سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ مال از خرد سودمندتر نیست ، و هیچ تنهایى ترسناکتر از خود پسندیدن ، و هیچ خرد چون تدبیر اندیشیدن ، و هیچ بزرگوارى چون پرهیزگارى ، و هیچ همنشین چون خوى نیکو ، و هیچ میراث چون فرهیخته شدن ، و هیچ راهبر چون با عنایت خدا همراه بودن ، و هیچ سوداگرى چون کردار نیک ورزیدن ، و هیچ سود چون ثواب اندوختن ، و هیچ پارسایى چون باز ایستادن هنگام ندانستن احکام ، و هیچ زهد چون نخواستن حرام ، و هیچ دانش چون به تفکر پرداختن ، و هیچ عبادت چون واجبها را ادا ساختن ، و هیچ ایمان چون آزرم و شکیبایى و هیچ حسب چون فروتنى ، و هیچ شرف چون دانایى ، و هیچ عزت چون بردبار بودن ، و هیچ پشتیبان استوارتر از رأى زدن . [نهج البلاغه]
روزی تو خواهی آمد
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» تجربه های ناب

 یکی از دوستان ما روی دست آقای "برایان تریسی" رو زده و 13 تجربه ناب برای موفق شدن در سازمانهای دولتی در ایران رو کشف
 کرده که در این ایمیل از نظر خواهید گذراند. در صورتی که کارمند دولت هستیدحتما از این تجربیات ناب استفاده کنید:
 1. در یک سیستم دولتی؛ سعی کنید "لال بودن" را تمرین کنید! این تمرین در میزان عزیز بودن شما بسیار موثر است. 
2. در یک سیستم دولتی؛ هیچگاه کارمندان را با یکدیگر مقایسه نکنید، چون قطعا شاهد تبعیض خواهید بود.
 3. در یک سیستم  دولتی؛ اگر مدیرتان 3 یا 4 ایراد دارد انتظار رفتنش را نکشید، چون قطعا نفر بعدی او دارای 43 ایراد خواهد بود !
 4. در یک سیستم دولتی؛ می توانید با کارهای کم و کوچک، محبوبیت فراوانی به دست آورید، فقط کافی است "زبان" خود را تقویت
 کنید!
 5. در یک سیستم دولتی؛ ممکن است که هر چه بیشتر کار کنید، بیشتر خوار و خفیف باشید.
 6. در یک سیستم دولتی؛ با اشکالات سازمانتان بسازید و هرگز آنها را با مدیرتان در میان نگذارید، درغیر این صورت یک مشکل دیگر به
 سازمان اضافه می شود. آن مشکل، خود شما هستید!
 7. در یک سیستم دولتی؛ اشتباهات یک مدیر را هیچگاه به  مدیر دیگر نگویید، در غیر اینصورت بجای یک مدیر، دو مدیر در
 مقابل شما موضع گیری خواهند کرد.
 8. در یک سیستم دولتی؛ با انجام کارهای مختلف و فعالیتهای به موقع، نظم شما تشخیص داده نمی شود،
 بلکه برای این کار راههای ساده تری هم هست. مثلا فقط کافیست همیشه میز کارتان را منظم نگه دارید!
  9. در یک سیستم دولتی؛ هیچگاه اضافه بر کارهای معمول کار اضافه ای انجام ندهید، در غیر اینصورت انتظار پاداش بیشتری نیز نداشته
 باشید.
 10. در یک سیستم دولتی؛ همیشه حرفها (فرمایشات) مدیرتان را تایید کنید، حتی اگر از نظر او "ماست، سیاه باشد!"
  11. در یک سیستم  دولتی؛ تنها کاری که واجب است سریع انجام دهید، کاری است که مدیر شما شخصا از شما خواسته است.
 12. در یک سیستم دولتی؛ تنها انگیزه ای که می تواند شما را وادار به کار کند "کسب روزی حلال" است.
  13. در یک سیستم دولتی؛ آسه برو، آسه بیا، که گربه شاخت نزنه؛ مگر اینکه با گربه نسبتی داشته باشید!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( پنج شنبه 88/11/22 :: ساعت 7:30 صبح )
»» نامه سرگشاده علی مطهری به مهندس میرحسین موسوی

جناب آقای مهندس میرحسین موسوی

با اهدای سلام، مصاحبه جناب عالی با پایگاه اطلاع‌رسانی کلمه که بیشتر به یک بیانیه شبیه است نظر به اینکه در آستانه راهپیمایی 22 بهمن صادر شده است طبعاً هدفدار بوده و دارای آثار عملی مثبت و منفی خواهد بود. لذا مناسب است که این نامه را به صورت سرگشاده بنگارم.

به عقیده اینجانب شما در این بیانیه دردها را خوب بیان کرده اید اما درمان را نه. روح بیانیه و جان کلام شما این است که ما برای اصلاح به میدان آمده ایم نه برای انتقام‌گیری یا کسب قدرت و یا ویران گری. این امر می‌تواند محور وحدت و هدف مشترک اطراف بحران سیاسی کنونی باشد، خصوصاً که اصلاح مستمر اجتماعی یکی از ارکان تعلیمات اسلامی است که از آن به «‌امر به معروف و نهی از منکر» تعبیر می‌شود. اما این هدف از چه راه بهتر تأمین می‌شود؟

شما در بیانیه‌های خود از قانون گریزی دولت و تمایل آن به استبداد و پاسخگو نبودن آن در مقابل مجلس و قوه قضائیه سخن گفته اید، همچنان که اشارات و تصریحاتی به خشونت ورزی و کم توجهی مدیران این بحران به حقوق مردم داشته اید. آیا فکر نمی کنید که خاطیان این دو حوزه برای استمرار و توجیه تخلفات خود، خواهان ادامه وضع موجود هستند و آرامش و وحدت ملی سم مهلک برای آنها است؟ آیا فکر نمی کنید که وضع موجود، دست رهبری نظام و بسیاری از مصلحان مجلس و قوه قضائیه را برای برخورد با این خاطیان بسته است؟ مثلاً در شرایط عادی امکان سؤال از رئیس‌جمهور درباره برخی قانون گریزی‌ها و رهاسازی و لیبرالسیم فرهنگی وجود دارد اما اکنون چون این گونه اقدامات قانونی، همراهی با سران معترض و موجب تشدید بحران تلقی می‌شود، زمینه پذیرش آن در میان نمایندگان مجلس و مردم ضعیف است. (البته اینها به معنی نفی نقاط مثبت و تلاش صادقانه این دولت نیست.)

پس باید قبول کنید که جناب عالی و جناب آقای کروبی تبدیل به مانعی برای اصلاحات مورد نظر خودتان و بسیاری از دلسوزان انقلاب اسلامی شده اید. اینجانب حدس قوی دارم که اگر رهبر گرانقدر انقلاب خیالشان از ناحیه شما دو بزرگوار راحت شود به سراغ خودکامگی‌ها و لجاجت‌های بزرگوار سوم یعنی رئیس‌جمهور محترم و خطاهای برخی افراطی‌های مدعی اصولگرایی خواهند رفت. لااقل چندماهی امتحان کنید، اگر این گونه نبود به راه خود که آن را بی نتیجه و مضر می‌دانم ادامه دهید. خودتان در بیانیه آورده اید که حجم اخبار اقتصادی و اجتماعی در مقایسه با اخبار سیاسی اندک است. این جمله مؤیدی است بر مدعای ما که بحران کنونی مانعی است برای ارزیابی و نظارت بر عملکرد اقتصادی و اجتماعی دولت و پاسخگو بودن آن.

در بیانیه شما نکات مثبت و گام‌هایی به سوی اتحاد و رفع بحران دیده می‌شود مانند محکوم کردن رسانه‌های بیگانه، تبری از شعارهای ضد اسلام و جدا کردن راه خود از راه خارج نشینان از همه مهمتر تأکید بر التزام به قانون اساسی، گر چه یکی از اصول قانون اساسی اصل ولایت فقیه است و مطابق آن باید در معضلات اجتماعی و سیاسی نظر رهبری را فصل الخطاب بدانیم هرچند قانع نشده باشیم و در بیانیه شما به این اصل توجه لازم مبذول نشده است.

از سوی دیگر، بخشی از این بیانیه نشان می‌دهد که جناب عالی میلی به پایان یافتن این بحران ندارید و مایلید این شعله هر چند کم سوتر همچنان افروخته باشد، البته به زعم خود برای دفاع از حقوق مردم، در حالی که با فراهم شدن زمینه مناسب برای قانون گریزی و بسته شدن دست مصلحان قانونی، حقوق مردم به شکل دیگری پایمال می‌شود و با بهره گیری دشمنان خارجی از این بحران، اقتدار نظام اسلامی و منافع ملی نیز آسیب می‌بیند.

رهبر بزرگوارمان در نطق اخیر خود از اقدامات جناب عالی و جناب آقای کروبی به «غفلت» تعبیر کردند، همان چیزی که اینجانب در مناظره تلویزیونی به «‌لغزش سیاسی» تعبیر کردم و برخی بر من خرده گرفتند که کار اینها بالاتر از لغزش بوده است، در حالی که تعبیر «غفلت» ملایم تر به نظر می‌رسد.

به هر حال، اینها علامت‌هایی است که ایشان به شما می‌دهند برای تغییر مسیر و تقویت وحدت ملی. امیدوارم این فرصت‌ها مغتنم شمرده شود و اولین اثر آن این باشد که راه پیمایی 22 بهمن مظهر وحدت ملی و نقطه پایان بحران خود ساخته کنونی باشد. این حادثه مبارک را دور نمی بینم زیرا جناب عالی را پیرو امام علی ـ علیه‌السلام ـ می‌دانم. فرضاً در ماجرای اخیر حق تماماً به جانب شما باشد باید مانند امیرالمؤمنین به خاطر حفظ اسلام و وحدت اسلامی از حق خود بگذرید و البته حقوق عمومی در جای خود پیگیری خواهد شد. از جناب عالی با سابقه خوب در انقلاب اسلامی، این انتظار دور از ذهن نیست.       لینک مطلب:سایت تابناک

علی مطهری



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( یکشنبه 88/11/18 :: ساعت 1:19 عصر )
»» رنج بی همدلی

رنج تلخ است ولی وقتی آن را به تنهایی می کشیم

 تا دوست را به یاری نخوانیم،

برای او کاری می کنیم و این خود دل را شکیبا می کند

طعم توفیق را می چشاند

و چه تلخ است لذت را "تنها" بردن

و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن

و چه بدبختی آزاردهنده ای ست "تنها" خوشبخت بودن

در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است

در بهار هر نسیمی که خود را بر چهره ات می زند

 یاد "تنهایی" را در سرت زنده میکند

"تنها" خوشبخت بودن خوشبختی ای رنج آور و نیمه تمام است

" تنها" بودن ، بودنی به نیمه است

و من برای نخستین بار در هستی ام رنج "تنهایی" را احساس کردم .


دکتر علی شریعتی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( دوشنبه 88/11/12 :: ساعت 5:0 عصر )
»» بودن اما نبودن!

دکتر علی شریعتی انسان‌ها را به چهار دسته تقسیم کرده است:

1ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم نیستند.

عمده آدم‌ها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم می‌شوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.

 

2ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هم نیستند.

مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویت‌شان را به ازای چیزی فانی واگذاشته‌اند. بی‌شخصیت‌اند و بی‌اعتبار. هرگز به چشم نمی‌آیند. مرده و زنده‌‌شان یکی است.

 

3ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم هستند.

آدم‌های معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می‌گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می‌مانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.

 

4ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هستند.

شگفت‌انگیز‌ترین آدم‌ها.

در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه‌اند که ما نمی‌توانیم حضورشان را دریابیم. اما وقتی که از پیش ما می‌روند نرم نرم آهسته آهسته درک می‌کنیم، باز می‌شناسیم، می فهمیم که آنان چه بودند. چه می‌گفتند و چه می‌خواستند. ما همیشه عاشق این آدم‌ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار می‌گیریم قفل بر زبانمان می‌زنند. اختیار از ما سلب می‌شود. سکوت می‌کنیم و غرقه در حضور آنان مست می‌شویم و درست در زمانی که می‌روند یادمان می‌آید که چه حرف‌ها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد این‌ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( دوشنبه 88/11/12 :: ساعت 5:0 عصر )
»» پاسخ علی مطهری به اظهارات اخیر بذرپاش

جفای به استاد مطهری این است که فرزندش در مقابل ظلم آشکار سکوت کند



و نکته آخر اینکه آقای بذرپاش بخش عمده‌ای از حوادث پس از انتخابات را محصول سکوت خواص می‌دانند، باید به ایشان گفت آن خواصی که اظهار نظر کردند، چه سرنوشتی پیدا کردند که بقیه اظهار نظر بکنند. بیشتر خواص، دو طرف را (البته به تفاوت) مقصر می‌دانند، ولی اگر اظهار نظر نمایند مورد هجوم امثال شما واقع می‌شوند. زبان حال شما این است که خواص اظهار نظر کنند و فقط همان چیزی را که ما می گوییم بگویند.




علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در جوابیه‌ای به اظهارت اخیر مهرداد پذرپاش پاسخ داد.

به گزارش خبرنگار «تابناک»، این جوابیه نخست برای خبرگزاری فارس فرستاده شده و این خبرگزاری که بنا بر قانون به دلیل اینکه اظهارات بذرپاش را منتشر کرده، باید نسبت به درج جوابیه اقدام می‌کرد و این کار را انجام نداده است، به همین خاطر، دفتر دکتر علی مطهری، جوابیه را برای «تابناک» فرستاده تا برای تنویر افکار عمومی منتشر شود.

متن کامل جوابیه به شرح ذیل است:

در سخنان آقای بذرپاش چند نکته وجود داشت که قابل انتقاد است. یکی اینکه به بنده اتهام سوء استفاده از پیشینه خانوادگی زده اند که من نفهمیدم کجا و کی این سوء استفاده انجام شده است.

دوم اینکه گفته اند موضع گیری این بنده مبنی بر اینکه رئیس جمهوری زمینه ساز این فتنه بوده است توهین به 25 میلیون رأی مردم است. این حرف باطل است زیرا بسیاری از کسانی که به آقای احمدی نژاد رأی دادند این مطلب را قبول دارند و تنها به دلیل اینکه خطر طرف مقابل بیشتر است و یا به احترام رهبری به ایشان رأی دادند.

نکته سوم اینکه گفته اند اینکه به نام فرزند استاد شهید به جلسات آقای هاشمی بروند و همزمان خواستار محاکمه احمدی نژاد شوند، جفای به نام « مطهری » و اندیشه های آن بزرگمرد در مقابله با نفاق و التقاط است.

این یک دروغ است. آخرین ملاقات من با جناب آقای هاشمی یک سال پیش بوده است که برای مشورت درباره پیشنهاد کاندیداتوری آقای ولایتی در انتخابات ریاست جمهوری با ایشان ملاقات کردم. ضمناً جفای به استاد مطهری این است که فرزند ایشان در مقابل ظلم آشکار ساکت بنشیند و بگوید چون یک طرف قدرت را در دست دارد درباره ظلم او سکوت کنیم و فقط به ظلم طرف دیگر ـ که البته بزرگتر است ـ بپردازیم، کاری که آقای بذرپاش و امثال ایشان انجام می دهند. شجاعت در بیان حق و دفاع از مظلوم و رعایت انصاف در قضاوت جزء سیره شهید مطهری است.

و نکته آخر اینکه آقای بذرپاش بخش عمده ای از حوادث پس از انتخابات را محصول سکوت خواص می دانند، باید به ایشان گفت آن خواصی که اظهار نظر کردند چه سرنوشتی پیدا کردند که بقیه اظهار نظر بکنند. اکثر خواص، دو طرف را ( البته به تفاوت ) مقصر می دانند ولی اگر اظهار نظر نمایند مورد هجوم امثال شما واقع می شوند. زبان حال شما این است که خواص اظهار نظر کنند و فقط همان چیزی را که ما می گوییم بگویند. بدیهی است خواصی که به این حرف تسلیم شوند دیگر خواص نیستند. رهبر انقلاب هم فرمودند خواص اظهار نظر کنند اما نظر خودشان را بگویند و سعی کنند به صواب نزدیک باشد.

البته به آقای بذرپاش حق می دهم که تحمل اجرای عدالت را درباره رئیس جمهور محترم نداشته باشند، ولی رفع این فتنه جز از طریق رسیدگی به اتهامات دو طرف آن امکان پذیر نیست.
لینک مطلب: وبلاگ دکتر علی مطهری



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( شنبه 88/11/10 :: ساعت 11:58 صبح )
»» از قول تا عمل! بانک قرض الحسنه مهر

مدیر عامل بانک قرض‌الحسنه روند جذب منابع در این بانک را رو به توسعه خواند و افزود: در پایان اردیبهشت سال جاری رشد منابع نسبت به پایان اسفند سال گذشته 50 درصد بوده است.
وی با بیان اینکه دوره انتظار برای دریافت تسهیلات توسط متقاضیان وجود ندارد افزود: به میزان منابع موجود بانک در صورت واجد شرایط بودن متقاضیان تسهیلات پرداخت می‌شود.

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( شنبه 88/11/10 :: ساعت 12:0 صبح )
»» نامه علی مطهری به شریعمتداری

جناب آقای شریعتمداری دامت برکاته
مدیرمسئول محترم روزنامه کیهان
با اهداء سلام «یادداشت روز» شماره یکشنبه 20 دی ماه آن روزنامه محترم به قلم جنابعالی در رد اظهارات اینجانب در مناظره تلویزیونی اخیر را ملاحظه نمودم. نظر به وارد نبودن این ردیه، جهت تنویر افکارخوانندگان محترم کیهان لازم است چند نکته را به عرض برسانم:
1)جناب عالی این مطلب را که فتنه اخیر با نحوه نامناسب و غیراخلاقی مناظره آقای احمدی نژاد با آقای موسوی آغاز شد، رد کرده و آن را یک ادعای مضحک و خنده دار خوانده اید. همه مردم ایران شاهد بودند که آقای احمدی نژاد در آن مناظره به جای ارائه برنامه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود، به اجرای یک پروژه از پیش تعیین شده پرداخت و با لگدکوب کردن حرمت و آبروی برخی مومنان- که به گفته معصوم حرمت مومن بالاتر از حرمت کعبه است- درصدد افزایش آراء خود برآمد. این نکته روشن بود که شعار عدالت ورزی به عنوان یک ابزار برای غلبه بر حریف استفاده می شود والا اولا چرا ایشان در چهار سال ریاست جمهوری خود به فکر افشای این افراد نیفتاد و ثانیاً چرا درباره افراد مشابه در میان حامیان خود سخنی نگفت و ثالثاً چرا زمانی که آقای پالیزدار همین مطالب را مطرح کرد از او حمایت نکرد تا آنجا که وی به زندان افتاد؟ این امر هیزم آتش این فتنه را فراهم کرد و سپس آقای موسوی با ادعای تقلب در انتخابات این هیزم را شعله ور ساخت. سکوت امثال جناب عالی در قبال آن حرمت شکنی منجر به حرمت شکنی های دیگر در روزهای قدس، 13آبان، 16آذر و عاشورا شد.
نیازی به مغالطه و خلط مبحث نیست؛ سخن در این است که رئیس جمهور زمینه فتنه را فراهم کرد نه اینکه وی عامل همه حوادث بعد از انتخابات است. فتنه بدون زمینه نمی تواند متولد شود و بدون آن مناظره تخم فتنه کاشته نمی شد. این کجا و آن خود به نادانی زدن کیهان کجا که «آیا اگر علیه آقای هاشمی رفسنجانی حرفی زده شود پاسخ آن حمایت از اسرائیل و آمریکا و اهانت به امام(ره) و انقلاب و امام حسین(ع) است؟»! ضمن اینکه در آن مناظره که شور انتخاباتی بی نظیر را به عداوت میان مردم تبدیل کرد طوری القا شد که تا چندی قبل کشور در دست دزدان بوده و نیروی نجات بخش تنها چهار سال است که به فریاد آمده است. آیا این توهین به رهبرفقید و کنونی انقلاب و دریدن پرده هیبت و حرمت نظام اسلامی نبود؟ بنابراین تنها مساله توهین به آقای هاشمی مطرح نبود.
2) در اینکه جنگ نرم دشمن علیه انقلاب اسلامی همواره وجود داشته و اخیراً به دلیل بهره مندی از ابزارهای بهتر تشدید شده است تردیدی نیست اما اصرار جناب عالی بر پیروی سران حوادث اخیر از فرمول دیکته شده استراتژیست های آمریکایی و اسرائیلی، گذشته از ذات خیال پرداز و واقعیت گریز شما، برای فرار از پذیرش مسئولیت اشتباهات فاحش مدیران این بحران است. لذا انصاف و عدالت در قضاوت شما جایی ندارد. بدون شک همان طور که رهبر انقلاب فرمودند «ظلم بزرگتر توسط کسانی انجام شد که ادعای تقلب را مطرح کردند» اما نباید از ظلم کوچکتر که توسط
پیشنهاد می کنم شما و چند نفر دیگر که علاقه خاصی به شعله ور ماندن آتش این فتنه دارید برای چند ماهی به یک منطقه مصفا سفر کرده و استراحت بفرمایید ... خواهید دید که این فتنه به آسانی خاموش می شود.
طرف خودی انجام پذیرفت غافل شویم. جناب عالی و همفکرانتان چنان از وحدت و آشتی می ترسید که جن از بسم الله، زیرا دوست دارید از این فرصت استفاده نموده و شخصیتهایی را از انقلاب حذف کنید و فکر می کنید دیگر چنین فرصتی به دست نمی آید. پیشنهاد می کنم شما و چند نفر دیگر که علاقه خاصی به شعله ور ماندن آتش این فتنه دارید برای چند ماهی به یک منطقه مصفا سفر کرده و استراحت بفرمایید و البته هزینه آن را دلسوزان واقعی انقلاب اسلامی خواهند پرداخت، آنگاه خواهید دید که این فتنه به آسانی خاموش می شود و قوه قضائیه فرصت خواهد یافت تا فارغ از جنجالها به تخلفات سران دو طرف این بحران قاطعانه رسیدگی کند.
3) تجاهل کرده و سوال نموده اید اینکه می گویند «دو طرف مقصر بوده اند، کدام دو طرف؟» و بعد تلاش کرده اید معترضان قانونی را با اغتشاشگران و هتاکان یکی کنید و بگویید یا باید با اسلام و انقلاب باشید و یا با هتاکان. روشن است که دو طرف کدام اند. یک طرف معترضان و منتقدان قانونی هستند که البته فرصت طلبان و مخالفان اسلام نیز در میان آنها نفوذ کرده و در پی رهبری این حرکت هستند و طرف دیگر مدیران این بحران. پرسیده اید طراحان آشتی خودشان در کجا ایستاده اند؟ پاسخ این است که آنها در جایگاه سومی در میان توده های چند ده میلیونی مردم و در کنار رهبر قرار دارند و نگران آسیب دیدن فرزند و جگرگوشه شان یعنی انقلاب اسلامی هستند.
4) این سخن بنده را انتقاد کرده اید که گفته ام «اگر فردی نظری از نظرات ولی فقیه را قبول نداشته باشد به معنی خروج او از چهارچوب نظام و اسلام نیست». در اینجا میان فکر و عمل خلط نموده اید. فکر و عقیده اگر ریشه ای غیر از حقیقت جویی نداشته باشد امری اختیاری نیست، برخلاف عمل. به همین جهت ممکن است فردی در موضوعی نسبت به نظر ولی فقیه قانع نشده و نظر دیگری داشته باشد اما چون اصل ولایت فقیه را قبول دارد در عمل تابع باشد. مادام که فردی علیه نظام اسلامی اقدام عملی نکرده است از حوزه نظام و اسلام و ولایت فقیه خارج نشده است.
اینها مسائلی است که شما به عنوان یک روزنامه نگار باید به آگاهی بخشی به مردم در اطراف آنها بپردازید نه اینکه از تحریک عواطف مذهبی مردم بدون اقناع عقلی آنها برای پیروزی بر خصم استفاده نمایید.
بدون اینکه قصد مقایسه در کار باشد باید گفت مالک اشتر و بسیاری از اصحاب خاص امیرالمأمنین(ع) باید صدها بار شاکر باشند که کیهان در آن زمان منتشر نمی شد والا آقای شریعتمداری مطمئناً با همین نوع استدلالها نام مالک اشتر را به دلیل اینکه با فرمان امیرالمأمنین(ع) برای عزل ابوموسی اشعری از امارت کوفه مخالفت کرد و حضرت، علی رغم میل باطنی با او موافقت نمود، در میان مخالفان ولایت علی(ع) ثبت می کرد! همچنین همه کسانی را که در جنگ احد نظرشان برخلاف نظر پیامبر(ص) جنگیدن با دشمن درخارج از شهر بود ضد رسالت و نبوت اعلام می نمود! همین طور بود سرنوشت حباب بن منذر یکی از سرداران اسلام که در جنگ بدر با مکان انتخاب شده توسط پیامبر برای استقرار لشکر اسلام مخالفت کرد در حالی که رسول اکرم با طیب خاطر استدلال او را پذیرفت و لشکر اسلام را به سوی مکان پیشنهادی حرکت داد. بنابراین صرف ابراز رأی مخالف با رأی پیامبر یا امام معصوم هم کسی را ضد رسالت یا امامت و ولایت نمی کند.
طبق تحلیل های خود جناب شریعتمداری باید ایشان را از مخالفین ولی فقیه دانست، چرا؟ برای اینکه وی علناً به مخالفت با برخی نظرات ولی فقیه می پردازد. مثلاً کیهان خوب می داند که چنین نیست که رهبر انقلاب دستور دستگیری سران معترضان را صادر کرده باشند ولی قوه قضائیه سر باز زده باشد. بنابراین آقای شریعتمداری با اینکه می داند بازداشت آنان در شرایط فعلی خواست ولی فقیه عادل نیست، هر روز با استفاده از بیت المال به دهها زبان برطبل بازداشت می کوبد و در جای قاضی نشسته به کمتر از اعدام هم راضی نمی شود. آیا این جز مخالفت با نظر ولی فقیه است؟ آیا طبق مبانی باطل و با اصطلاحات خود جناب آقای شریعتمداری ایشان به دلیل مخالفت با نظر ولی فقیه به جرگه «دشمنان تابلودار» نظام نپیوسته و با آنان «پالوده» نمی خورد و «پیاده نظام دشمن» نشده است؟
مناسب است که آقای شریعتمداری برای اثبات میزان پیروی خود از ولایت، فهرستی از مطالب و مقالات کیهان را که پس از تأکید رهبر انقلاب بر «جذب حداکثری و دفع حداقلی» صرفاً در این مورد به چاپ رسانده منتشر و لااقل نام یک مجذوب را اعلام نماید. البته کیهان راههای دیگری هم برای اثبات ولایت مداری خود دارد. مثلاً در قبال صدها مطلبی که بر لزوم مجازات شدید و سریع سران معترض منتشر کرده- که بدون شک رسیدگی قانونی به تخلفات آنان امری ضروری است- اگر یکی دو مطلب مستقل در موضوع لزوم پیگیری آنچه دل رهبر انقلاب را «خون» کرد (حمله به کوی دانشگاه) منتشر کرده است یادآوری نماید.
کثرت مغالطات در مطلب
جناب عالی و همفکرانتان چنان از وحدت و آشتی می ترسید که جن از بسم الله، زیرا دوست دارید از این فرصت استفاده نموده و شخصیتهایی را از انقلاب حذف کنید و فکر می کنید دیگر چنین فرصتی به دست نمی آید.
کیهان به حدی است که برای اهل فکر، روشن و پرداختن به آنها اتلاف وقت است. از جمله اینکه بنده و یا هر کس دیگر که سخن از آشتی به میان می آورد به دنبال «تطهیر» سران معترضان است! آشتی هیچ تعارضی با رسیدگی به تخلفات ندارد و تنها راه حل بحران اجرای عدالت در مورد همه است. اگر قرار بر محاکمه است، آقایان موسوی، کروبی و احمدی نژاد باید به طور همزمان محاکمه شوند گرچه تقصیر آنها یکسان نیست.
اگر مردم شریف ایران و به ویژه بسیجیان عزیز به عملکرد برخی افراد رسانه ای در طول سالیان گذشته نگریسته و تأملی در حدیث زیر نمایند رمز این مطلب را در می یابند که چرا هتاکان دو طرف ماجرا امروز به راه نمی آیند و هر روز جری تر شده و ناآرامی در کشور غذای روحشان گردیده است.
امام صادق(ع) فرمود: «هرکس به منظور عیب جویی و ریختن آبروی مأمنی سخن بگوید تا او را از چشم مردم بیندازد خداوند او را از ولایت خویش بیرون کرده و شیطان ولایتش را برعهده می گیرد.» افراطیون سالهاست کارشان همین است. بنابراین کسانی از هر دو طرف که قصدشان نه حل مسأله و برخورد قانونی با همه متخلفان بلکه ذلیل کردن رقبای سیاسی در نزد مردم و انجام پروژه زمین زدن این و آن است به این آسانیها به راه آمدنی نیستند. آری، جناب آقای شریعتمداری! شما و همفکرانتان جنگ نفس را حل کنید، مردم جنگ نرم را حل خواهند کرد.
مستدعی است طبق قانون مطبوعات، سطور فوق عیناً در همان صفحه از اولین شماره آن روزنامه محترم درج گردد. قبلاً سپاسگزارم.
با تقدیم احترام
علی مطهری
لینک منبع:http://rssnews.ir/News-104687.html


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( چهارشنبه 88/10/23 :: ساعت 3:46 عصر )
»» میل به استبداد در هر دولت

این تلقی که انتقاد از دولت، به معنی تضعیف رهبری است باید کنار گذاشته شود
علی مطهری:

این تلقی که انتقاد از دولت، به معنی تضعیف رهبری است باید کنار گذاشته شود

سیاست > مجلس  - عضو کمیسیون فرهنگی با متوسط ارزیابی کردن عملکرد مجلس هشتم گفت: مجلس هشتم در بعد قانون گذاری فعال بود اما کاستی‌هایی در بعد نظارتی داشته است.

به گزارش خانه ملت، وی با بیان اینکه بعد نظارتی مجلس هشتم تحت تاثیر شرایط بیرونی مجلس قرار گرفته و بیشتر انفعالی عمل ‌کرده است، افزود: برخی کارهای خلاف قانون توسط دولت انجام شده اما مجلس عکس العمل لازم را نشان نداده است.

مطهری به واگذاری سهام مخابرات به تعاونی سپاه اشاره کرد و گفت: واگذاری سهام دولتی به بخش نیمه دولتی با اصل 44 قانون اساسی منافات دارد، مانند واگذاری نمایشگاه بین المللی که البته خود دولت از این امر جلوگیری کرد.

وی واکنش نشان ندادن مجلس را مصلحت اندیشی نادرست دانست و اظهار داشت: ممکن است برخی نمایندگان تصور کنند اعتراض آنها در این گونه موارد به معنی تضعیف دولت است و با توجه به شرایط کشور نمی‌خواهند وارد این مقولات شوند.

عضو کمیسیون فرهنگی با تاکید بر اینکه هیچ مصلحتی بالاتر از اجرای قانون و رعایت مصالح کشور و منافع مردم نیست، گفت: روابط سیاسی و عواطف شخصی و گروهی گاه بر اراده‌ها تاثیر می‌گذارد و موجب می‌شود مجلس در انجام وظیفه نظارتی خود کوتاهی ‌کند، در حالی که بسیاری از این نظارت‌ها به نفع دولت است گرچه در ظاهر مخالفت با دولت تلقی شود.

مطهری ادامه داد: البته گاه فضای سیاسی کشور به گونه‌ای می‌شود که نمایندگان صلاح نمی‌دانند وارد این وادی‌ها شوند و گاهی از حمایت‌های رهبری از دولت برداشت غلط می‌شود یعنی اینگونه برداشت می‌شود که ما نباید خیلی به دولت انتقاد کنیم و آن را مورد سوال قرار دهیم در حالی که به عقیده من مقصود رهبری از این حمایت‌ها چنین چیزی نیست.

وی تصریح کرد: گاه نص صریحی از رهبری وجود دارد که تکلیف روشن است اما گاه برحسب شنیده‌ها و اخبار و یا از طریق واسطه‌هایی که وجود دارد مطالبی را به مجلس منتقل می‌کنند و به نوعی اراده نمایندگان را سست می‌کنند. این، کار درستی نیست. نماینده باید به وظایف خود عمل کند.

نماینده تهران افزود: اگر مقام معظم رهبری در مواقعی احساس کنند که کاری به صلاح کشور نیست ایشان خود تذکر لازم را خواهند داد. مثلا در مساله رحیم مشایی در سال گذشته رهبری صلاح ندیدند که مباحث وی دنبال شود و خود به این موضوع خاتمه دادند.

مطهری به استیضاح کردان نیز اشاره کرد و اظهار داشت: برخی نمایندگان این استیضاح را به صلاح نمی‌دانستند و آن را مخالف نظر رهبری می‌دانستند ولی ما اصرار داشتیم با توجه به اختیارات و وظایف خود این کار را انجام دهیم.

وی گفت: التزام به قانون اساسی و ولایت فقیه به این معنی نیست که هر کار کوچکی که می‌خواهیم انجام دهیم حتما باید ابتدا اجازه بگیریم. این امر به نوعی شانه خالی کردن از وظایف و عافیت طلبی و خیانت به حقوق مردم است. لذا معتقدم بعد نظارتی مجلس باید قوی‌تر از حال باشد.

وی به جدا شدن سازمان تامین اجتماعی از وزارت رفاه اشاره کرد و گفت: این جداسازی برخلاف قانون بود و مجلس وظیفه داشت در این باره انتقاد و سوال کرده و از آن جلوگیری کند اما چون در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار داشتیم مجلس صلاح ندید در این باره اقدامی انجام دهد لذا این موضوع رها شد.

مطهری در بخش دیگری از سخنانش گفت: دولت قبل از انتخابات از محل فروش فراورده‌های نفتی و برخلاف مصوبه مجلس دست به واردات بنزین زد و به مصوبه مجلس عمل نکرد.

وی افزود: براساس مصوبه مجلس، دولت می‌بایست بنزین تولید داخل را به قیمت لیتری هزار ریال و بنزین وارداتی را به قیمت تمام شده عرضه نماید و از منبع دیگری برای واردات بنزین استفاده نکند و طبعا برای اجرای این مصوبه باید سهمیه بنزین داخلی را کاهش می‌داد. اما دیدیم که دولت قبل از انتخابات در سهمیه بنزین تغییری نداد بلکه 100 لیتر در ماه را گاهی به 120 لیتر افزایش داد و بعد از محل فروش فرآورده‌های نفتی، بنزین اضافه وارد کرد و مجلس نیز درباره این موضوع کار جدی انجام نداد و فقط چند نماینده تذکری در این باره به رئیس جمهور دادند.

نماینده تهران ادامه داد: هر دولتی دوست دارد دستش باز باشد و این منحصر به دولت فعلی نیست. به طور کلی هر دولتی همیشه مجلس را مزاحم خود می‌داند و میل به تمرکز و استبداد دارد. اساسا آنچه در حکومت‌های دمکراتیک مانع استبداد و دیکتاتوری می‌شود پارلمان و مجلس است.

وی خاطرنشان کرد: ما هم اگر در جایگاه دولت قرار بگیریم بطور طبیعی دوست داریم دستمان باز باشد و هر کاری را که می‌خواهیم انجام دهیم و ممکن است حتی نیت خیری هم داشته باشیم اما در مجموع به صلاح کشور نیست.

مطهری تاکید کرد: مجلس همیشه باید از این سرکشی جلوگیری کند زیرا بطور طبیعی دولت می‌خواهد آزاد باشد. آنچه که می‌تواند عدالت را اجرا کند و هر چیزی را در جای خود قرار دهد، اجرای قانون است و ما مصلحتی بالاتر از اجرای قانون نمی‌توانیم پیدا کنیم.

مطهری با اشاره به ظرفیت و امکان سوال از رئیس جمهور گفت: مثلا سوال از رئیس جمهور باید امر عادی تلقی شود و فرضا رئیس جمهور سالی یک بار مورد سوال نمایندگان قرار گیرد.

وی توضیح داد: البته قداستی که نظام جمهوری اسلامی دارد شاید باعث شده که انتقاد، سوال و نقد دولت به معنی یک کار غیرشرعی تلقی شود و به معنی چوب لای چرخ نظام قرار دادن تصور شود در حالی که باید این فرهنگ و نوع نگرش را تغییر دهیم و فکر می‌کنم ما نگاه درستی به نظام مذهبی و جمهوری اسلامی نداریم.

عضو کمیسیون فرهنگی به سخنی از شهید مطهری اشاره کرد و گفت: به فرموده ایشان هر مقام غیر معصومی اگر در جایگاه غیر قابل انتقاد قرار گیرد هم خود فاسد می شود و هم جامعه را فاسد می‌کند. لذا مساله انتقاد بحث مهمی است ولی این جایگاه در کشور به رشدی نرسیده که انتقاد از حکومت، نظام و دولت یک امر طبیعی تلقی شود و اعتراض به برخی کاستی‌ها یک امر عادی جلوه‌گر شود.

وی گفت: هنوز برای ما عادی نشده که عده‌ای برای اعتراض به موضوعی بخواهند مجوز بگیرند که به شکلی آرام حرف خود را بیان کنند. ما مجوز این کار را نمی‌دهیم زیرا اعتراض به مساله‌ای را به معنی اعتراض به نظام تلقی می‌کنیم و آن را منتفی می‌کنیم در حالی که این گونه نیست و این موضوع باید عادی شود.

مطهری تصریح کرد: در حالی که اگر اعتراض‌ها صورت گیرد عقده‌ها خالی می‌شود و بسیاری از اقدامات پنهانی و زیرزمینی از بین می‌رود و این مساله بسیار مهمی است که هنوز نتوانسته‌ایم آن را نهادینه کنیم.

وی گفت: متاسفانه اکنون انتقاد و اعتراض مجلس به دولت به معنی تضعیف دولت تلقی می‌شود و چون رهبری نیز از دولت حمایت کرده‌اند پس به معنی تضعیف رهبری است لذا همه باید ساکت باشند در حالی که این تلقی اشتباه است.

نماینده تهران اضافه کرد: در آستانه انتخابات، دولت پول‌های زیادی را تحت عنوان سهام عدالت در سفرهای استانی توزیع کرد و سوال عمده‌ای که بوجود آمد این بود که این پول از کجا و کدام منبع تامین شد. در حالی که بسیاری از کارخانه‌هایی که سهام عدالت متعلق به آنهاست راکد بوده و یا در حال ضرر دادن هستند پس این سود از کجا آمد که توزیع شد.

وی گفت: دولت باید مورد سوال واقع می‌شد و نیز در این باره توضیح می‌داد ولی همه این مسایل به علت شرایط آن روزها نادیده گرفته شد. اگر مطرح می‌شد این امر سیاسی تلقی می‌شد.

مطهری در بخش دیگری از سخنانش گفت: اگر هر نماینده‌ای با هر نیتی که دارد بخواهد در چارچوب اختیارات خود از دولت انتقاد سازنده کند باید از وی حمایت کنیم نه اینکه او را متهم به ضدیت با ولایت فقیه کنیم و کاری کنیم که این انتقاد صورت نگیرد.

وی تاکید کرد: البته نگاه مردم ما هم باید تغییر کند و این بحث صرفا مربوط به سیاسیون نیست.

نماینده تهران افزود: گاهی غفلت می‌شود که رهبری یک وظیفه دارد و نماینده مجلس وظیفه دیگری. گاه ممکن است صلاح نباشد رهبری موضوعی را مطرح کنند اما اگر نماینده مجلس یا هر مسئول دیگری بیان کند اشکالی بوجود نیاید.

وی به زمان حیات حضرت امام خمینی (ره) اشاره کرد و اظهار داشت: در آن زمان صلاح نبود که حضرت امام در مورد دکتر شریعتی اظهار نظر کند زیرا طرفداران متعصبی داشت اما کسی مانند شهید مطهری در این باره اظهار نظر می‌کند. پس نباید بگوییم که شهید مطهری برخلاف روش حضرت امام(ره) عمل کرده است. هر کس در جایگاه خود قرار دارد.

عضو کمیسیون فرهنگی تصریح کرد: یک نظام سیاسی زنده، نظامی است که در آن دائما نقد و انتقاد وجود داشته باشد.

وی گفت: صحیح نیست در هر مساله‌ای پای رهبری را به میان آوریم لذا هر نماینده یا مسئولی باید کار خود را انجام دهد.

مطهری در بخش دیگری از این گفت و گو به لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها اشاره کرد و گفت: به عقیده من اینکه رهبری در مورد این لایحه تعیین تکلیف کنند اصلا به صلاح نیست. خود ما نمایندگان و دولت باید این مسایل را حل کنیم، ضمن اینکه ارجاع این لایحه در وسط بررسی در صحن علنی به کمیسیون ویژه به علت اعتراض رئیس جمهور، کاری خلاف قانون بود که از طرف رئیس وقت جلسه علنی انجام شد و نمی‌بایست صورت می‌گرفت.

وی افزود: بررسی این لایحه می‌بایست سیر طبیعی خود را طی می‌کرد و حداکثر شورای نگهبان اعلام می‌کرد که مثلا بین ماده 13 و 16 تناقضی وجود دارد و مجلس آن را حل کند آنجا مجلس می‌توانست اقدام درست را انجام دهد.

نماینده تهران با بیان اینکه ما نباید از چارچوب قانون خارج شویم، ادامه داد: این روش اصلا درست نبود که رئیس جمهور سرزده وارد مجلس شود و شروع به صحبت کند در حالی که قبلا می‌بایست اعلام می‌کرد تا سخنرانی ایشان در دستور جلسه قرار می‌گرفت اما بر خلاف آیین‌نامه مجلس، رئیس جمهور یک ربع ساعت صحبت کرد و به نوعی مجلس را تهدید کرد که اگر نظرش تامین نشود لایحه را پس می‌گیرد.

وی با اشاره به اینکه در آستانه سالروز شهادت مدرس قرار داریم، افزود: این رفتارها با روش شهید مدرس جور درنمی‌آید. ممکن است حرف دولت حرف حق و درستی باشد اما این نوع برخورد با مجلس و ناچیز شمردن مجلس کار درستی نبود و تنها راهی که وجود داشت همین بود که بررسی در مجلس به پایان می‌رسید و پس از ارجاع به شورای نگهبان اگر نیاز به اصلاحی داشت، دولت مجددا اصلاحیه‌ای را به مجلس تقدیم می‌کرد. ما می‌بایست طبق قانون جلو می‌رفتیم زیرا اینگونه رفتارها نوعی تمایل به استبداد است و اگر مجلس جلوی این رفتارها نیاستد این امر موجب می‌شود که استبداد نهادینه شود.

مطهری در مورد تخریب برخی افراد اظهار داشت: معمولا در رقابت‌های سیاسی افراد یکدیگر را متهم می‌کنند و احیانا به یکدیگر تهمت می‌زنند و البته این امر ممکن است در بسیاری از کشورها صورت گیرد.

 وی گفت: عده‌ای از حامیان رئیس جمهور درصدد هستند از احمدی نژاد یک بت بسازند. حتی عده‌ای ممکن است بخواهند از رهبری بت بسازند و این غلط است. حتی از امام یا شهید مطهری نباید بت بسازیم.

مطهری تصریح کرد: ما باید فلسفه ولایت فقیه را بدانیم و به فرموده شهید مطهری ولایت فقیه ولایت ایدئولوژیک است یعنی چون نظام سیاسی ما بناست که براساس اسلام باشد پس در راس این نظام باید یک اسلام شناس باشد و او ولایت ایدئولوژیک دارد که هر وقت احساس کرد که نظام دارد از جاده اسلام خارج می‌شود ایشان هشدار و تذکر دهد.

نماینده تهران تصریح کرد: این اصل بسیار مترقی را نباید به شکل نادرستی جلوه ‌دهیم تا عده‌ای فرار کنند در حالی که حقیقت و اصل آن بسیار مطلوب، پسندیده و کارگشاست.

وی گفت: بسیاری از کاستی‌هایی که حتی در خود مجلس وجود دارد ناشی از همین نوع برداشت ناصحیح است و ما باید آن را اصلاح کنیم.
لینک مطلب  شماره یک     شماره 2    ...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( دوشنبه 88/9/30 :: ساعت 10:51 صبح )
»» باز عاشورا و باز کربلا

کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا

این همه عزاداری برای چیست ؟و با این کار خود می خواهیم چه چیز را ثابت کنیم ؟با این کار ما نه امام حسین(ع) زنده می شود و نه یزدی است که حکم اعدامش صادرشود!تازه مگر امام حسین و خانواده اش تنها کسانی هستند که کشته شده اند و یا تنها کسانی هستند که با آن وضع مصیبت بار مردانشان کشته و زن و بچه شان به اسارت رفته است؟ تاریخ را ورق زنی سراسر پر است از کشت وکشتار و شکنجه و اسارت و ....

پس چرا تنها عاشورا ؟

لابد همه می دانیم که جرم امام حسین چه بود؟بیعت نکردن با خلیفه زمان و خروج علیه او و این هم باز مطلب تازه ای نیست در طول تاریخ هر کسی با حکومت وقت در افتاده و بر علیه آن خروج کرده حکمش یا قتل بوده یا شکنجه و حبس.البته حکومتهای غیر دینی را نمی دانم شاید در آنها هم چنین باشد و شاید هم نه.نمی خواهم بگویم حکومتهای غیردینی برخوردشان با مخالفانشان شاید بهترباشد ولی حداقل به فرض آنها کسی را هم بکشند آن فرد به عنوان قهرمان شناخته می شود و به ایشان تهمت بی دینی و خروج از دین زده نمی شود تا همه خونش را حلال بدانند! ولی در حکومتهای دینی تا دلت بخواد در کتابهای تاریخ نمونه کشته شدن مخالفان زیاد است از حکومت کلیساها گرفته تا شهادت تک تک ائمه علیهماالسلام وشهادت میثم ها و کمیل ها و ....

اگر بخواهیم عاشورا را فقط از لحاظ مصیبت وارده و کیفیت کشته شدن شهدا و دستگیری و حبس در نظر بگیریم نمونه های بسیار زیادی در جامعه امروزی هست مردی که زنی را قطعه قطعه کرده زنی که شوهرش را یا دوستی که دوست صمیمی خود را کشته و حتی جسدش را آتش زده و....آیا اینها هم شایسته جاودانه بودن هستند و باید قرنها بر آنها گریه کرد ؟لابد نه! چون تنها با گریه کردن مشکلی حل نمی شود.

پس بااین اوصاف چرا امام حسین مظلوم است و چرا در زیارت امیرمومنین علی (ع)می گوییم السلام علیک یا اول مظلومین؟

مظلومیت امام حسین کمیت و کیفیت کشته شدنشان نیست چون می دانیم هر کس ازحکومت یک جامعه نافرمانی کند و علیه آن خروج کند حداقلش کشته می شود.

مظلومیت امام حسین این است که افرادی که علیه وی شمشیر می کشند فکر می کنند که دارند حکم خدا و حکم حاکم شرع زمان خودشان را اجرا می کنند !

مظلومیت امام حسین این است که مردم می گویند درشان تو نیست که قوانین جدت رسول خدا را زیرپای بگذاری!

مظلومیت امام حسین این است که طرف مقابل او ادعا می کنند که قانون برای همه یکی است و کسی که مرتد شده حکمش قتل است هر چند که نوه رسول خدا باشد!

و مظلومیت امام علی(ع) این است که برای سپردن حکومت به وی شرط می گذارند که تو باید به کتاب خدا و سنت رسول خدا پای بند باشی یعنی تا آنروز نبوده و یا اطمینان به باقی ماندنش در این راه نداشتند!
و مظلومیت امام علی در این است که به وی گفتند وقتی طرف مقابل قرآنها  را بر سر نیزه ها کرده اند و می گویند قرآن بین ما حکم کند چرا شما دستور دادید که آنها را بکشید و قرآنهایشان را برزمین بریزید پس شما از دین خدا خارج شده اید هرچقدر که امام فرمودند که قرآن ناطق منم و اینها فقط کاغذ و مرکبی بیش نیستند و این نقشه ای بیش نیست تا شما را فریب دهند و....ولی کو گوش شنوا و امام مجبور شد که به خواسته آنها تسلیم شود و ماجرای حکمیت و خوارج و ابن ملجم و شهادت امام....!!!!

و مظلومیت امام علی و امام حسین در این است که قاتل هر دوی آنها فکر می کند که برات بهشت را گرفته است!!
و تازه مظلومیت امام حسن و بعضی از ائمه بیشتر از این هم بود زیرا حتی زمینه قیام هم فراهم نبود و به فرض شهادتش دین هم از بین می رفت زیرا معاویه  و مخالفان آنهااز لحاظ حفظ ظاهر اسلامی مانند یزید نبودند و...

پس اولا" هی نگوئیم که کاش در آن زمان بودیم و طرفدار امام حسین(حق) بودیم و علیه باطل قیام می کردیم.

چون اولا"باطل بودن یزید یا حقانیت امام بر همه واضح نبود که هیچ بلکه اکثرا"خلاف این را فکر می کردند!

و مطمئنا" همه آنهایی که در برابر امام صف کشیده بودند افراد شرابخوار و لاابالی و یا طرفدار زر و زور و حریص به حکومت نبودند بلکه گروهی مسلمان و به ظاهر خیلی مومن و مقید به احکام اسلام و برای کسب رضای خدا و برای جهاد در راه خدا البته به خیال خودشان و اجرای احکام خدا و کسب برات بهشت آمده بودند و من و خیلی بهتر از من و امثال من اگر در آن روز بودیم شاید برای شهید کردن فرزند رسول خدا سر از پا نمی شناختیم چون در اثر تبلیغات حکومت وقت همه چیز برعلیه امام حسین بود و ظاهرا"نیازی برای بررسی حق وباطل نبود!چون همگی این تصوررا داشتند جنگ بین حق و باطل است و خلیفه مسلمین (یزید)حق است و گروه مقابل وی(امام حسین)افرادی بی مقدار و خارجی که از دین خدا خارج و مرتد شده اند.

ولی کاش عاشورا یک بار که اتفاق افتاده تمام می شد در این صورت غمی نبود چون امام حسین اولا"می دانست که کشته می شود و اگر هم کشته نمی شد چند سال بعد با مرگ طبیعی از دنیا می رفت همانند سایر پیامبران و گذشتگان .و تازه اسیرشدن فرزندانش راهم می دانست و...درثانی وقتی ایشان خود به این امر راضی بوده دیگر به ما چه؟

ولی مساله این جاست که عاشورا تمامی ندارد ! امام صادق(ع) میفرماید:هر روزی عاشوراست و هر روزی کربلاست

پس جنگ حق و باطل را پایانی نیست و همیشه حق برای همه واضح نیست چه بسا هر دو طرف خود را حق می دانند و کارشان را نه برای امیال شخصی خود بلکه برای جلب رضای خدا انجام می دهند و و این بنا به فرمایش آیت ا... شهید دکتر بهشتی زمانی است که دو گروه مسلمان و معتقد در روبروی هم می ایستند و علیه همدیگر شمشیر می کشند چون در تشخیص حق و باطل دچار اشتباه شده اند.اینها همان زمانی هستند که زمان فتنه نامیده می شوند و مردم در این زمان باید به یک مرجع بالاتر و مطمئن تر رجوع کنند و آن مرجع و آن فرقان و جدا کننده حق از باطل کتاب خدا قرآن است.

پس توصیه ای که به برادران و خواهران کوچگتر از خود دارم این است که هشیار باشید:

1-همیشه ادعای طرفداری از حق دلیل بر این نیست که شما طرفدار حق هستید!

2-همیشه حق و باطل آشکار نیست و به قول حوزوی ها اظهر من الشمس نیست و خیلی وقتها ظاهر با باطن امر خیلی فرق می کند.

3- معیار حق و باطل هیچ شخصیتی نیست و این شخصیتها هستند که باید خود را با معیار حق و عدالت بسنجند نه اینکه حق و عدالت با معیار اینها!و اصلا اختلاف شیعه و اشاعره در مساله عدل الهی همین است !اشاعره می گویند هرکاری که خدا انجام دهد عین عدل است پس عدالت امری نسبی است ولی شیعه اعتقاد بر مطلق بودن عدل دارد و به فرض محال اعمال خدا اگر غیر از این باشد عین عدالت نیست و...

4- شما خود به تنهایی مسئول اعمال و رفتار خود خواهید بود و هیچ کس بار گناه شما را بردوش نخواهد کشید و نمی تواند بکشد.

5-سخن حق را قبول کنید هر چند که گوینده آن یک دیوانه یا یک کودک یا یک آدم بد باشد.

6- چند تا عبادت خشک و خالی و بی محتوا یا حتی با محتوا شما را مغرور نکندتا فکر کنید که شما بهتر از بقیه هستید که امام خمینی می فرمایند:گناهی که انسان را پشیمان سازد بهتراست از عبادتی که وی را مغرور سازد.

7-به راحتی درباره دیگران قضاوت نکنید و برایشان حکم صادر نکنید که بقول مقام معظم رهبری :هر کس از انتقادی بکند ضدولایت فقیه نیست و هر کسی با ارتکاب یک اشتباه منافق نامیده نمی شود.

8- راستگو باشید هر چند که به ضرر خود و یا نزدیکانتان باشد و از دروغ و دروغگویان دوری کنید .

9-از افراط و تفریط خودداری کنید و در بیان حق و یا ابراز باطل مبالغه نکنید و برای اثبات حقانیت خود متوسل به دروغ نشوید .

10- دین و اعتقاد خود را بصورت عقلانی بپذیرید و به احساسات خود میدان ندهید که احساسات گذرا و موقت ولی کاری عقلانی هر چند که کند باشد ولی پایدار است (رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود)

11-برای رسیدن به هر موفقیتی باید مراحل لازم راطی کرد و همت عالی داشت و گرنه با حلواحلوا گفتن دهان شیرین نمی شود و بقول استاد دانشمند با یک کارنامه هفت تجدیدی نمی توان شعار مرگ بر آمریکا داد!

12- به عمل کاربرآید به سخندانی نیست و بقول شهید بهشتی بهشت را به بها می دهند نه به بهانه بنابراین با یک شب عزاداری و گریه بر امام حسین فکر نکنید که آتش جهنم بر شما حرام شده و شما بهشتی شده اید!

13- به بهانه انجام یک عمل مستحب مرتکب صدتا حرام نشوید تا راه مردم راببندید و با سرو صدا ی طبل تا نیمه های شب موجبات آزار و اذیت سالخوردگان مریضان و ....را فراهم کنید و در اثر دیر خوابیدن نماز صبحتان هم قضا شود و از انجام وظایف محوله در خانه کوتاهی کنید و موجبات نارضایتی والدین را فراهم سازید با این مجوز که شما شب قبل تا دمدمای صبح عزاداری کرده اید!

14- با تظاهر اگر توانستید بقیه را گول بزنید مطمئن باشید که خودتان را نمی توانید گول بزنید به ندای درونی خود گوش کنید.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( جمعه 88/9/27 :: ساعت 10:18 صبح )
»» ما را چه شده است؟

دنیا و هرچه هست در آن‌، دیو و دد شده‌

دنیا به قدر خوبی ما و تو بد شده‌

ما و تو سبزه‌ایم که در دشت رُسته‌است‌

هر سیزده‌بدر که رسیده‌، لگد شده‌

هر چه دعا به سمت خدا پُست کرده‌ایم‌

مثل صدا ز کوه به ما مسترد شده‌

ما رودهای از نفس افتاده نیستیم‌

دنیا به راه جاری ما و تو سد شده‌

امّا تو خواب دیده‌ای این‌که به نام من‌

سیّاره‌ای توسط چشمت رصد شده‌

تو خواب دیده‌ای که من و تو روانه‌ایم‌

دریا اسیر وسوسة جزر و مد شده‌

مثل دو رشته رود روانیم و مثل پل‌

رنگین‌کمانی از سر ما و تو رد شده شعر از محمد کاظم کاظمی ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( یکشنبه 88/9/22 :: ساعت 2:34 عصر )


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شعر زیبای سیب حمید مصدق و جواب زیبای فروغ فرخ زاد
هیچ کس به تو مانند نشد!
به نسیمی همه راه به هـــم می ریزد
نامه اعتراضی على مطهری به شورای نگهبان درباره رد صلاحیتش
گفتگوی انتقادی طنز با خدا
نامه علی مطهری به فرمانده سپاه پاسداران
نامه سرگشاده على مطهرى خطاب به رئیس مجلس خبرگان رهبرى
گل یاس علی
تکنولوژی جدید برای کاهش چشمگیر انتشار گاز دی اکسید کربن
راز شب بود پیکر زهرا...
جملات منتسب به امام که در صحیفه نیست
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 18
>> بازدید دیروز: 14
>> مجموع بازدیدها: 557841
» درباره من

روزی تو خواهی آمد
سیدموسی سیدمحرمی
این وبلاگ صرفا برای دیگران نوشته نمی شود بلکه هر آنچه خود علاقمند به یادداشت آن هستم به عنوان دفتر خاطرات و ذخیره اطلاعاتی که در دفتر یادداشت و خاطرات برایم مقدور نیست می باشد لذا در وهله اول برای خودم می نویسم و اگر برای کسی قابل استفاده بود که چه بهتر.مزیت وبلاگ بر دفتر عقاید و خاطرات و... این است که در سایه اظهار نظر منتقدین کم و کاست نوشته هایم معلوم می گردد در حد امکان در صدد اصلاحشان برآیم و ....

» پیوندهای روزانه

پایگاه اطلاع رسانی دکترعلی مطهری [35]
مقالات محمد مطهری فرزند شهید مطهری [382]
پژوهشهای قرآنی [129]
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت [198]
سایت مذهبی تبیان [215]
مرکز اطلاع رسانی شهید آوینی [202]
شبکه فن آوری اطلاعات ایران [155]
پایگاه اطلاع رسانی طب مکمل [249]
پایگاه اطلاع رسانی طعام اسرار [128]
استاد شهید مطهری کتابها سخنرانیها و دست نوشته ها با امکان دانلود [184]
وب سایت شخصی اکبر اعلمی [192]
تو را من چشم در راهم [255]
روزی تو خواهی آمد. [278]
[آرشیو(13)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
مطالبی در مورد کامپیوتر بهداشت و تغذیه مذهبی و ...[117] . نماز . همای . همرنگ جماعت . با یک گل بهار . دست کوتاه و خرما بر نخیل . ربنا - شجریان . سد معبر . صدای طبل . عزاداری . عیسی به دین خود موسی.. . کاخ نیاوران . کنسرت دوزخیان . گروه مستان . گفتگوی ویزه خبری میرحسین موسوی موج سبز رتبه فساد بسیجی واقعی مسک .
» آرشیو مطالب
آموزش کامپیوتر
مذهبی
جامعه و زندگی
مذهبی ( میلادها)
تبریز و آثار تاریخی آن
به مناسبت یکصدمین سال تولد استاد شهریار
ماه مبارک رمضان
پزشکی و بهداشت و تغذیه
وبلاگهای دیگر نویسنده
طب قرآنی
لطیفه ها و جوکها
شهادت و وفات
سیاست و اداره جامعه
خاطرات
ورزشی
شهریور 1385
مهر 1385
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
آذر 1387
دی 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
آذر 88
دی 88
بهمن 88
فروردین 89
اردیبهشت 89
خرداد 89
مرداد 89
آذر 89
آبان 89
شهریور 89
دی 89
بهمن 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
شهریور 90
مرداد 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
اسفند 90
فروردین 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
بهمن 91
خرداد 92
آبان 92
مرداد 92
بهمن 92
اردیبهشت 93
خرداد 93
مهر 93
آذر 93
آبان 93
دی 93

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
عاشق آسمونی
پاییزی ...
آخرین روز دنیا
.: شهر عشق :.
رنگارنگه
تیشه های اشک
شبستان
پاک دیده
عشق
جوک
گــــلستان: Golestan
allah is my lord
مذهب عشق
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
انا مجنون الحسین
رنگارنگ
مشاوره و مقالات روانشناسی
کجایید ای شهیدان خدایی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
وقایع
نیار یعنی آرزو
ESPERANCE55
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
قدرت شیطان
تو میتونی !! دانلود سرگرمی عکس کلیپ آهنگ mp3 اس ام اس
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
آواز یزدان
اس ام اس عاشقانه
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
بازی بزرگان
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
کوثر
هیچ کس نمی داند من هستم
آسمان آبی
مزار شهدا
هوادارن پارسی بلاگ

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان













» طراح قالب
document.write('');