سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زندانبان به یوسف علیه السلام گفت : «من تو را دوستدارم» . [امام رضا علیه السلام]
روزی تو خواهی آمد
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» آیاعضوگروه 99هستید؟

پادشاهی که یک کشور بزرگ را حکومت می کرد، باز هم از زندگی خود راضی نبود؛
اما خود نیز علت را نمی دانست.
روزی پادشاه در کاخ امپراتوری قدم می زد. هنگامی که از آشپزخانه عبور می کرد، صدای ترانه ای را شنید.
به دنبال صدا، پادشاه متوجه یک آشپز شد که روی صورتش برق سعادت و شادی دیده می شد.
پادشاه بسیار تعجب کرد و از آشپز پرسید: ‘چرا اینقدر شاد هستی؟
آشپز جواب داد: ‘قربان، من فقط یک آشپز هستم، اما تلاش می کنم تا همسر و بچه ام را شاد کنم.
ما خانه ای حصیری تهیه کرده ایم و به اندازه کافی خوراک و پوشاک داریم.
بدین سبب من راضی و خوشحال هستم…’
پس از شنیدن سخن آشپز، پادشاه با نخست وزیر در این مورد صحبت کرد.
نخست وزیر به پادشاه گفت : ‘قربان، این آشپز هنوز عضو گروه 99 نیست!!!
اگر او به این گروه نپیوندد، نشانگر آن است که مرد خوشبینی است.’
پادشاه با تعجب پرسید: ‘گروه 99 چیست؟؟؟
نخست وزیر جواب داد: ‘اگر می خواهید بدانید که گروه 99 چیست،
باید این کار را انجام دهید: یک کیسه با 99 سکه طلا در مقابل در خانه آشپز بگذارید.
به زودی خواهید فهمید که گروه 99 چیست!!!’
پادشاه بر اساس حرف های نخست وزیر فرمان داد یک کیسه با 99 سکه طلا را در مقابل در خانه آشپز قرار دهند..
آشپز پس از انجام کارها به خانه باز گشت و در مقابل در کیسه را دید. با تعجب کیسه را به اتاق برد و باز کرد.
با دیدن سکه های طلایی ابتدا متعجب شد و سپس از شادی آشفته و شوریده گشت.
آشپز سکه های طلایی را روی میز گذاشت و آنها را شمرد. 99 سکه؟؟؟
آشپز فکر کرد اشتباهی رخ داده است. بارها طلاها را شمرد؛ ولی واقعاً 99 سکه بود!!!
او تعجب کرد که چرا تنها 99 سکه است و 100 سکه نیست!!!
فکر کرد که یک سکه دیگر کجاست و شروع به جستجوی سکه صدم کرد. اتاق ها و حتی حیاط را زیر و رو کرد؛
اما خسته و کوفته و ناامید به این کار خاتمه داد!!!
آشپز بسیار دل شکسته شد و تصمیم گرفت از فردا بسیار تلاش کند تا یک سکه طلایی دیگر بدست آورد
و ثروت خود را هر چه زودتر به یکصد سکه طلا برساند.
تا دیروقت کار کرد. به همین دلیل صبح روز بعد دیرتر از خواب بیدار شد و از همسر و فرزندش انتقاد کرد
که چرا وی را بیدار نکرده اند!!! آشپز دیگر مانند گذشته خوشحال نبود و آواز هم نمی خواند؛
او فقط تا حد توان کار می کرد!!!
پادشاه نمی دانست که چرا این کیسه چنین بلایی برسر آشپز آورده است و علت را از نخست وزیر پرسید.
نخست وزیر جواب داد: ‘قربان، حالا این آشپز رسماً به عضویت گروه 99 درآمد!!!
اعضای گروه 99 چنین افرادی هستند: آنان زیاد دارند اما ...راضی نیستند



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( دوشنبه 89/10/27 :: ساعت 5:27 عصر )
»» سخنی با آیت الله جنتی

(دکتر علی مطهری):جناب آقای جنتی در خطبه نماز جمعه گذشته فرمودند: «احضار وزرا به مجلس زیاد شده است. ای نماینده عزیز! این وزیر می‌خواهد کار کند و باید شبانه روزی تلاش کند تا هدفمند کردن یارانه‌ها درست پیش رود و یک سوال شما گاهی ده ساعت و یا بیست ساعت از وقت او را می‌گیرد و باید از معاونین و مشاوران گوناگون خود موضوع را جویا شود تا بتواند از خود دفاع کند و بعد هم آن آقا بگوید ما قانع نشدیم. آیا این درست است؟»

اگر احضار وزرا به مجلس زیاد شده، یکی از دلایل آن افزایش تخلف آنها از قانون است. همچنین اگر وزیری برای پاسخ دادن به یک پرسش نماینده‌ای، ده تا بیست ساعت وقت لازم دارد تا بتواند از خود دفاع کند، پس او بر کار خود مسلط نیست و باید مورد سئوال قرار گیرد.

برای نمونه، وقتی وزیر اقتصاد قانون تسهیلات ارزی برای مترو تهران و کلان شهرها و حمل و نقل عمومی سایر شهرها را عمل نمی‌کند و رئیس جمهور نیز می‌گوید من این قانون را قانون نمی‌دانم و اجرا نمی‌کنم، آیا نماینده وظیفه ندارد در دفاع از حقوق مردم از وزیر یا رئیس جمهور سئوال کند؟ اگر این قانون عمل شده بود اکنون که اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها آغاز شده و نیاز مردم به مترو و حمل و نقل عمومی به مراتب بیشتر شده است کمک بزرگی برای مردم بود. تعلق خاطر حضرت عالی به برخی اشخاص نباید شما را از جاده حق و انصاف خارج کند. اگر جناب عالی به عدم اجرای قانون مترو توسط دولت اعتراض نمی‌کنید، دست کم مجلس را نیز تضعیف و تحقیر نفرمایید.

جناب عالی در خطبه نماز جمعه مورخ 21 آبان نیز فرمودید: «برخی در مجلس وزیری را فرا می‌خوانند تا مواردی را از وی طلب کنند و هنگامی که این وزیر به خواسته نادرست آنها پاسخ منفی می‌دهد، وی را تهدید به استیضاح می‌کنند.»

به راستی، مردم کوچه و بازار وقتی این سخن را از یک امام جمعه می‌شنوند چه تصوری از مجلس پیدا می‌کنند؟ آیا فکر نمی‌کنند که مجلس، محلی است برای معامله و امتیاز گرفتن؟ اگر نماینده‌ای چیزی از وزیری طلب می‌کند، خواسته نادرست و خواسته‌ای برای خودش نیست بلکه مطالبات مردم است و اگر وزیری را تهدید به استیضاح می‌کند باز برای احقاق حقوق مردم است.

باید به گونه‌ای سخن گفت که در شرایط گوناگون، سخن ما یکی باشد و از یک منطق پیروی کند. اگر یک دولتِ مخالف مشی سیاسی شما مثلا یک دولت اصلاح طلب روی کار بود باز همین طور مجلس را تحقیر می‌کردید و دولت را تعظیم، یا در آن صورت مجلس را تقویت و دولت را نقد می‌کردید؟ مجلس قوی به نفع کل نظام است و مانعی است در مقابل تمایل به استبداد. مجلس به فرموده امام خمینی و رهبر انقلاب در رأس امور است و آنچه را در رأس امور است، نباید به ذیل امور تنزل داد.
لینک مطلب در سایت تابناک



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( پنج شنبه 89/10/23 :: ساعت 7:32 صبح )
»» فقرچیست؟

نکات  قابل تامل درباره فقر

 

 

فقر اینه که ? تا النگو توی دستت باشه و ? تا دندون خراب توی دهنت؛

 

فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛

 

فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛

 فقر اینه که ماجرای عروس فخری خانوم و زن صیغه ای پسر وسطیش رو از حفظ باشی اما از تاریخ کشورت هیچی ندونی؛

 

فقر     اینه که از بابک و افشین و سیاوش و مولوی و رودکی و خیام چیزی جز اسم     ندونی اما ماجراهای آنجلینا جولی و براد پیت و سیر تحولی بریتنی اسپرز رو     پیگیری کنی؛

 

فقر     اینه که وقتی با زنت می ری بیرون مدام بهش گوشزد کنی که موها و گردنشو     بپوشونه، وقتی تنها میری بیرون جلو پای زن یکی دیگه ترمز بزنی و بهش بگی     خوششششگلهههه؛

 

فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در ? ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی؛

 

فقر اینه که ? بار مکه رفته باشی و گرسنگی و درموندگی همسایه بغلیت رو ندونی

 

فقر اینه که فاصله لباس خریدن هات از فاصله مسواک خریدن هات کمتر باشه؛

 

فقر اینه که کلی پول بدی و یک عینک دیور تقلبی بخری اما فلان کتاب معروف رو نمی خری تا فایل پی دی اف ش رو مجانی گیر بیاری؛

 

فقر اینه که حاجی بازاری باشی و پولت از پارو بالا بره اما کفشهات واکس نداشته باشه و بوی عرق زیر بغلت حجره ات رو برداشته باشه؛

 

فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛

 

فقر اینه که ?? میلیون پول مبلمان بدی اما غیر از ترکیه و دوبی هیچ کشور خارجی رو ندیده باشی؛

 

فقر اینه که ماشین ?? میلیون تومانی سوار بشی و قوانین رانندگی رو رعایت نکنی؛

 

فقر اینه که به زنت بگی کار نکن، ما که احتیاج مالی نداریم؛

 

فقر     اینه که همه جا شعار بدی که دموکراسی می خوای، تو خونه بچه ات     جرات نکنه از ترست بهت بگه که بر حسب اتفاق قاب عکس مورد علاقه ات رو    شکسته؛

فقر اینه که وقتی ازت بپرسن سرگرمی  های تو چی هستند بعد از یک مکث طولانی بگی موزیک و تلویزیون؛

فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت(یخچال هایت) باشه؛



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( چهارشنبه 89/10/15 :: ساعت 3:29 صبح )
»» چرا امام حسین (ع)مظلوم است؟

السلام علیک یا ابا عبدا....

مطلبی که توسط یکی از دوستان بدستم رسیده که خواندنش خالی از لطف نیست.

(لازم به ذکر است که اسامی واقعی نیستند و جهت عدم تکرار آورده شده اند.)

امام حسین(ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می آید.....

ستار گلمکانی صاحب بزرگترین بنگاه ملک و ماشین شهریک ماه تکیه راه می اندازد

و خودش در روز تاسوعا سرمردم گل می مالد و 11 ماه هم سرشان شیره!

امام حسین(ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می آید.....

قدرت سامورایی!شب ها در تکیه لخت می شود و میانداری می کند و روزها مردم را لخت می کند و زورگیری!

امام حسین(ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می آید.....

فرشید پوسترهای گلزار و مهناز افشار را از بساطش جمع می کند و آخرین ورژن!پوسترهای حضرت علی اکبر(ع) و حضرت عباس(ع) را در بساطش پهن!

امام حسین(ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می آید.....

آقای شالچی تا پایان اربعین تمام پاساژش را سیاه می کند و تا آخر سال هم مشتری هایش را!

امام حسین(ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می آید.....

قادر روزهای تاسوعا و عاشورا قمه می زند و علم می کشد ولی در ماه رمضان سیگار از لبش نمی افتد!

امام حسین(ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می آید.....

سیامک چشم چران!که پاتوقش همیشه خدا نزدیک مدارس دخترانه است در دسته های عزاداری اسفند دود می کند!

امام حسین(ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می آید.....

نیما پشت ماکسیماش می نویسد "من سگ کوی حسینم"ولی هیچ وقت از چارلی!سگ 11 ماهه اش دور نمی شود!

امام حسین(ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می آید.....

حاج ناصر مداح معروف شهر بابت 7 ساعت مداحی حقوق 250 روز یک کارگر را می گیرد!

امام حسین(ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می آید.....

جباری رییس شرکت لبنیات شیرتوشیر 30 شب شیر صلواتی به خلق خدا می دهد و 335 روز هم با اضافه کردن آب شیرشان را می دوشد!

امام حسین(ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می آید.....

به جای آنکه ما بر مصیبت مولا بگرییم مولا بر مصیبت ما می گرید!

امام حسین(ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می آید.....

حاج آقا صحبتی 9 شب مردم را به تقوی دعوت می کند ولی در شب دهم سر زود پایین آمدن از منبر با هیئت امنا دعوا می کند!

امام حسین(ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می آید.....

هیئت امنای مسجد.....علیه السلام!درست وقت اذان ظهر عاشورا اطعام عزاداران را شروع می کنند و بعد از آن با انرژی و فلوت ! سینه می زنند و گریه می کنند!

امام حسین(ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی محرم می آید.....

کل یوم عاشورا یعنی ...10 روز و شب ....غم و گریه

کل ارض کربلا یعنی ....چند مسجد و چند تکیه!

امام حسین(ع) هنوز مظلوم است

چون وقتی خورشید عصر عاشورا غروب کرد

او هم می رود

تا سال بعد!

تا یاد بعد!

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( سه شنبه 89/9/30 :: ساعت 7:19 عصر )
»» اگر من در کربلا بودم!

السلام علیک یا ابا عبدا...
اللهم اجعل محیای محیا محمدوال محمد و مماتی ممات محمد محمد و ال محمد

دل خوش از آنیم که حج می رویم                غافل از آنیم که کج می رویم

شاید امروز خود را بسیار دلخوش کرده ایم به اینکه عاشق و مرید و عزادار امام حسین (ع) هستیم و از یزید و ظلم و ستم او بیزار و متنفریم و...

ولی حیف و صد حیف که دشمنان ما همواره یک گام بلکه صدگام از ما جلوترند و از خود ما برای رسیدن به اهدافشان بهره می جویند...

تا علی(ع)در بین مردم بود کسی وی را نشناخت و قدرش را ندانست تا اینکه عده ای خشک مذهب متعصب شهیدش کردند و پس از سالها مردم فهمیدند که علی که بود امام حسن و امام حسین نیز به همین شکل شهید شدند  و تک تک ائمه نیز به همین روال..تا به امروز چنین بوده و نمی دانم که تا کی باید چنین باشیم و مساله اینجاست که ما همواره در بیرون از خانه بدنبال دشمن بوده ایم در حالیکه دشمن از بین ما برخاسته و ضربه خود را وارد نموده است آنهم نه به عنوان یک کافر یا بی دین و شرابخوارو...بلکه بارها و بارها با لباس زهد و تقوی و نماز شب و پیشانی پینه بسته از سجده و در شکلی که هیچ تصور دشمنی و باطل بودن از ایشان نمی رفت  کارهاو ضربه هایی که از هیچ کس دیگر جز یک فرد مذهبی کج فهم بر نمی آید با اینکه مسلمان از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود ما بارها و بارها گزیده شده ایم و خواهیم شد....

چرا که ما مسلمانان بدنبال کسی هستیم که مسئولیت امور ما را به گردن بگیرد و ما فقط دنبال وی افتاده و به سرمنزل مقصود برسیم وکامیابی های راه از آن ما و ضرر و زیانش را وی بر عهده بگیرد و در این راه یا افراط کرده ایم و یا تفریط یا علی را نشناخته ایم یا اگر شناختیم او را خدای خود خوانده ایم اگر از کسی در امری خوشمان آمد او را از هر لحاظ می پذیریم و گاها تا حد پرستش پیش می رویم و اگر روزی این فرد ماهیتش آشکار شد و غیری از آنی بود که تصور می کردیم یا حتی یک نقصی از وی در موردی دیدیم که اصلا تخصصش نیست  زندگی و عمر خود را بر بادرفته تصور کرده و از زمین و زمان دل می کنیم و دیگر راه تفریط را پیش گرفته و به هیچ کس کوچکترین اعتمادی نکرده نصیحت هیچ ناصحی را قبول نمی کنیم و بدون اینکه به فکر اصلاح اشتباهات خود باشیم همه باورهای خود را به یکباره کنار می گذاریم یا تند می رویم و یا از حرکت باز می ایستیم. رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود

عادت نداریم و به خود زحمت نمی دهیم که مسائل و مشکلات را تجزیه و تحلیل کنیم و بدنبال راهنمایی هستیم که غذای جویده در دهانمان بگذارد تفکر در بین ما جایی ندارد و فکر کردن در بین ما یعنی گوشه گیری و افسوس خوردن و افسردگی در حالیکه می دانیم ثواب یک ساعت تفکر بیشتر از ثواب هفتاد سال عبادت.

به شدت گرفتار و در گیر امور جاری و عادات و رسوم خود هستیم و به ندرت حاضربه نه تغییر افکار و عادات بلکه تصور اینکه افکارمان شاید صحیح نباشدمی شویم و هر چه را مخالف عقاید یا باورهای خود بیابیم به شدت در برابرش جبهه گرفته و حتی به غیر از آنها فکر هم نمی کنیم تا اینکه به اصلاح آنها بپردازیم .هر امری را که ظاهرش مذهبی باشد درست میپنداریم و دیگر نیازی به شنیدن دفاعیه مخالف آن نمی بینیم و...

بعنوان مثال اگر کسی در خیابان به اعضای هیئت عزاداری که راه را بر مردم بسته و راه بندان و ترافیک شدیدی ایجاد کرده اند اعتراض کند حق را به کسانی میدهیم که به خود حق میدهند راه را بر مردم ببندند و با صدای وحشتناک طبلها آسایش را بر مردم حرام کرده اند بی آنکه بدانیم که حسین که بوده است و چه اهدافی داشته و آیا کاری که ما می کنیم چه تصویری از امام را در ذهن بقیه مخصوصا افراد سایر مذاهب ایجاد می کند و آیا امام اجازه این کارها را به ما میدهد یا نه؟غافل از گناهانی که به نام حسین (ع)می کنیم امام حسین و خدای وی را مدیون خود می دانیم که باید بهشت خود را بر ما واجب گردانند!!!!

راستی اگر ما بجای مردم کوفه بودیم چکار می کردیم؟

اینکه ما حالا امام حسین را برحق و یزید را باطل می دانیم از زرنگی و تیزی و تقوای زیاد و شناخت عمیق مذهبی ما نیست بلکه حاصل تبلیغات 1400 ساله است حالا واقعیت و حقیقت آنروز چون روز روشن است ولی آیا همیشه حق و باطل این چنین واضح و آشکار خواهد بود در این صورت دیگر آگاهی و شناخت و بصیرتی لازم نیست ولی متاسفانه نه همیشه بلکه هیچ وقت چنین نیست.

مردم کوفه چه شناختی از امام داشتند؟ قصد توجیه بی وفایی مردم کوفه را ندارم ولی آیا شناختی که ما امروز در سایه این همه تبلیغات در یک کشور اسلامی داریم آنها نیز داشتند؟

آیا واقعا امام را معصوم و فرزند رسول خدا می دانستند و یزید را فردی شربخوار و میمون باز و ابن زیاد را فردی حرامزاده و ....؟اگر چنین بود که باید همه دشمنان امام افرادی کافر و بی دین و... می بودند در حالیکه متاسفانه عده ی کثیری از آنها افرادی همانند شیوخ نهروان بودند خشک مذهب متعصب و جنگ با امام را برای رضای خدا و حمایت از خلافت امیرمومنین یزید ! انجام میدادند .

بدون شک حکومت وقدرت و تبلیغات و ...دردست یزید بود وامکان اطلاع رسانی به شکل امروز وجود نداشت رادیو و تلویزیون و اینترنت و تلفن و روزنامه و..... لذا امام در دیدگاه بیشتر مردم عوام تنها به عنوان یک شورشی بر علیه حکومت اسلامی و امیر مومنین و طبق نظر قاضی شریح که فردی مورد اعتماد بود مرتد شمرده می شد چون وی اعمال حج را نا تمام گذاشته و از حج خارج شده لذا از دین خدا خارج شده و و مهدور الدم و...

لذا با این اوصاف اگردر سال 61 قمری من در کوفه بودم چکار می کردم با عنایت به اینکه حمایت از امام به معنی شورش علیه حکومت اسلامی و امیرمومنین بود و حداقل مجازاتش مرگ و شکنجه خود و فرزندان و شاید اهل فامیل و طایفه و.....
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وال محمد و اخر تابع له علی ذلک.                                                    
                            



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( سه شنبه 89/9/23 :: ساعت 10:3 عصر )
»» علیرضا افتخاری چگونه چهره ماندگار شد؟

علیرضا افتخاری چگونه چهره‌ ماندگار شد؟
 

علیرضا افتخاری چگونه چهره‌ ماندگار شد؟

فرهنگ > موسیقی  - کافی است به اسامی موسیقیدانانی که طی دوره‌های گذشته موفق به کسب عنوان چهره‌های ماندگار شده‌اند نگاهی بیندازیم تا ناهمگونی علیرضا افتخاری را با آنها دریابیم.

سمیه قاضی‌زاده: شاید اگر قرار بود از میان 50 موسیقیدان برجسته‌ ایرانی نام کسی به عنوان چهره‌ ماندگار اعلام ‌شود، رای پنجاهم هم به علیرضا افتخاری نمی‌رسید، اما پنجشنبه شب در کمال شگفتی به افتخاری لقب چهره‌ی ماندگار اعطا شد. در کنار او  مجید انتظامی هنرمند دیگری بود که به نشان و لقب چهره‌ی ماندگار رسید. 
در شرایطی که هنرمندان مطرح و زحمت کشیده‌ای چون ، شهرام ناظری، محمدرضا درویشی، احمد ابراهیمی، همایون خرم، هرمز فرهت، حسین علیزاده، احمد پژمان، امین الله رشیدی و ...هنوز این عنوان را دریافت نکرده‌اند، توجیه اعطای این عنوان به افتخاری چیست؟ 

کافی است به اسامی موسیقیدانانی که طی دوره‌های گذشته موفق به کسب این عنوان شده‌اند نگاهی بیندازید تا ناهمگونی علیرضا افتخاری را با آنها دریابید. هنرمندان بزرگی که هرکدام عمرشان را صرف حیات موسیقی ایران کرده‌اند. چهره‌هایی چون مجید کیانی، حسن کسایی، فریدون ناصری، حسن ریاحی، جلیل شهناز، فرهاد فخرالدینی، علی تجویدی، فرامرز پایور، محمد نوری و مصطفی کمال پورتراب.

واقعا در میان این هنرمندان، جایگاه علیرضا افتخاری کجای ماجراست؟ آن هم کسی که در ماه‌های اخیر، حاشیه‌هایش تیتر یک روزنامه‌ها و مجلات و نقل محافل بود، اما ظاهرا تنها دلیلی اعطای لقب چهره‌ی ماندگار به او را هم باید در همین حواشی جستجو کرد و آن‌را نوعی دلجویی سیاسی دانست. از قضا همین اتفاقات است که شائبه‌ سیاسی بودن چهره‌های ماندگار را تائید می‌کند. 

افتخاری خواننده‌ای است بسیار پرکار و نه البته گزیده‌کار. باید به لیست فعالیت‌های علیرضا افتخاری موارد دیگری از جمله دید و بازدید‌های دولتی و نامه‌نگاری‌های گاه و بیگاه را هم اضافه کرد. افتخاری بعد از دیداری که با رئیس جمهور داشت در معرض برخی انتقادات‌ قرار گرفت و به نظر می‌رسد اعطای لقب چهره‌ی ماندگار به او، به همین دلیل و مربوط به همین ماجراها باشد. هرچند حتی اگر افتخاری امسال چه به عنوان چهره‌ ماندگار موسیقی انتخاب نمی‌شد، با نامه‌هایی که نوشت و حرف‌هایی که زد، در حافظه‌ها ماندگار شده بود! 

اما حالا تبعات این حرکت دوستان که ناگهان تصمیم گرفتند برای اینکه دل شکسته‌ افتخاری را بند بزنند لقب «چهره‌ ماندگار» به او اعطا کنند، چیست؟ علاقه‌مندم بدانم در کارنامه‌ درخشان استاد چه چیزی چشم آقایان را گرفته که او را شایسته اعطای چنین نشانی دانستند؟

افتخاری که گل سرسبد کارهایش همچنان همان آلبوم «نیلوفرانه» است و شهره به انتشار n آلبوم در سال، چرا باید مستحق گرفتن چنین عنوانی باشد؟ مگر یکی از اهداف -احتمالا ثانویه- همایش چهره‌های ماندگار، الگوسازی نیست؟ با این حساب الگویی که علیرضا افتخاری به خوانندگان نسل جوان می‌دهد، انتشار فورانی آلبوم در هر سال و البته بازخوانی ترانه‌هایی است که پیش از این خوانندگان زن رژیم گذشته آنها را خوانده بودند.

اگر این تفاوت‌ها را کنار بگذاریم، فرق افتخاری با سراج، علیرضا قربانی، سالار عقیلی یا هر خواننده‌ دیگری در چیست؟ اینکه صدای بهتری دارد که استفاده از آن را بلد نیست و به قول بسیاری از استادان موسیقی ایران «قدرش را نمی‌داند»؟ یا اینکه از عهده اجرای یک کنسرت ساده ‌برنمی‌آید؟ حتما 3-4 سال پیش و کنسرت رشت را را یادتان می‌آید؟ کنسرتی که از جمله‌ اولین و آخرین کنسرت‌هایی بود که او در ایران برگزار کرد، اما به دلیل پلی‌بک خواندنش اعتراضات مردم آنقدر بالا گرفت که نه تنها کنسرت لغو شد بلکه حتی چرخ‌های ماشین افتخاری را هم پنچر کردند! 

یادم می‌آید بچه که بودیم شاگردهای شیطان و بی‌نظم کلاس را به مدت یک هفته یا مبصر می‌کردند یا مامور بهداشت، تا در این یک هفته آن عادت‌های غلطی که دارند از سرشان بپرد و مثل بقیه‌ بچه‌های کلاس بشوند. اگر اینطور است شاید بشود امید این را داشت که افتخاری-چهره‌ی ماندگار موسیقی ایران- از این به بعد، مثلا هر دو سال یکبار آلبوم منتشر کند یا هر از گاهی کنسرت بدهد، یا از اینها گذشته، حداقل پای دیداری که می‌رود بایستد. 

اما مجید انتظامی دیگر موسیقیدانی بود که شب گذشته به عنوان چهره‌ی ماندگار انتخاب شد. او سال‌هاست که به آقای جوایز موسیقی فیلم ایران شهرت دارد. کلی موسیقی فیلم معروف با ملودی‌های ماندگار ساخته که کافی است نام هر کدامشان بیاید تا ملودی‌شان را به یاد بیاوری. از «دستفروش» و «بایسیکل‌ران» گرفته تا «از کرخه‌ تا راین» و «روز واقعه» و «بوی پیراهن یوسف». به هر حال انتظامی کارنامه درخشانی در زمینه ساخت موسیقی فیلم دارد.  بجز موسیقی فیلم، او قطعات آزاد و سمفونی‌های زیادی را هم نوشته که برخی‌شان از جمله سمفونی «ایثار» از آثار ارزشمند موسیقی ایران به حساب می‌آیند.  

با وجود اینکه باید پذیرفت که قرار گرفتن نام مجید انتظامی در لیست اسامی چهره‌های ماندگار اتفاق غریبی نبود، اما اینکه چرا امسال باید به انتظامی این جایزه اهدا شود هم دلایل خاص خودش را دارد.

انتظامی طی سال‌های اخیر، عمرش را وقف ساخت سمفونی‌های سفارشی کرده و سالی چند سمفونی برای دفاع مقدس، انقلاب و از این قبیل نوشته و اجرا می‌کند. او بیش از هر موسیقیدان دیگری طی چند ساله‌ اخیر فعالیت دولتی داشته و در کنار نام آهنگساز دیگری چون شاهین فرهت به عنوان یکی از سمبل‌های موسیقی سفارشی شناخته می‌شود. 

درباره‌ی اینکه سفارشی ساختن خوب است یا بد، لازم است یا نه و از اینجور بحث‌های ارزش‌گذارانه صحبت نمی‌کنیم، اما واقعیت را هم نمی‌شود کتمان کرد. به مجید انتظامی بعد از ساخت این سمفونی‌ها، جایزه‌ چهره‌ی ماندگار داده شده، وگرنه انتظامی که در طول این چند سال، موسیقی ویژه‌ای به خصوص در زمینه موسیقی فیلم که تخصص اصلی‌اش است خلق نکرده است. از جمله‌ آخرین موسیقی ‌فیلم‌هایی هم که نوشته باید به فیلم ضعیفی با پسزمینه جنگ اشاره کرد که حتی اجازه‌ اکران را در همین دولت دریافت نکرد. مجید انتظامی همان مجید انتظامی 5-6 سال پیش است با چند سمفونی اضافه! که ظاهرا همین‌ها هم بهانه‌ی اهدای جایزه چهره‌‌ی ماندگار به او شده‌اند. 

البته که چه بسیار تفاوت‌ها میان این دو چهره‌ ماندگار موسیقی! انتظامی سال‌هاست با ملودی‌هایش جایش را در دل مردم باز کرده، ماندگار شده و در میان اهالی موسیقی هم از ارج و قرب ویژه‌ای برخوردار است. او به هرحال نه‌تنها در کارش دانش کافی دارد و تحصیلکرده‌ این رشته است بلکه در زمینه هنر خلاقه هم در زمره‌ی خلاق‌ترین و با قریحه‌ترین آهنگسازان ایران به شمار می‌رود.

لینک مطلب در سایت خبر آنلاین:http://www.khabaronline.ir/news-109406.aspx



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( یکشنبه 89/8/30 :: ساعت 3:27 عصر )
»» تفاوت مهندس و مدیر

مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید : "ببخشید آقا ؛ من قرار مهمی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"
مرد روی زمین : بله، شما در ارتفاع حدوداً ? متری در طول جغرافیایی " ?8"??ْ?? و عرض جغرافیایی "??"??ْ ?? هستید.
مرد بالن سوار : شما باید مهندس باشید
مرد روی زمین : بله، از کجا فهمیدید؟؟"
مرد بالن سوار : چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگر چه کاملا ً دقیق بود به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"
مرد روی زمین : شما باید مدیر باشید.
مرد بالن سوار : بله، از کجا فهمیدید؟؟؟"
مرد روی زمین : چون شما نمی دانید کجا هستید و به کجا می خواهید بروید. قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند.
اطلاعات دقیق هم به دردتان نمیخورد!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( یکشنبه 89/8/2 :: ساعت 3:50 صبح )
»» کاهش تورم!!!!

آیت الله ناصر مکارم شیرازی با انتقاد از عدم تطابق آمارها با واقعیات گفت: دائما آمارهای مربوط به کاهش تورم ارائه می شود اما این برخلاف چیزی است که مردم با چشم خود می بینند.
مرجع تقلید شیعیان با انتقاد از عدم تطابق آمارها با واقعیات از دولت خواست که از کنار بی حجابی ساده عبور نکند.

به گزارش خبرنگار مهر در قم، آیت الله ناصر مکارم شیرازی صبح جمعه در خطبه های نماز عید سعید فطر که در حرم حضرت معصومه (س) برگزار شد با بیان اینکه امیدوارم در کنار شعارها به واقعیات نیز اهمیت داده شود از دولتمردان خواست تا تکروی را رها کنند و به نصیحتهای رهبری توجه داشته باشند چرا که این مسئله موجب صدمات فراوانی برای جامعه و خود آنها خواهد شد.

آمارهای کاهش تورم صحت ندارد

مکارم با انتقاد از عدم تطابق آمارها با واقعیات گفت: دائما آمارهای مربوط به کاهش تورم ارائه می شود اما این برخلاف چیزی است که مردم با چشم خود می بینند.

وی افزود: وقتی آمارها با واقعیات تطابق نداشته باشند مردم به واقعیت بدبین نمی شوند بلکه اعتماد خود را به آمارهای دولتی از دست می دهند.

مکارم با بیان اینکه مشکل گرانی و بیکاری اسباب دردسر مردم شده است، گفت: بسیاری از جوانان با تحصیلات بالا به ما مراجعه می کنند و تقاضای شغل می کنند اما ما نمی توانیم برای آنها کاری انجام دهیم که این مسئله جای تاسف دارد.
لینک مطلب:سایت تابناک


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( جمعه 89/6/19 :: ساعت 4:39 عصر )
»» جملاتی زیبا از دکتر شریعتی

می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند
ستایش کردم ، گفتند خرافات است
عاشق شدم ، گفتند دروغ است
گریستم ، گفتند بهانه است
خندیدم ، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم !
زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت .
در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که آزادانه زیست و آزادانه مرد.
انسان مجبور نیست حقایق را بگوید ولی مجبور است چیزی را که می گوید حقیقت داشته باشد.
خدایا چگونه زندگی کردن را به من بیاموز چگونه مردن را خود خواهم آموخت.
تهمت و دروغ را دشمن سفارش میدهد و منافق میسازد و عوام فریب پخش میکند وعامی انرا میپذیرد.
خدایا شهرت منی را که میخواهم باشم قربانی منی را که: میخواهند باشم نکند .
زمانی مصاحبه گری از معلم صداقت و صمیمیت دکتر علی شریعتی پرسید :
به نظر شما چه لباسی را به زن امروز بپوشانیم ؟
دکتر علی شریعتی در جواب گفتند : نمیخواهد لباسی بدوزید و بر تن زن امروز نمائید . فکر زن را اصلاح کنید او خود تصمیم میگیرد که چه لباسی برازنده اوست.
انسان به اندازه ای که به مرحله انسان بودن نزدیک می شود ،احساس تنهایی بیشتری می کند.
انسان عبارت است از یک تردید. یک نوسان دائمی. هر کسی یک سراسیمگی بلاتکلیف است.
خداوندا من با تمام کوچکیم یک چیز از تو بیشتر دارم و آن هم خدای است که من دارم و تو نداری.

هر کس بد ما به خلق گوید ما چهره دل نمی خراشیم ما خوبی او به خلق گوییم تا هردو دروغ گفته باشیم .
خدایا هر که را عقل دادی ، چه ندادی؟ و هر که را عقل ندادی ، چه دادی؟؟؟

با شیطان هم داستان شدم تا در برابر هیچ آدمی سر تسلیم فرود نیاورم.
هرگز از کسی که همیشه با من موافق بود ، چیزی یاد نگرفتم . . .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( جمعه 89/6/19 :: ساعت 10:15 صبح )
»» فقر از دیدگاه دکتر شریعتی

دکتر شریعتی

فقر

میخواهم  بگویم ......

فقر  همه جا سر میکشد .......

فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی  هم  نیست ......

فقر ، چیزی را  " نداشتن " است ، ولی  ، آن چیز پول نیست ..... طلا و غذا نیست  .......

فقر  ،  همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء یک کتابفروشی می نشیند ......

فقر ،  تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،‌ که روزنامه های برگشتی را خرد میکند ......

فقر ، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند .....

فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود .....

فقر ،  همه جا سر میکشد ........

                    فقر ، شب را " بی غذا  " سر کردن نیست ..

                  فقر ، روز را  " بی اندیشه"   سر کردن است ..

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسی سیدمحرمی ( یکشنبه 89/6/7 :: ساعت 10:44 عصر )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شعر زیبای سیب حمید مصدق و جواب زیبای فروغ فرخ زاد
هیچ کس به تو مانند نشد!
به نسیمی همه راه به هـــم می ریزد
نامه اعتراضی على مطهری به شورای نگهبان درباره رد صلاحیتش
گفتگوی انتقادی طنز با خدا
نامه علی مطهری به فرمانده سپاه پاسداران
نامه سرگشاده على مطهرى خطاب به رئیس مجلس خبرگان رهبرى
گل یاس علی
تکنولوژی جدید برای کاهش چشمگیر انتشار گاز دی اکسید کربن
راز شب بود پیکر زهرا...
جملات منتسب به امام که در صحیفه نیست
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 21
>> بازدید دیروز: 14
>> مجموع بازدیدها: 557844
» درباره من

روزی تو خواهی آمد
سیدموسی سیدمحرمی
این وبلاگ صرفا برای دیگران نوشته نمی شود بلکه هر آنچه خود علاقمند به یادداشت آن هستم به عنوان دفتر خاطرات و ذخیره اطلاعاتی که در دفتر یادداشت و خاطرات برایم مقدور نیست می باشد لذا در وهله اول برای خودم می نویسم و اگر برای کسی قابل استفاده بود که چه بهتر.مزیت وبلاگ بر دفتر عقاید و خاطرات و... این است که در سایه اظهار نظر منتقدین کم و کاست نوشته هایم معلوم می گردد در حد امکان در صدد اصلاحشان برآیم و ....

» پیوندهای روزانه

پایگاه اطلاع رسانی دکترعلی مطهری [35]
مقالات محمد مطهری فرزند شهید مطهری [382]
پژوهشهای قرآنی [129]
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت [198]
سایت مذهبی تبیان [215]
مرکز اطلاع رسانی شهید آوینی [202]
شبکه فن آوری اطلاعات ایران [155]
پایگاه اطلاع رسانی طب مکمل [249]
پایگاه اطلاع رسانی طعام اسرار [128]
استاد شهید مطهری کتابها سخنرانیها و دست نوشته ها با امکان دانلود [184]
وب سایت شخصی اکبر اعلمی [192]
تو را من چشم در راهم [255]
روزی تو خواهی آمد. [278]
[آرشیو(13)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
مطالبی در مورد کامپیوتر بهداشت و تغذیه مذهبی و ...[117] . نماز . همای . همرنگ جماعت . با یک گل بهار . دست کوتاه و خرما بر نخیل . ربنا - شجریان . سد معبر . صدای طبل . عزاداری . عیسی به دین خود موسی.. . کاخ نیاوران . کنسرت دوزخیان . گروه مستان . گفتگوی ویزه خبری میرحسین موسوی موج سبز رتبه فساد بسیجی واقعی مسک .
» آرشیو مطالب
آموزش کامپیوتر
مذهبی
جامعه و زندگی
مذهبی ( میلادها)
تبریز و آثار تاریخی آن
به مناسبت یکصدمین سال تولد استاد شهریار
ماه مبارک رمضان
پزشکی و بهداشت و تغذیه
وبلاگهای دیگر نویسنده
طب قرآنی
لطیفه ها و جوکها
شهادت و وفات
سیاست و اداره جامعه
خاطرات
ورزشی
شهریور 1385
مهر 1385
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
آذر 1387
دی 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
آذر 88
دی 88
بهمن 88
فروردین 89
اردیبهشت 89
خرداد 89
مرداد 89
آذر 89
آبان 89
شهریور 89
دی 89
بهمن 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
شهریور 90
مرداد 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
اسفند 90
فروردین 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
بهمن 91
خرداد 92
آبان 92
مرداد 92
بهمن 92
اردیبهشت 93
خرداد 93
مهر 93
آذر 93
آبان 93
دی 93

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
عاشق آسمونی
پاییزی ...
آخرین روز دنیا
.: شهر عشق :.
رنگارنگه
تیشه های اشک
شبستان
پاک دیده
عشق
جوک
گــــلستان: Golestan
allah is my lord
مذهب عشق
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
انا مجنون الحسین
رنگارنگ
مشاوره و مقالات روانشناسی
کجایید ای شهیدان خدایی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
وقایع
نیار یعنی آرزو
ESPERANCE55
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
قدرت شیطان
تو میتونی !! دانلود سرگرمی عکس کلیپ آهنگ mp3 اس ام اس
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
آواز یزدان
اس ام اس عاشقانه
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
بازی بزرگان
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
کوثر
هیچ کس نمی داند من هستم
آسمان آبی
مزار شهدا
هوادارن پارسی بلاگ

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان













» طراح قالب
document.write('');