویی مسابقه نفس است …
قرآن! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه،
خواندن تو آز آخر به اول، یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند، حفظ کنی، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند.
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو.
آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند، گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم.
************************************************************************************
در آنست آیتهای روشن مقام ابراهیم و کسی که داخل شد آنرا باشد ایمن و مر خدا را است بر مردمان حج گذاردن آن خانه هر که استطاعت دارد بسوی او راه را و کسیکه کافر شد پس بدرستیکه خدا بی نیاز است از جهانیان . (( آیه 97 سوره ال عمران)).
أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفًا کَثِیرًا
آیا درباره قرآن نمى اندیشند؟! اگر از سوى غیر خدا بود، اختلاف فراوانى در آن م
این قرآن، به راهى که استوارترین راههاست، هدایت مىکند؛ و به مؤمنانى که اعمال صالح انجام مىدهند، بشارت مىدهد که براى آنها پاداش بزرگى است. (اسراء 9)